Channel: حسین پناهی و سخنان بزرگان
🍁 @hosen_panahy
حرف نزد.....
پـا به پـای غـم من پیـر شـد و حـرف نـزد
داغ دید از من و تبخیر شـد و حـرف نـزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب بـه شب آمـدنـم دیـر شد و حـرف نزد
غصـه میخـورد کـه مـن حـال خـرابـی دارم
از همین غصـه ی من سیـر شـد و حرف نزد
وای از آن لحظه کـه حرفـم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش ودلگیر شد وحرف نزد
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی
مادرم خستـه شـد و پیـر شـد و حرف نزد
🌹🌿تقديم به همه مادران گل🌿🌹
حرف نزد.....
پـا به پـای غـم من پیـر شـد و حـرف نـزد
داغ دید از من و تبخیر شـد و حـرف نـزد
شب به شب منتظرم بود و دلش پر آشوب
شب بـه شب آمـدنـم دیـر شد و حـرف نزد
غصـه میخـورد کـه مـن حـال خـرابـی دارم
از همین غصـه ی من سیـر شـد و حرف نزد
وای از آن لحظه کـه حرفـم دل او را سوزاند
خیس شد چشمش ودلگیر شد وحرف نزد
صورت پر شده از چین و چروکش یعنی
مادرم خستـه شـد و پیـر شـد و حرف نزد
🌹🌿تقديم به همه مادران گل🌿🌹
🍁 @hosen_panahy
جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد
گرچه مشکل مینماید لیک آسان بگذرد
چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود
وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد
هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن
چون شب صحبت دراید روز هجران بگذرد
شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ
باز در جوی مودت آب حیوان بگذرد
در غم و شادی بباید ساختن با روزگار
زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد
تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال
بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد
ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود
محنت غربت نماند ذل حرمان بگذرد
کمال خجندی
جمع باش ای دل که این وقت پریشان بگذرد
گرچه مشکل مینماید لیک آسان بگذرد
چشم یعقوب از نسیم پیرهن روشن شود
وز سر یوسف بلای چاه و زندان بگذرد
هیچ حالی را بقایی نیست بی صبری مکن
چون شب صحبت دراید روز هجران بگذرد
شاخ امیدت شود سر سبز و روی عیش سرخ
باز در جوی مودت آب حیوان بگذرد
در غم و شادی بباید ساختن با روزگار
زانکه از دور زمان هم این و هم آن بگذرد
تازه گردد باغ عیشت از نسیم اعتدال
بوی جانبخش بهار آید زمستان بگذرد
ای کمال از غربت و حرمان مشو غمگین که زود
محنت غربت نماند ذل حرمان بگذرد
کمال خجندی
🍁 @hosen_panahy
کاش میشد بچگی را زنده کرد
کودکی شد کودکانه گـریه کرد
شعر قهر قهر تا قیامت را سرود!
آن قیامت که دمی بیشتر نبود
فاصله با کودکی هایمان چه کرد؟
کاش میشد بچگانه خنده کرد!
کاش میشد بچگی را زنده کرد
کودکی شد کودکانه گـریه کرد
شعر قهر قهر تا قیامت را سرود!
آن قیامت که دمی بیشتر نبود
فاصله با کودکی هایمان چه کرد؟
کاش میشد بچگانه خنده کرد!
🍁 @hosen_panahy
✍تا بوده همین بود ...
زندگی سر ِ جایش هست
فصل ها ... رنگ ها ... درختان ...
خورشید هرصبح طلوع می کند
ماه می تابد
ستاره می درخشد ...
می بینی نازنینم!
همه چیز سر ِ جای خودش هست
همانطور که باید ...
این ما هستیم که می رویم!
بعد از ما، درخت سیاه نمی پوشد
گنجشک ها مویه سر نمی دهند
عقربه ساعت نمی ایستد
این نفس ماست که می ایستد
این ما هستیم که می رویم ...
✍تا بوده همین بود ...
زندگی سر ِ جایش هست
فصل ها ... رنگ ها ... درختان ...
خورشید هرصبح طلوع می کند
ماه می تابد
ستاره می درخشد ...
می بینی نازنینم!
همه چیز سر ِ جای خودش هست
همانطور که باید ...
این ما هستیم که می رویم!
بعد از ما، درخت سیاه نمی پوشد
گنجشک ها مویه سر نمی دهند
عقربه ساعت نمی ایستد
این نفس ماست که می ایستد
این ما هستیم که می رویم ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 @hosen_panahy
✨أَمَّنْ یُجِیبُ
💗الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
✨در آن هنگام كه تمام درهاي عالم
💗به روي انسان بسته مي شود و از
✨هر نظر درمانده و مضطر مي گردد،
💗تنها كسي كه مي تواند قفل مشكلات
✨را بگشايد و نور اميد در دلها بپاشد،
💗تنها ذات پاك خداوند است.
✨خدایا به حق این آیه مبارکه
💗هر عزیزی تو دلش هر
✨حاجتی دارد روا بفرما
✨الـــهــــی
💗شب زیباتون متبرک به
✨گــرمــی نــگـــاه خــــدا
✨أَمَّنْ یُجِیبُ
💗الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
✨در آن هنگام كه تمام درهاي عالم
💗به روي انسان بسته مي شود و از
✨هر نظر درمانده و مضطر مي گردد،
💗تنها كسي كه مي تواند قفل مشكلات
✨را بگشايد و نور اميد در دلها بپاشد،
💗تنها ذات پاك خداوند است.
✨خدایا به حق این آیه مبارکه
💗هر عزیزی تو دلش هر
✨حاجتی دارد روا بفرما
✨الـــهــــی
💗شب زیباتون متبرک به
✨گــرمــی نــگـــاه خــــدا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 @hosen_panahy
⚪️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
♥️✨با توکل به اسم اعظمت یاالله
⚪️✨خدایا بزرگ و توانا تویی
♥️✨رحیم و رئوف و یکتا تویی
⚪️✨پر از مهری و بخشش و مغفرت
♥️✨که ما قطره هستیم و دریا تویی
⚪️✨الهی به امید لطف و کرم تو
♥️✨روزمان را شروع می کنیم
⚪️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
♥️✨با توکل به اسم اعظمت یاالله
⚪️✨خدایا بزرگ و توانا تویی
♥️✨رحیم و رئوف و یکتا تویی
⚪️✨پر از مهری و بخشش و مغفرت
♥️✨که ما قطره هستیم و دریا تویی
⚪️✨الهی به امید لطف و کرم تو
♥️✨روزمان را شروع می کنیم
🍁 @hosen_panahy
📖داستان سیبزمینیهای بدبو
معلم یک کودکستان به بچههای کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید، سیبزمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچهها با کیسههای پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه بعضیها ۲ بعضیها ۳، و بعضیها ۵ سیب زمینی بود. معلم به بچهها گفت تا یک هفته هر کجا که میروند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچهها شروع کردند به شکایت از بوی سیبزمینیهای گندیده. به علاوه، آنهایی که سیبزمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچهها راحت شدند. معلم از بچهها پرسید:«از اینکه یک هفته سیب زمینیها را با خود حمل میکردید چه احساسی داشتید؟»
بچهها از اینکه مجبور بودند، سیبزمینیهای بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی، این چنین توضیح داد:«کینه آدمهایی که در دل دارید و همه جا با خود میبرید نیز چنین حالتی دارد. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همه جا همراه خود میبرید. حالا که شما بوی بد سیب زمینیها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، پس چطور میخواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟»
📖داستان سیبزمینیهای بدبو
معلم یک کودکستان به بچههای کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند. او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید، سیبزمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچهها با کیسههای پلاستیکی به کودکستان آمدند. در کیسه بعضیها ۲ بعضیها ۳، و بعضیها ۵ سیب زمینی بود. معلم به بچهها گفت تا یک هفته هر کجا که میروند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچهها شروع کردند به شکایت از بوی سیبزمینیهای گندیده. به علاوه، آنهایی که سیبزمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچهها راحت شدند. معلم از بچهها پرسید:«از اینکه یک هفته سیب زمینیها را با خود حمل میکردید چه احساسی داشتید؟»
بچهها از اینکه مجبور بودند، سیبزمینیهای بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی، این چنین توضیح داد:«کینه آدمهایی که در دل دارید و همه جا با خود میبرید نیز چنین حالتی دارد. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همه جا همراه خود میبرید. حالا که شما بوی بد سیب زمینیها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید، پس چطور میخواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟»
🍁 @hosen_panahy
فقیر ؛
به دنبالِ شادی ثروتمند
ثروتمند ؛
به دنبال سادگی زندگی فقیر است
کودک ؛
به دنبال آزادی بزرگتر
بزرگتر ؛
به دنبال سادگی کودک
آنان که رفته اند ؛
در آرزوي بازگشت
آنان که مانده اند ؛
در آرزوي رفتن ...
خدایا ...
کدامین پل در کجای دنیا شکسته است؛
که هیچ کس ...
به مقصدش نمیرسد؟
فقیر ؛
به دنبالِ شادی ثروتمند
ثروتمند ؛
به دنبال سادگی زندگی فقیر است
کودک ؛
به دنبال آزادی بزرگتر
بزرگتر ؛
به دنبال سادگی کودک
آنان که رفته اند ؛
در آرزوي بازگشت
آنان که مانده اند ؛
در آرزوي رفتن ...
خدایا ...
کدامین پل در کجای دنیا شکسته است؛
که هیچ کس ...
به مقصدش نمیرسد؟
🍁 @hosen_panahy
آن زمانی که باید دوست بداریم
کوتاهی می کنیم...!!
آن زمانی که دوستمان دارند،
لجبازی می کنیم...!!
و بعد برای آنچه که از دست مان رفته،
آه می کشیم...!!
و چه حکایت غریبی دارند آدم ها!!
آن زمانی که باید دوست بداریم
کوتاهی می کنیم...!!
آن زمانی که دوستمان دارند،
لجبازی می کنیم...!!
و بعد برای آنچه که از دست مان رفته،
آه می کشیم...!!
و چه حکایت غریبی دارند آدم ها!!
🍁 @hosen_panahy
کودکی از پدرش پرسید: بابا "مرد" یعنی چه؟
پدر گفت مرد به کسی میگن : که بدون هیچ چشم داشتی خودشو وقف
"راحتی، آسایش و رفاه خانوادش" میکنه، کودک گفت:کاش منم میتونستم
مثل مادرم یک " مرد بودم "
کودکی از پدرش پرسید: بابا "مرد" یعنی چه؟
پدر گفت مرد به کسی میگن : که بدون هیچ چشم داشتی خودشو وقف
"راحتی، آسایش و رفاه خانوادش" میکنه، کودک گفت:کاش منم میتونستم
مثل مادرم یک " مرد بودم "
🍁 @hosen_panahy
چقدر این جمله زیباست
انسانهای ناپخته
همیشه میخواهند
که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگر به قیمت
از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهای عاقل
درک میکنند که گاهی
بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که
برایشان با ارزش تر است
"پیروز" شوند...
هیچگاه فراموش نکنیم که
هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛
مگر به " تقوی " ؛
آدمی فقط در یک صورت حق دارد
به دیگران از بالا نگاه کند و آن
هنگامی است که بخواهد دست کسی
را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را
بلند کند !
و این قدرت تو نیست ؛
این " انسانیت " است ...
چقدر این جمله زیباست
انسانهای ناپخته
همیشه میخواهند
که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگر به قیمت
از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهای عاقل
درک میکنند که گاهی
بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که
برایشان با ارزش تر است
"پیروز" شوند...
هیچگاه فراموش نکنیم که
هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛
مگر به " تقوی " ؛
آدمی فقط در یک صورت حق دارد
به دیگران از بالا نگاه کند و آن
هنگامی است که بخواهد دست کسی
را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را
بلند کند !
و این قدرت تو نیست ؛
این " انسانیت " است ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 @hosen_panahy
گفتم مرو رفتی و بد بیراه رفتی
بس تند میرانی نگه کن تا نیفتی
بوی بهاران بود و ذوق میگساران
یادش بخیر آنگه که چون گل می شکفتی
هنگام بیداریست ای گم کرده دیدار
چون چشم بخت من عجب بیگاه خفتی
خود را ز چشم خویشتن نتوان نهان کرد
گیرم خدارا نیز ازخود می نهفتی
بر فرق همراهان چه آواری فرو ریخت
برفی که از بام سرای خویش رفتی
باور نمی آید هنوزم از دل تو
کر مهریاران کهن دل بر گرفتی
قدر تو من می دانم و می گویمش باز
تا کس نگوید گفتنی ها را نگفتی
چون گوشواری زینت گوش زمانست
آن قیمتی درهای بی همتا که سفتی
عهد و عطای حاکمان چندان نپاید
از مهر مردم تن مزن! گفتم، شنفتی؟
اشک روان سایه پیک مهربانیست
#هوشنگ_ابتهاج
گفتم مرو رفتی و بد بیراه رفتی
بس تند میرانی نگه کن تا نیفتی
بوی بهاران بود و ذوق میگساران
یادش بخیر آنگه که چون گل می شکفتی
هنگام بیداریست ای گم کرده دیدار
چون چشم بخت من عجب بیگاه خفتی
خود را ز چشم خویشتن نتوان نهان کرد
گیرم خدارا نیز ازخود می نهفتی
بر فرق همراهان چه آواری فرو ریخت
برفی که از بام سرای خویش رفتی
باور نمی آید هنوزم از دل تو
کر مهریاران کهن دل بر گرفتی
قدر تو من می دانم و می گویمش باز
تا کس نگوید گفتنی ها را نگفتی
چون گوشواری زینت گوش زمانست
آن قیمتی درهای بی همتا که سفتی
عهد و عطای حاکمان چندان نپاید
از مهر مردم تن مزن! گفتم، شنفتی؟
اشک روان سایه پیک مهربانیست
#هوشنگ_ابتهاج
🍁 @hosen_panahy
اینقدر قشنگه که روزی چندبار باید خوند 👇
خنده باید زد به ریش روزگار
ورنه دیر یا زود پیرت می کند
سنگ اگر باشی خمیرت می کند
شیر اگر باشی پنیرت می کند
باغ اگر باشی کویرت می کند
شاه اگر باشی حقیرت می کند
ثروت ار داری فقیرت می کند
گاز را بگرفته زیرت می کند
عاقبت از عمر سیرت می کند
گر زدی قهقه به ریش روزگار
ریش را چرخانده شیرت می کند
دل به تو داده دلیرت می کند
خویشتن فرش مسیرت می کند
عشق را نور ضمیرت می کند
خاک اگر باشی حریرت می کند
کورش ار باشی کبیرت می کند
رستم ار باشی امیرت می کند
آشپز باشی وزیرت می کند
اینقدر قشنگه که روزی چندبار باید خوند 👇
خنده باید زد به ریش روزگار
ورنه دیر یا زود پیرت می کند
سنگ اگر باشی خمیرت می کند
شیر اگر باشی پنیرت می کند
باغ اگر باشی کویرت می کند
شاه اگر باشی حقیرت می کند
ثروت ار داری فقیرت می کند
گاز را بگرفته زیرت می کند
عاقبت از عمر سیرت می کند
گر زدی قهقه به ریش روزگار
ریش را چرخانده شیرت می کند
دل به تو داده دلیرت می کند
خویشتن فرش مسیرت می کند
عشق را نور ضمیرت می کند
خاک اگر باشی حریرت می کند
کورش ار باشی کبیرت می کند
رستم ار باشی امیرت می کند
آشپز باشی وزیرت می کند
🍁 @hosen_panahy
دنیای بیخیالیها
عجب دنیای عجیب و غریبیست !
غمها از سر و کول روزمرگیهایت بالا میرود
و تو انگار نه انگار !
ثانیهها چه تند و چه کند
از کنار هم میگذرند و تو
تنها از رنگ آسمان متوجه گذر آن میشوی !
چارچوب دنیای بیخیالیها
به رنگ آرامش است و روی دیوار روزمرگی هایش
هیچ نگرانی و استرسی آویزان نیست !
دنیایی که فقط به دست خودت ساخته میشود
دنیایی که در گوشهای از ذهنت پابرجاست !
نازیلازارع🌱
دنیای بیخیالیها
عجب دنیای عجیب و غریبیست !
غمها از سر و کول روزمرگیهایت بالا میرود
و تو انگار نه انگار !
ثانیهها چه تند و چه کند
از کنار هم میگذرند و تو
تنها از رنگ آسمان متوجه گذر آن میشوی !
چارچوب دنیای بیخیالیها
به رنگ آرامش است و روی دیوار روزمرگی هایش
هیچ نگرانی و استرسی آویزان نیست !
دنیایی که فقط به دست خودت ساخته میشود
دنیایی که در گوشهای از ذهنت پابرجاست !
نازیلازارع🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 @hosen_panahy
💫پشتِ تمام آرزوهاے تو
⭐️"خــدا" ايستاده است
💫ڪافےست بہ حڪمتش
⭐️ايماڹ داشتہ باشے
💫او را بخوانيد تا شما را اجابت ڪند
⭐️شبتون خوش
💫پشتِ تمام آرزوهاے تو
⭐️"خــدا" ايستاده است
💫ڪافےست بہ حڪمتش
⭐️ايماڹ داشتہ باشے
💫او را بخوانيد تا شما را اجابت ڪند
⭐️شبتون خوش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 @hosen_panahy
✨﷽✨الهی به امیدتو
روزمان را معطر می کنیم
نفسمان را خوشبو می کنیم
به ذکر صلوات بر
حضرت محمد(ص)
و خاندان مطهرش
برای امروزتون برکتی عظیم
و معجزه های خدایی آرزومندم
🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
✨﷽✨الهی به امیدتو
روزمان را معطر می کنیم
نفسمان را خوشبو می کنیم
به ذکر صلوات بر
حضرت محمد(ص)
و خاندان مطهرش
برای امروزتون برکتی عظیم
و معجزه های خدایی آرزومندم
🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم
🍁 @hosen_panahy
عاشق مَشوید اگر توانید
تا در غمِ عاشـقی نمانید
این عشق بہ اختیـار نَبْوَد
دانم کہ همین قدر بدانید
هرگز مبرید نامِ عاشق
تا دفترِ عشـق بر نخوانید
آبِ رُخِ عاشقان مریزید
تا آب ز چشــمِ خود نرانید
معشوقہ وفا بہ کس نجوید
هر چند ز دیده خون چکانید
اینست رضای او کہ اکنون
بر رویِ زمین 'یکی' نمانید
اینست سخن کہ گفتہ آمد
گر نیست درست، بر مخوانید
بسیار جفا کشید آخر
او را بہ مُـــرادِ او رسانیــد
اینست نصیحتِ سنایی
عاشق مشوید اگـــــر توانید
#سنایی
عاشق مَشوید اگر توانید
تا در غمِ عاشـقی نمانید
این عشق بہ اختیـار نَبْوَد
دانم کہ همین قدر بدانید
هرگز مبرید نامِ عاشق
تا دفترِ عشـق بر نخوانید
آبِ رُخِ عاشقان مریزید
تا آب ز چشــمِ خود نرانید
معشوقہ وفا بہ کس نجوید
هر چند ز دیده خون چکانید
اینست رضای او کہ اکنون
بر رویِ زمین 'یکی' نمانید
اینست سخن کہ گفتہ آمد
گر نیست درست، بر مخوانید
بسیار جفا کشید آخر
او را بہ مُـــرادِ او رسانیــد
اینست نصیحتِ سنایی
عاشق مشوید اگـــــر توانید
#سنایی
🍁 @hosen_panahy
قانون هستی:
اگر یک دونه گندم بکاری
خوشه ای که ده ها گندم
درآن است را درو خواهی کرد🌾
همیشه یادتون باشه
اگریک کار خوب انجام بدین🌾
منتظرهزاران
خوبی ازطرف کائنات
برای خودتون باشین...🌾
قانون هستی:
اگر یک دونه گندم بکاری
خوشه ای که ده ها گندم
درآن است را درو خواهی کرد🌾
همیشه یادتون باشه
اگریک کار خوب انجام بدین🌾
منتظرهزاران
خوبی ازطرف کائنات
برای خودتون باشین...🌾
🍁 @hosen_panahy
«خسته ام بس ڪه به دل دیده ام آزار عزیز»
از خــودم خستــه ام و از همـه بیـزار عزیز
همـه ے حنـجـره هــا لاف محبـت زده انـد
گشتــم و نیـست ڪـسے یـار ِ وفـادار عزیز
دردم این است تفاوت نڪند نوش و نیش
بس محبـت شـده بـا منـت بسیــار عزیز
گلـه هـا دارم از ایـن بخت سزاوار نبود
ازگلستـان جهـان سهـم دلــم خـار عزیز
سینه ام را بشڪافید پر از حرفم و درد
چه ڪنم نیست ڪسے محرم اسرار عزیز
هـرڪسے آمـده بـر زخـم دلم زخـم زده
زخـم بسیــار ولے نیست پرستار عزیز
هرطرف مینگرم لشگرغم حمله ور است
روز روشن شده است در نظرم تار عزیز❤️🩹
«خسته ام بس ڪه به دل دیده ام آزار عزیز»
از خــودم خستــه ام و از همـه بیـزار عزیز
همـه ے حنـجـره هــا لاف محبـت زده انـد
گشتــم و نیـست ڪـسے یـار ِ وفـادار عزیز
دردم این است تفاوت نڪند نوش و نیش
بس محبـت شـده بـا منـت بسیــار عزیز
گلـه هـا دارم از ایـن بخت سزاوار نبود
ازگلستـان جهـان سهـم دلــم خـار عزیز
سینه ام را بشڪافید پر از حرفم و درد
چه ڪنم نیست ڪسے محرم اسرار عزیز
هـرڪسے آمـده بـر زخـم دلم زخـم زده
زخـم بسیــار ولے نیست پرستار عزیز
هرطرف مینگرم لشگرغم حمله ور است
روز روشن شده است در نظرم تار عزیز❤️🩹
HTML Embed Code: