TG Telegram Group & Channel
خرقهٔ تَزویر ( ۳ ) | United States America (US)
Create: Update:

#مشترکات_عرفانی #علم_ستیزی #شرع_گریزی #سلوک_شیطانی

⚠️ مرا با فقهاء کاری نیست | این شخص صوفی است | چون مجذوب است، کفرگویی‌اش جايز می‌باشد

#جامی در احوالات شيخ جمال الدّين لُر می‌نویسد:

«شيخ نجيب الدّين گفته: یک وقتى مرا كسى گفت: لورى غريب بدين شهر آمده است نام وى جمال الدّين، و جذبه‌اى قوى دارد و در مسجد جامع مى‌باشد. به مسجد جامع رفتم ديدم كه جذبه‌اى عظيم دارد و دو چشمش از اثر آن چون دو كاسۀ خون؛ پيش وى رفتم و سلام كردم. جواب داد، سپس گفت: مرا با سفيد سياه‌كنان كارى نيست، يعنى مرا با فقهاء و نويسندگان كارى نيست. كسى آنجا بود گفت: اين شخص از صوفيان است. پيش او بنشستم و از احوال او سؤال كردم. گفت: من مردى‌ام لُر و اُمّى (بیسواد) و چيزى نمى‌دانم. مرا با سُتور داشتن خوش بود، پيوسته ستوران داشتمى. يك روز در پايگاه برابر ستوران نشسته بودم، ناگاه حالى بر من مكشوف گشت و جذبه‌اى ظاهر شد و حجاب از پيش من برداشتند، بى‌هوش شدم و بيفتادم و در دست و پاى ستوران مى‌غلطيدم. چون به هوش آمدم، مرا سِرّ توحيد مكشوف شده بود.
و هم شيخ نجيب الدّين گفته است كه: وى پيوسته شطحيّات گفتى، چنانكه جمعى از علماء و صلحاء به كفر وى فتوا نوشتند، و پيش اتابك ابو بكر - كه پادشاه شيراز بود - بردند و عرضه كردند و اجازت قتل او خواستند. اتابك گفت: اگر دو شخص ديگر كه در شيرازند فتوا دهند به كفر وى، من به قتل وى اجازت دهم، يكى شيخ نجيب الدّين بزغش و يكى شيخ معين الدّين، كه بزرگى ديگر بوده است در آن وقت. فتوا پيش من آوردند. من بر آن نوشتم كه: او مجذوب است و مغلوب، و كشتن وى جائز نيست. و شيخ معين الدّين نيز همين نوشت. اتابك به قتل وى اجازت نداد.»

📓 نفحات الانس، ص ۵۵۳

نه تنها صوفیه، بلکه غلات نیز با فقهاء دشمنی داشته‌اند. (اینجا) و از علائم صوفیان و غالیان، دشمنی با فقهاء و علماء است.

یک صوفی بيسواد، در کنار ستورانش بیهوش می‌شود، بعد که به هوش می‌آید، بر تمام اسرار توحید آگاه می‌شود، بعد کفر مى‌گويد، ولی تکفیرش نمی‌کنند، چون جذبه‌های عرفانی داشته و مجذوب بوده است. آری، در مدرسه صوفیان، احترام مجانينِ مجذوب، از ساحت مقدّس خداوند متعال بیشتر است.

@tazvir3

#مشترکات_عرفانی #علم_ستیزی #شرع_گریزی #سلوک_شیطانی

⚠️ مرا با فقهاء کاری نیست | این شخص صوفی است | چون مجذوب است، کفرگویی‌اش جايز می‌باشد

#جامی در احوالات شيخ جمال الدّين لُر می‌نویسد:

«شيخ نجيب الدّين گفته: یک وقتى مرا كسى گفت: لورى غريب بدين شهر آمده است نام وى جمال الدّين، و جذبه‌اى قوى دارد و در مسجد جامع مى‌باشد. به مسجد جامع رفتم ديدم كه جذبه‌اى عظيم دارد و دو چشمش از اثر آن چون دو كاسۀ خون؛ پيش وى رفتم و سلام كردم. جواب داد، سپس گفت: مرا با سفيد سياه‌كنان كارى نيست، يعنى مرا با فقهاء و نويسندگان كارى نيست. كسى آنجا بود گفت: اين شخص از صوفيان است. پيش او بنشستم و از احوال او سؤال كردم. گفت: من مردى‌ام لُر و اُمّى (بیسواد) و چيزى نمى‌دانم. مرا با سُتور داشتن خوش بود، پيوسته ستوران داشتمى. يك روز در پايگاه برابر ستوران نشسته بودم، ناگاه حالى بر من مكشوف گشت و جذبه‌اى ظاهر شد و حجاب از پيش من برداشتند، بى‌هوش شدم و بيفتادم و در دست و پاى ستوران مى‌غلطيدم. چون به هوش آمدم، مرا سِرّ توحيد مكشوف شده بود.
و هم شيخ نجيب الدّين گفته است كه: وى پيوسته شطحيّات گفتى، چنانكه جمعى از علماء و صلحاء به كفر وى فتوا نوشتند، و پيش اتابك ابو بكر - كه پادشاه شيراز بود - بردند و عرضه كردند و اجازت قتل او خواستند. اتابك گفت: اگر دو شخص ديگر كه در شيرازند فتوا دهند به كفر وى، من به قتل وى اجازت دهم، يكى شيخ نجيب الدّين بزغش و يكى شيخ معين الدّين، كه بزرگى ديگر بوده است در آن وقت. فتوا پيش من آوردند. من بر آن نوشتم كه: او مجذوب است و مغلوب، و كشتن وى جائز نيست. و شيخ معين الدّين نيز همين نوشت. اتابك به قتل وى اجازت نداد.»

📓 نفحات الانس، ص ۵۵۳

نه تنها صوفیه، بلکه غلات نیز با فقهاء دشمنی داشته‌اند. (اینجا) و از علائم صوفیان و غالیان، دشمنی با فقهاء و علماء است.

یک صوفی بيسواد، در کنار ستورانش بیهوش می‌شود، بعد که به هوش می‌آید، بر تمام اسرار توحید آگاه می‌شود، بعد کفر مى‌گويد، ولی تکفیرش نمی‌کنند، چون جذبه‌های عرفانی داشته و مجذوب بوده است. آری، در مدرسه صوفیان، احترام مجانينِ مجذوب، از ساحت مقدّس خداوند متعال بیشتر است.

@tazvir3


>>Click here to continue<<

خرقهٔ تَزویر ( ۳ )




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)