Channel: من خدا هستم
Forwarded from ■__■
از زمان کدام پادشاه ساسانیان، زبان یونانی در کتیبه های شاهنشاهی حذف شد؟
نکته! این اقدام نمایانگر افول فرهنگ یونانی یا فعالیت ضد یونانی در ایران می باشد
نکته! این اقدام نمایانگر افول فرهنگ یونانی یا فعالیت ضد یونانی در ایران می باشد
Anonymous Quiz
20%
نرسه
25%
شاپور دوم
23%
اردشیر یکم
18%
خسرو پرویز
14%
نمیدانم
من خدا هستم
از زمان کدام پادشاه ساسانیان، زبان یونانی در کتیبه های شاهنشاهی حذف شد؟
نکته! این اقدام نمایانگر افول فرهنگ یونانی یا فعالیت ضد یونانی در ایران می باشد
نکته! این اقدام نمایانگر افول فرهنگ یونانی یا فعالیت ضد یونانی در ایران می باشد
پاسخ صحیح:نرسه
سنگ نبشته های شاهنشاهی دوره هخامنشیان به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی هستند با فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، زبان یونانی به عنوان زبان شاهنشاهی جای زبان آرامی را گرفت و فقط از نیمه دوره پارتیان در سده نخست میلادی به بعد بود که زبان پهلوی اشکانی نیز در سکه ها و کتیبه ها در کنار زبان یونانی به کار می رفت
این دیدگاه چند زبانی بودن شاهنشاهی ایران در زمان ساسانیان نیز از بین نرفت و مشاهده میکنیم که سنگ نبشته های سلطنتی اوایل ساسانیان نیز دو زبانه یا سه زبانه اند و یادآور سنگ نبشته های هخامنشی.
اردشیر یکم و پسرش شاپور یکم هر دو در پیام های خود، همانند هخامنشی،از این شیوه سه زبانی استفاده می کردند.اما در قلب شاهنشاهی زبان فارسی میانه رفته رفته به زبان غالب تبدیل شد که نشان می دهد ساسانیان به جنبه های زبانی و فرهنگی اهمیت می دادند
همچنین میتوانیم ببینیم که دستگاه مذهبی(دستگاه روحانیت زرتشتی)از همان آغاز از لحاظ زبانی ضد یونانی و دارای گرایش های محلی و بومی بوده است.کرتیر در سده سوم در کتیبه خود از فارسی میانه استفاده کرد که نه تنها نمایانگر تغییری در ذائقه زبانی بلکه نشانه واکنشی هدفمند در برابر زبان ها و اندیشه های بیگانه است.اگر این فکر را که کرتیر به علت کمبود جا در کتیبه خود از زبان های دیگر استفاده نکرده کنار بگذاریم، آن گاه میتوانیم درباره سیاست های مذهبی و دولتی در ارتباط با زبان و فرهنگ به نتایجی دست یابیم.
فارسی میانه(یا پهلوی ساسانی)شاید زبان زرتشتیان ایران بود و کرتیر نیازی به استفاده از زبانی دیگر نداشتاما شاهنشاه ناچار بود با همه اقوام امپراتوری خود،چه زرتشتیان پارسی، چه سربازان پارتی،و اشراف دربار، یا اسرای یونانی و اهالی یونانی مآب تماس داشته باشد. در زمان نرسی در آغاز سده چهارم، دیگر در کتیبه های شاهنشاهی از زبان یونانی استفاده نمیشد و این نمایانگر افول فرهنگ یونانی در ایران و/یا فعالیت ضد یونانی روحانیون زرتشتی است
با این ذهنیت میتوانیم ترتیب زیر درباره زبان های مورد استفاده توسط روحانیت و دربار در سده های سوم و اوایل چهارم را تهیه کنیم:
●اردشیر یکم:(فارسی میانه، پارتی، یونانی)
●شاپور یکم:(فارسی میانه، پارتی، یونانی)
●نرسه:(فارسی میانه، پارتی)
●شاپور دوم و سوم:(فارسی میانه)
●کرتیر موبد:(فارسی میانه)
منبع:شاهنشاهی ساسانی_تورج دریایی_ص۱۸۳_۱۸۴
@khod2
سنگ نبشته های شاهنشاهی دوره هخامنشیان به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی هستند با فتح ایران توسط اسکندر مقدونی، زبان یونانی به عنوان زبان شاهنشاهی جای زبان آرامی را گرفت و فقط از نیمه دوره پارتیان در سده نخست میلادی به بعد بود که زبان پهلوی اشکانی نیز در سکه ها و کتیبه ها در کنار زبان یونانی به کار می رفت
این دیدگاه چند زبانی بودن شاهنشاهی ایران در زمان ساسانیان نیز از بین نرفت و مشاهده میکنیم که سنگ نبشته های سلطنتی اوایل ساسانیان نیز دو زبانه یا سه زبانه اند و یادآور سنگ نبشته های هخامنشی.
اردشیر یکم و پسرش شاپور یکم هر دو در پیام های خود، همانند هخامنشی،از این شیوه سه زبانی استفاده می کردند.اما در قلب شاهنشاهی زبان فارسی میانه رفته رفته به زبان غالب تبدیل شد که نشان می دهد ساسانیان به جنبه های زبانی و فرهنگی اهمیت می دادند
همچنین میتوانیم ببینیم که دستگاه مذهبی(دستگاه روحانیت زرتشتی)از همان آغاز از لحاظ زبانی ضد یونانی و دارای گرایش های محلی و بومی بوده است.کرتیر در سده سوم در کتیبه خود از فارسی میانه استفاده کرد که نه تنها نمایانگر تغییری در ذائقه زبانی بلکه نشانه واکنشی هدفمند در برابر زبان ها و اندیشه های بیگانه است.اگر این فکر را که کرتیر به علت کمبود جا در کتیبه خود از زبان های دیگر استفاده نکرده کنار بگذاریم، آن گاه میتوانیم درباره سیاست های مذهبی و دولتی در ارتباط با زبان و فرهنگ به نتایجی دست یابیم.
فارسی میانه(یا پهلوی ساسانی)شاید زبان زرتشتیان ایران بود و کرتیر نیازی به استفاده از زبانی دیگر نداشتاما شاهنشاه ناچار بود با همه اقوام امپراتوری خود،چه زرتشتیان پارسی، چه سربازان پارتی،و اشراف دربار، یا اسرای یونانی و اهالی یونانی مآب تماس داشته باشد. در زمان نرسی در آغاز سده چهارم، دیگر در کتیبه های شاهنشاهی از زبان یونانی استفاده نمیشد و این نمایانگر افول فرهنگ یونانی در ایران و/یا فعالیت ضد یونانی روحانیون زرتشتی است
با این ذهنیت میتوانیم ترتیب زیر درباره زبان های مورد استفاده توسط روحانیت و دربار در سده های سوم و اوایل چهارم را تهیه کنیم:
●اردشیر یکم:(فارسی میانه، پارتی، یونانی)
●شاپور یکم:(فارسی میانه، پارتی، یونانی)
●نرسه:(فارسی میانه، پارتی)
●شاپور دوم و سوم:(فارسی میانه)
●کرتیر موبد:(فارسی میانه)
منبع:شاهنشاهی ساسانی_تورج دریایی_ص۱۸۳_۱۸۴
@khod2
🔘با سرچ ساده درباره کیفیت خاک، از ایران فقط این بدست میاد.
وضعیتش از گریه گذشته و خنده داره. چون به نظر میرسه تو این مملکت کار خاصی نمیشه کرد، و اونجاهای محدودی که میشه کشاورزی کرد فقط میشه نخود کاشت! که تطبیق خوبی با برره داره.
💢در نقشه دوم کیفیت خاک در اروپا رو نشون میده. همونطور که تابلوعه، اوکراین بهشت کشاورزیه. اما هلند با اون صادرات نجومی محصولات کشاورزی، خاک چندان باکیفیتی نداره (هرچند که تقریبا خاک نداره).
@khod2
وضعیتش از گریه گذشته و خنده داره. چون به نظر میرسه تو این مملکت کار خاصی نمیشه کرد، و اونجاهای محدودی که میشه کشاورزی کرد فقط میشه نخود کاشت! که تطبیق خوبی با برره داره.
