#مشترکات_عرفانی
🕎 عُقلاء مجانين
این عنوان در عرفان بسیار پر تکرار و کاربردی است. بنابر گزارشات صوفیان، برخی از این طایفه که به مجنون و سفیه شهرت یافتهاند، یا بنا بر مصالحی خود را به جنون زدهاند و مرتکب اعمال غیر متعارف شدهاند (مانند #ملامتیان) یا به دلیل قول و فعل خاصی مانند شطحگویی که دیگران از فهمش محرومند، متهم به جنون شدهاند، و این حالت در اثر غلبه وجد و جذبه عرفانی بوده، نه جنون و شِبه آن؛ لذا از این دو طایفه به "عقلاء مجانین" تعبیر میکنند و از آنان با احترام و تکریم یاد مینمایند. بارها گفته شده که مکتب صوفیه ارتباط خوبی با جنونگرایی و مجانین دارد، چرا که عقل و علم را حجاب و دست و پا گیر میداند، لذا با عقلاء و علما نیز میانه خوبی ندارد. در واقع عقل از نگاه آنان نوعی #عشق آمیخته به جنون است که خروجیِ آن #کشف_شهود و فناء و حلول و اتحاد است.
✅ برخی محققین صوفیه مانند دکتر زرینکوب معتقدند: "افرادی که جنون يا شبه جنون یا رفتاری شبیه به این مسائل داشتهاند (حالا بنا بر مصلحت یا دلایل دیگر) از طرف صوفیه مورد توجه واقع شده و به آنها منسوب شدهاند." سپس ایشان "بهلول" را بعنوان نمونه ذکر میکند که #عطار نیشابوری به او توجه زیادی نشان داده و از او با تکریم و احترام یاد کرده است. ( دنباله جستجو در تصوف ایران، ص ٣٩ ) این بدان معنا نیست که بهلول صوفی بوده یا نبوده، بلکه رفتار او خوشایند صوفیه بوده و لذا او را یاد کردهاند. اینکه بهلول از صوفیان یا متمایلان بوده یا نه، تحقیق مستقلی میطلبد و این نوشتار در مقام تبیین این موضوع نیست.
پوشیده نیست که برخی از این طایفه، جذبه و جنون و ازخودبیخودی را فرصتی برای اظهار عقاید و سخنان خود میدیدند که در حالت عادی، اگر بیان میکردند کار را برایشان دشوار میکرد. اما اگر در حال تظاهر به جنون یا حالاتی شبیه به آن بیان میشد، میگفتند عقلش زايل شده و بر او حرجی نیست.
🔹 آتش زدن بهشت و خاموش کردن دوزخ
در احوالات برخی اقطاب و مشاهیر صوفیه اعمال و رفتاری مشاهده میشود که جز به همان حالتی که بیان شد نمیتوان منسوب کرد. بلکه گاه از مجانین نیز برخی از این اعمال و رفتار سر نمیزند. #رابعه_عدویه ( احوالاتش پیشتر گذشت ) جزء نخستین زنان صوفی است که #عشق و جذبه را در بین صوفیه رنگ تازهای زد و شکل دیگری از این حالات به ارمغان آورد. طی روایتی که هم به او و هم به چندتن دیگر از صوفیان منسوب است، در بصره با مشعلِ آتشی در دست میدوید و وقتی پرسیدند که چرا چنین میکنی؟ گفت: مىخواهم آتش به بهشت و دوزخ زنم تا خلق، خدا را برای خودش عبادت کنند. ( تذکرة الاولیاء، باب رابعه عدويه) جالب اینکه دکتر زرینکوب میگوید: «نظیر همين حکایت از "پلوتارخ" هم آمده که زنی مجذوبگونه از اهل اسکندریه را دیده که قصد داشته بهشت را بسوزاند و جهنم را با مَشک آبی خاموش کند، تا خلق عبادت را خالص کنند. و باز "ژوئنویل" از قول یک راهب فرنگی نقل کرده که وقتی از طرف "سنلوئی" پادشاه فرانسه نزد سلطان دمشق میرفت، زنی را دید که همین قصد همین مسئله را داشته.» ( دنباله جستجو در تصوف ایران، ص ٤٢ ) سپس ایشان در ادامه مینویسد: "آنچه به رابعه منسوب است یک اعتقاد قدیمی بین عرفاست و به احتمال قوی مأخوذ از مانویه است که اظهار آن در محیط سنتگرای بصره یا بغداد، جز از طریق انتسایش به مجذوبان و زنان شوریدهحال ممکن نبود." یعنی اين حکایات، حاکی از عقیده قلبی این طایفه است و آنچه که انجامش را طالب بودهاند یا در قالب قول آوردهاند، یا با رفتار در کوچه و بازار بیان کردهاند. حال باید پرسید که آیا خداوند متعال به اندازه صوفیان حکمت نمیدانسته که خودش بساط بهشت و جهنم را برنچیده و آنان باید برچینند؟! (معاذالله) در چند موضع متذکر شدهام و باز متذکر میشوم که به عقیده برخی مشاهیر عرفان و تصوف، بهشت بسیار بیمقدار و بیارزش است و میل به بهشت با بندگی تنافی دارد!!! در حالی که بهشت جایگاه انبیاء و اوصیاء اولیاء و پاداش مؤمنان است و در قرآن و روایات بسیار به طلبش از خداوند متعال تأکید شده است، بعد مُشتی دیوانه فاقد عقل و شعور در لباس مثلا زاهد و عارف، بهشت را حقیر و خفيف میشمارند و خود را از انبیاء و اوصیاء و اولیاء بالاتر میبینند!!!
❌ دو رکعت نماز #عشق با اشعار فارسی
در منابع صوفيه فراوان از احوالات عقلاء مجانین به چشم میخورد که برخیش طی این چند سال فعالیت گذشت. حال نمونههای دیگری را از نظر بگذرانیم: 👇🏻
@tazvir3
>>Click here to continue<<