💢در نقشه دوم کیفیت خاک در اروپا رو نشون میده. همونطور که تابلوعه، اوکراین بهشت کشاورزیه. اما هلند با اون صادرات نجومی محصولات کشاورزی، خاک چندان باکیفیتی نداره (هرچند که تقریبا خاک نداره).
@khod2
من خدا هستم
🔘با سرچ ساده درباره کیفیت خاک، از ایران فقط این بدست میاد. وضعیتش از گریه گذشته و خنده داره. چون به نظر میرسه تو این مملکت کار خاصی نمیشه کرد، و اونجاهای محدودی که میشه کشاورزی کرد فقط میشه نخود کاشت! که تطبیق خوبی با برره داره. 💢در نقشه دوم کیفیت خاک در…
💢برای اینکه بفهمیم چرا ما اروپا نشدیم لازمه به جغرافیای سرزمینمون هم دقت کنیم.
💢شرایط جغرافیایی حاشیه مدیترانه طوری بود که امکان ایجاد دولتشهرها رو فراهم میکرد، که با هم رقابت هم داشتند. دولتشهر یعنی دولتی که در یک شهر خلاصه شده، که دلیل امکانپذیری ایجادش این بود که میتونست روی پای خودش بایسته. در تامین غذا، تجارت، و امنیت.
💢در ایران دولتشهر شکل نمیگرفت، چون هیچ جمعیت محلی هیچوقت نمیتونست در غذا و تجارت و امنیت، کاملا بینیاز از بقیه باشه. بنابراین همیشه یک مجموعه از وابستگیها بینشون وجود داشت.
💢برای اینکه وابستگی رو قطع کنند به خشونت متوسل میشدند. تا زمین کشاورزی، دام، آب، راه، که متعلق به یک جمعیت دیگهست و بش وابسته هستند رو به زور ازشون بگیرند و دیگه وابسته نباشند.
💢بنابراین هر جمعیتی همواره خودش رو در معرض تجاوز میدید. و تجاوز مکرر، بیثباتی و آشوب ایجاد میکرد که توسعه هرچیزی رو متوقف میکرد یا به عقب مینداخت. و این پایه تاریخی مطالبه عمومی برای ظهور یک امپراتور بود. که بیاد همه رو بنشونه سرجاشون.
💢و امپراتور، که کوروش بزرگ بود، ظهور کرد. برای اینکه امپراتور بتونه این تجاوزات رو پایان بده، باید همهچیز رو تحت کنترل خودش در میآورد و یک سیستم متمرکز و بسته بوجود میآورد.
💢چون امپراتوری کنترل همهچیز رو در اختیار میگرفت، همه ابعاد زندگی داخل دایره مدیریتش قرار میگرفت. حتی زیرساخت تجارت و ارتباطات. و به همین دلیل هخامنشیان اولین شبکه پستی دنیا رو ایجاد کردند. همونطور که الان دولت چین شخصا متولی احداث راه آهن مغناطیسی پرسرعت شده.
💢چون امپراتوری پروژههای بزرگ انجام میداد، هر چیزی که بزرگ بود از لحاظ وجودی وابسته به امپراتوری دیده میشد. چون مردم عادت کرده بودند که کارهای بزرگ امپراتوری رو ببینند، به تدریج در ذهنشون حک شد که بدون امپراتوری نمیشه کارهای بزرگ انجام داد. از جمله آباد کردن همهجا.
💢امپراتوری به مرور زیر وزن زیاد خودش خم میشه. و همزمان وظایف ذاتی خودش، که همان کنترل اوضاع در جهت ممانعت از تجاوزها بود رو دیگه نمیتونه انجام بده. چون به دلیل تغذیه قبیله متورم خودیها، خودش به بزرگترین نیروی متجاوز تبدیل شده.
💢افزایش تجاوزات و فقدان کنترل کارآمد، دوباره وضعیت آشوب ایجاد میکنه. و وضعیت آشوب مطالبه برای ظهور یک امپراتور دیگه رو از نو ایجاد میکنه.
💢این چرخه تکراری تاریخ ماست، که اگه اراده نکنیم که ازش کنده بشیم، همچنان اسیرش باقی خواهیم ماند.
@khod2
💢شرایط جغرافیایی حاشیه مدیترانه طوری بود که امکان ایجاد دولتشهرها رو فراهم میکرد، که با هم رقابت هم داشتند. دولتشهر یعنی دولتی که در یک شهر خلاصه شده، که دلیل امکانپذیری ایجادش این بود که میتونست روی پای خودش بایسته. در تامین غذا، تجارت، و امنیت.
💢در ایران دولتشهر شکل نمیگرفت، چون هیچ جمعیت محلی هیچوقت نمیتونست در غذا و تجارت و امنیت، کاملا بینیاز از بقیه باشه. بنابراین همیشه یک مجموعه از وابستگیها بینشون وجود داشت.
💢برای اینکه وابستگی رو قطع کنند به خشونت متوسل میشدند. تا زمین کشاورزی، دام، آب، راه، که متعلق به یک جمعیت دیگهست و بش وابسته هستند رو به زور ازشون بگیرند و دیگه وابسته نباشند.
💢بنابراین هر جمعیتی همواره خودش رو در معرض تجاوز میدید. و تجاوز مکرر، بیثباتی و آشوب ایجاد میکرد که توسعه هرچیزی رو متوقف میکرد یا به عقب مینداخت. و این پایه تاریخی مطالبه عمومی برای ظهور یک امپراتور بود. که بیاد همه رو بنشونه سرجاشون.
💢و امپراتور، که کوروش بزرگ بود، ظهور کرد. برای اینکه امپراتور بتونه این تجاوزات رو پایان بده، باید همهچیز رو تحت کنترل خودش در میآورد و یک سیستم متمرکز و بسته بوجود میآورد.
💢چون امپراتوری کنترل همهچیز رو در اختیار میگرفت، همه ابعاد زندگی داخل دایره مدیریتش قرار میگرفت. حتی زیرساخت تجارت و ارتباطات. و به همین دلیل هخامنشیان اولین شبکه پستی دنیا رو ایجاد کردند. همونطور که الان دولت چین شخصا متولی احداث راه آهن مغناطیسی پرسرعت شده.
💢چون امپراتوری پروژههای بزرگ انجام میداد، هر چیزی که بزرگ بود از لحاظ وجودی وابسته به امپراتوری دیده میشد. چون مردم عادت کرده بودند که کارهای بزرگ امپراتوری رو ببینند، به تدریج در ذهنشون حک شد که بدون امپراتوری نمیشه کارهای بزرگ انجام داد. از جمله آباد کردن همهجا.
💢امپراتوری به مرور زیر وزن زیاد خودش خم میشه. و همزمان وظایف ذاتی خودش، که همان کنترل اوضاع در جهت ممانعت از تجاوزها بود رو دیگه نمیتونه انجام بده. چون به دلیل تغذیه قبیله متورم خودیها، خودش به بزرگترین نیروی متجاوز تبدیل شده.
💢افزایش تجاوزات و فقدان کنترل کارآمد، دوباره وضعیت آشوب ایجاد میکنه. و وضعیت آشوب مطالبه برای ظهور یک امپراتور دیگه رو از نو ایجاد میکنه.
💢این چرخه تکراری تاریخ ماست، که اگه اراده نکنیم که ازش کنده بشیم، همچنان اسیرش باقی خواهیم ماند.
@khod2
یاد بگیرید اسیر ضداطلاعات نشید
حکم توماج امکان نقض داره
اما حکم عباس دریس ، مجاهد کورکور و رضا رسایی رفته اجرای احکام
@khod2
حکم توماج امکان نقض داره
اما حکم عباس دریس ، مجاهد کورکور و رضا رسایی رفته اجرای احکام
@khod2
Forwarded from ■__■
قدیمیترین منبعی که نام «رقیه» را بهعنوان دختر حسین بن علی ذکر کرده چیست و چند سال پس از واقعه کربلا نوشته شد؟
Anonymous Quiz
18%
۱۷۰ سال - طبقات ابن سعد
19%
۳۰۰ سال - تاریخ طبری
23%
۴۰۰ سال - الأرشاد شیخ مفید
17%
۵۰۰ سال - لباب الأنساب بیهقی
24%
نمیدانم
💢مهم نیست کی هستی و از کدوم جریان،همینکه بر علیه زندانی سیاسی بنویسی یا به حکم اعدامش اعتراض نکنی ، از ما نیستی
#توماج_صالحی
#رضا_رسایی
#عباس_دریس
#مجاهد_کورکور
@khod2
#توماج_صالحی
#رضا_رسایی
#عباس_دریس
#مجاهد_کورکور
@khod2
Forwarded from ■__■
به گفته یاقوت حموی در معجم البلدان،نویسندگان در دوران ساسانیان،دانش های پزشکی و ستاره شناسی و فلسفه را به چه خطی مینوشتند؟
Anonymous Quiz
8%
هام دبیریه
13%
ویش دبیریه
39%
گشتگ دبیران
14%
دین دفیریه
26%
نمیدانم
من خدا هستم
به گفته یاقوت حموی در معجم البلدان،نویسندگان در دوران ساسانیان،دانش های پزشکی و ستاره شناسی و فلسفه را به چه خطی مینوشتند؟
پاسخ صحیح:گزینه سوم
پزشکی و ستاره شناسی در دوره ساسانیان(برخی منابع)
📚ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﻨﺪﻫﺶ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﺍی ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻬﺎی ﻁﺒﻴﻌﯽ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﺍی ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺘﺎی ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
(بخش هفتم بندهش در مورد زیج ها و برج های ۱۲ گانه
همچنین:بندهش،ترجمه مهرداد بهار،تهران:انتشارات توس،ص ۴۴_۴۴۳)
📚در کتاب دینکرد هم بیشترین نوشته ها در مورد علم پزشکی مشخصات پزشک و امور مربوط به جراحی و شاخه های پزشکی، عوامل بیماری و درمان بیماری ها،دستمزد پزشکان، اخلاق پزشکی،شرایط پزشک شدن،و...مطالبی موجود هست.
(دینکرد سوم،کرده ۱۵۷)
📚ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺠﻢ ﺍﻟﺒﻠﺪﺍﻥ، ﻳﺎﻗﻮﺕ ﺣﻤﻮی ﺁﻣﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻳﺸﻬﺮ)ﺭﻳﻮﺍﺭﺩﺷﻴﺮ (ﺍﺯ ﺑﺨﺸﻬﺎی ﺍﺭﺟﺎﻥ، ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻳﺎﺭی ﺧﻂ ﻣﺮﻣﻮﺯی ﻣﻮﺳﻮﻡ ﺑﻪ ﮔﺸﺘــﮓ Gashtagh ﺩﺍﻧﺸﻬﺎی ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺟﺎی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺸﺘــﮓ ﺩبیران ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ.
📚به گفته ابن ندیم برای نوشتن متن های علمی در زمینه های پزشکی، فلسفه و منطق دو خط به نام های 《نیم کشتج》(=نیم گشتگ) و 《راس سهریه》وجود داشته است
منبع:
یاقوت حموی، شهاب الدین یاقوت بن عبدالله(۱۳۸۳)، معجم البلدان، ج ۳، ترجمه ی علینقی منزوب،تهران:سازمان میراث فرهنگی کشور(پژوهشگاه)، ج۲، ص ۵۹۴
ابن ندیم، محمد بن اسحاق(۱۳۸۱)، الفهرست، ترجمه ی محمدرضا تجدد، تهران، انتشارات اساطیر، ص ۲۰-۲۵
@khod2
پزشکی و ستاره شناسی در دوره ساسانیان(برخی منابع)
📚ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﻨﺪﻫﺶ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﺍی ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻬﺎی ﻁﺒﻴﻌﯽ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﺍی ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺘﺎی ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
(بخش هفتم بندهش در مورد زیج ها و برج های ۱۲ گانه
همچنین:بندهش،ترجمه مهرداد بهار،تهران:انتشارات توس،ص ۴۴_۴۴۳)
📚در کتاب دینکرد هم بیشترین نوشته ها در مورد علم پزشکی مشخصات پزشک و امور مربوط به جراحی و شاخه های پزشکی، عوامل بیماری و درمان بیماری ها،دستمزد پزشکان، اخلاق پزشکی،شرایط پزشک شدن،و...مطالبی موجود هست.
(دینکرد سوم،کرده ۱۵۷)
📚ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺠﻢ ﺍﻟﺒﻠﺪﺍﻥ، ﻳﺎﻗﻮﺕ ﺣﻤﻮی ﺁﻣﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﻴﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻳﺸﻬﺮ)ﺭﻳﻮﺍﺭﺩﺷﻴﺮ (ﺍﺯ ﺑﺨﺸﻬﺎی ﺍﺭﺟﺎﻥ، ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻳﺎﺭی ﺧﻂ ﻣﺮﻣﻮﺯی ﻣﻮﺳﻮﻡ ﺑﻪ ﮔﺸﺘــﮓ Gashtagh ﺩﺍﻧﺸﻬﺎی ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻭ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺟﺎی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺸﺘــﮓ ﺩبیران ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ.
📚به گفته ابن ندیم برای نوشتن متن های علمی در زمینه های پزشکی، فلسفه و منطق دو خط به نام های 《نیم کشتج》(=نیم گشتگ) و 《راس سهریه》وجود داشته است
منبع:
یاقوت حموی، شهاب الدین یاقوت بن عبدالله(۱۳۸۳)، معجم البلدان، ج ۳، ترجمه ی علینقی منزوب،تهران:سازمان میراث فرهنگی کشور(پژوهشگاه)، ج۲، ص ۵۹۴
ابن ندیم، محمد بن اسحاق(۱۳۸۱)، الفهرست، ترجمه ی محمدرضا تجدد، تهران، انتشارات اساطیر، ص ۲۰-۲۵
@khod2
من خدا هستم
Photo
برای اطلاعات بیشتر
تصاویر بالا نسخه خطی کتاب الفهرست ابن ندیم،سده ۴ق
🔵 ابنندیم پس از بحث درباره زبانهای ایرانی و ریشه نوشتن و کتابت در میان ایرانیان ؛ درباره انواع خطهای ایرانی در دوره ساسانی بحث کرده و میگوید :
🔺 ۱- دین دفیریه : برای نوشتن دین، که اوستا و متون مذهبی را با آن مینوشتند. ابنندیم نمونهای از هرکدام از این خطوط را در کتاب خود آورده است
🔺 ۲- ویش دبیریه : که ۳۶۵ حرف داشته و برای نوشتن اصوات طبیعت و رمز و رازها از آن استفاده میکردند
🔺 ۳- کشتج : که ۲۴ حرف داشته و برای نوشتن بر روی سکهها، ظروف، جامه و فرش و انگشتر و ... از آن استفاده میکردند
🔺 ۴- نیم کشتج : که ۲۸ حرف داشته و برای نوشتن متون پزشکی و فلسفی از آن استفاده میکردند
🔺 ۵- شاه دبیریه : خطی مخصوص پادشاهان بوده که یاد گرفتن آن برای مردم عادی ممنوع بوده و پادشاهان ایرانی برای مکاتبه میان خود از آن استفاده میکردند
🔺 ۶- هام دبیریه یا نامه دبیریه: خطی مخصوص همه طبقات مردم که ۳۳ حرف داشته و برگرفته از خط سریانی بوده که دارای « هزوارش » بوده ؛ یعنی برخی کلمات را مانند خط سریانی مینوشتند ولی بفارسی میخوانند. ابنندیم نمونهای از این کلمات را آورده ؛ مثلا « لحم » مینوشتند ولی « گوشت » میخوانند
🔺 ۷- راز سهریه : خطی که پادشاهان اسرار خود را برای اشخاص سایر ملل با آن مینوشتند و ۴۰ حرف داشته و خطی مستقل بوده که از نبطی و سریانی اثری در آن نبوده است
🔺 ۸- راس سهریه: خطی برای نوشتن فلسفه و منطق که ۲۴ حرف داشته و برعکس خطوط دیگر دارای « نقطه » بوده است
@khod2
تصاویر بالا نسخه خطی کتاب الفهرست ابن ندیم،سده ۴ق
🔵 ابنندیم پس از بحث درباره زبانهای ایرانی و ریشه نوشتن و کتابت در میان ایرانیان ؛ درباره انواع خطهای ایرانی در دوره ساسانی بحث کرده و میگوید :
🔺 ۱- دین دفیریه : برای نوشتن دین، که اوستا و متون مذهبی را با آن مینوشتند. ابنندیم نمونهای از هرکدام از این خطوط را در کتاب خود آورده است
🔺 ۲- ویش دبیریه : که ۳۶۵ حرف داشته و برای نوشتن اصوات طبیعت و رمز و رازها از آن استفاده میکردند
🔺 ۳- کشتج : که ۲۴ حرف داشته و برای نوشتن بر روی سکهها، ظروف، جامه و فرش و انگشتر و ... از آن استفاده میکردند
🔺 ۴- نیم کشتج : که ۲۸ حرف داشته و برای نوشتن متون پزشکی و فلسفی از آن استفاده میکردند
🔺 ۵- شاه دبیریه : خطی مخصوص پادشاهان بوده که یاد گرفتن آن برای مردم عادی ممنوع بوده و پادشاهان ایرانی برای مکاتبه میان خود از آن استفاده میکردند
🔺 ۶- هام دبیریه یا نامه دبیریه: خطی مخصوص همه طبقات مردم که ۳۳ حرف داشته و برگرفته از خط سریانی بوده که دارای « هزوارش » بوده ؛ یعنی برخی کلمات را مانند خط سریانی مینوشتند ولی بفارسی میخوانند. ابنندیم نمونهای از این کلمات را آورده ؛ مثلا « لحم » مینوشتند ولی « گوشت » میخوانند
🔺 ۷- راز سهریه : خطی که پادشاهان اسرار خود را برای اشخاص سایر ملل با آن مینوشتند و ۴۰ حرف داشته و خطی مستقل بوده که از نبطی و سریانی اثری در آن نبوده است
🔺 ۸- راس سهریه: خطی برای نوشتن فلسفه و منطق که ۲۴ حرف داشته و برعکس خطوط دیگر دارای « نقطه » بوده است
@khod2
من خدا هستم
پاسخ صحیح:گزینه سوم پزشکی و ستاره شناسی در دوره ساسانیان(برخی منابع) 📚ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﻨﺪﻫﺶ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﺍی ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻬﺎی ﻁﺒﻴﻌﯽ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﺍی ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺘﺎی ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ (بخش هفتم بندهش در مورد زیج ها و برج های ۱۲ گانه همچنین:بندهش،ترجمه…
✅ ۱۲ برج در ستاره شناسی ایرانی ...
ایرانیان در دوره باستان و همچنین در دوره اسلامی از این ۱۲ برج آسمانی آگاهی کامل داشته و برای هرکدام نامهای ایرانی و تفاسیر نجومی فرهنگی خود را داشتند
🔺 در کتاب پهلوی بندهش که برگرفته از متون دوره ساسانی است به این ۱۲ برج و داستان اساطیری آنها اشاره شده است. بخوانید 👆
@khod2
ایرانیان در دوره باستان و همچنین در دوره اسلامی از این ۱۲ برج آسمانی آگاهی کامل داشته و برای هرکدام نامهای ایرانی و تفاسیر نجومی فرهنگی خود را داشتند
🔺 در کتاب پهلوی بندهش که برگرفته از متون دوره ساسانی است به این ۱۲ برج و داستان اساطیری آنها اشاره شده است. بخوانید 👆
@khod2
من خدا هستم
پاسخ صحیح:گزینه سوم پزشکی و ستاره شناسی در دوره ساسانیان(برخی منابع) 📚ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﻨﺪﻫﺶ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺷﺪﻩ ﺍی ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﻬﺎی ﻁﺒﻴﻌﯽ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﻪ ﺷﻴﻮﻩ ﺍی ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺘﺎی ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ (بخش هفتم بندهش در مورد زیج ها و برج های ۱۲ گانه همچنین:بندهش،ترجمه…
noormags-فصل_نجومی_بندهش-279992 (1).pdf
797.5 KB
HTML Embed Code: