TG Telegram Group & Channel
Tea Break(هم‌پیاله) | United States America (US)
Create: Update:

🔹 تجربه سفر به ونزوئلا
بخش پایانی - هزینه و درآمد.

بخش‌های قبل:

https://hottg.com/RezaEjtehadi/570

https://hottg.com/RezaEjtehadi/571

https://hottg.com/RezaEjtehadi/572

با دلاریزه شدن اقتصاد بخشی از مشکل بازار آزاد حل می‌شود. دیگر درآمد یک راننده تاکسی، یک لوله کش، یک رستوران دار و نیز هزینه های زندگی آنها در این چند سال به مقیاس دلار تغییر چندانی نکرده است. کرایه تاکسی همان است که دو سال قبل بوده و اجاره منزل و قیمت پیتزا هم همان که بوده است. ولی در تراکنش های رسمی هنوز پول رسمی کشور بولیوار است. این جای دیگری است که دولت با  این فرایند همراهی میکند و از حدود ۳ سال پیش حقوق کارمندان دولت را با دلار تثبت میکند. مثلا اگر یک کارمند وزارت خانه حقوقش در آن تاریخ ۵۰ دلار بوده است اکنون هم ۵۰ دلار است. هر ماه به بولیوار به حسابش واریز می‌شود، ولی با احتساب نرخ روز دلار ارزش ۵۰ دلار را دارد. اینگونه است که همه چیز به دلار تثبیت می‌شود.  

پس بازار آزاد با دلار به ثباتی رسیده است. ولی حقوق کارمندان دولت بسیار پایین است. یعنی دولت زمانی به تثبیت حقوق ها به دلار تصمیم گرفت که این حقوق ها برای هزینه زندگی کارمندان کافی نبود. به خصوص با مقایسه با درآمد ها در بازار آزاد. مثلا حقوق رسمی یک پلیس در آنجا برای یک ماه کار قابل مقایسه با درآمد یک راننده تاکسی در یک روز است. و این حدودا برای دیگر کارمندان دولت نیز صدق میکند. پس کارمندان چگونه زندگی می‌کنند؟ اول اینکه خوب است که بدانیم که در ونزوئلا تمام کارمندان، دانش اموزان، دانشجویان و کارگران نهار مجانی دریافت میکنند، که کمک بزرگ ولی ناکافی برای کاهش هزینه هاست. عدم توازن میان حقوق دولتی و هزینه های زندگی باعث شده است که فساد سیستماتیک در نهادهای دولتی دیگر معنی فساد به خود نگیرد. پلیس هزینه خدماتش را مستقیما از شهروندان می گیرد. اگر پلیس شما را در چهارراه برای یک خلاف رانندگی متوقف کند همانجا ۱۰ دلار میگیرد و تمام. شما جریمه را مستقیما به پلیس میدهید و نه دولت. اگر شما به یک اداره دولتی برای انجام کاری بروید که به چند امضا نیاز داشته باشد برای هر امضا ۵ دلار می‌پردازید. البته فقط برای بعضی از خدمات دولتی که امکان رشوه مستقیم در آنها وجود دارد. مثلا یک استاد دانشگاه چنین امکانی ندارد و در نتیجه دانشگاه ها از اساتید تهی می شوند. در یک  دانشگاه  در بخشی که تا ۳ سال پیش ۱۰ استاد مشغول به کار بودند فقط ۲ نفر باقی مانده بودند. برای دیگر بخشها و دانشکده ها هم تقریبا همین است. بقیه یا به خارج از کشور یا به‌ بازار آزاد مهاجرت کرده اند.

هر چند دلاریزه شدن به ظاهر ثباتی در اقتصاد دلاری ایجاد کرده است، ولی دولت همچنان در مهار تورم ناتوان است.  درآمدهای دولت همچنان کفایت هزینه هایش را نمی دهد. درست است که دیگر از تورم های ۵ رقمی  خبری نیست ولی همچنان با تورم سالانه ی حدود ۲۰۰ درصد ونزوئلا یکی از رکوردداران اقتصاد تورمی است.  کاراکاس شهری است که هزینه زندگی در آن، حتی به دلار، نه تنها از تهران که از خیلی از شهرهای اروپایی نیز بیشتر است. 

اجازه دهید تا این متن را با چند تجربه مثبت از مردم این کشور به پایان برسانم. در این مدت مردمی را دیدم بسیار مهربان، خونگرم و صمیمی، خیلی آرام و صلح جو. هیچ مشاجره ای منجر به صدای بلند در خیابان ها ندیدم. با وجود سختی ها و گرانی ها در حدی که میتوانند شاد هستند. آماده کمک به غریبه ها با روی گشاده. زمان قابل توجهی  را برای دیدن طبیعت این کشور زیبا و گشتن در کوه و جنگل و رودخانه ها گذاشتم، یک مشاهده ی خیلی شاخص برای من این بود که در تمام این گشت ها حتی یک زباله ی رها شده در طبیعت ندیدم. یک بار هم که یک کاغذ شکلات در میان ریشه های درختان حاشیه ی یک رودخانه جلوه کرد، شاهد بودم که همراه ونزوئلایی ام چگونه به آب زد که آنرا بردارد و طبیعت را پاکیزه سازد. برای طبیعت کشور خود بسیار ارزش قائل هستند، وگرنه کاراکاس اگر کثیف تر از تهران نباشند مطمئنا خیلی تمیز تر نیستند.

ونزوئلا، کشوری خیلی دور، خیلی نزدیک.

https://hottg.com/RezaEjtehadi  

Forwarded from رضا اجتهادی (Reza Ejtehadi)
🔹 تجربه سفر به ونزوئلا
بخش پایانی - هزینه و درآمد.

بخش‌های قبل:

https://hottg.com/RezaEjtehadi/570

https://hottg.com/RezaEjtehadi/571

https://hottg.com/RezaEjtehadi/572

با دلاریزه شدن اقتصاد بخشی از مشکل بازار آزاد حل می‌شود. دیگر درآمد یک راننده تاکسی، یک لوله کش، یک رستوران دار و نیز هزینه های زندگی آنها در این چند سال به مقیاس دلار تغییر چندانی نکرده است. کرایه تاکسی همان است که دو سال قبل بوده و اجاره منزل و قیمت پیتزا هم همان که بوده است. ولی در تراکنش های رسمی هنوز پول رسمی کشور بولیوار است. این جای دیگری است که دولت با  این فرایند همراهی میکند و از حدود ۳ سال پیش حقوق کارمندان دولت را با دلار تثبت میکند. مثلا اگر یک کارمند وزارت خانه حقوقش در آن تاریخ ۵۰ دلار بوده است اکنون هم ۵۰ دلار است. هر ماه به بولیوار به حسابش واریز می‌شود، ولی با احتساب نرخ روز دلار ارزش ۵۰ دلار را دارد. اینگونه است که همه چیز به دلار تثبیت می‌شود.  

پس بازار آزاد با دلار به ثباتی رسیده است. ولی حقوق کارمندان دولت بسیار پایین است. یعنی دولت زمانی به تثبیت حقوق ها به دلار تصمیم گرفت که این حقوق ها برای هزینه زندگی کارمندان کافی نبود. به خصوص با مقایسه با درآمد ها در بازار آزاد. مثلا حقوق رسمی یک پلیس در آنجا برای یک ماه کار قابل مقایسه با درآمد یک راننده تاکسی در یک روز است. و این حدودا برای دیگر کارمندان دولت نیز صدق میکند. پس کارمندان چگونه زندگی می‌کنند؟ اول اینکه خوب است که بدانیم که در ونزوئلا تمام کارمندان، دانش اموزان، دانشجویان و کارگران نهار مجانی دریافت میکنند، که کمک بزرگ ولی ناکافی برای کاهش هزینه هاست. عدم توازن میان حقوق دولتی و هزینه های زندگی باعث شده است که فساد سیستماتیک در نهادهای دولتی دیگر معنی فساد به خود نگیرد. پلیس هزینه خدماتش را مستقیما از شهروندان می گیرد. اگر پلیس شما را در چهارراه برای یک خلاف رانندگی متوقف کند همانجا ۱۰ دلار میگیرد و تمام. شما جریمه را مستقیما به پلیس میدهید و نه دولت. اگر شما به یک اداره دولتی برای انجام کاری بروید که به چند امضا نیاز داشته باشد برای هر امضا ۵ دلار می‌پردازید. البته فقط برای بعضی از خدمات دولتی که امکان رشوه مستقیم در آنها وجود دارد. مثلا یک استاد دانشگاه چنین امکانی ندارد و در نتیجه دانشگاه ها از اساتید تهی می شوند. در یک  دانشگاه  در بخشی که تا ۳ سال پیش ۱۰ استاد مشغول به کار بودند فقط ۲ نفر باقی مانده بودند. برای دیگر بخشها و دانشکده ها هم تقریبا همین است. بقیه یا به خارج از کشور یا به‌ بازار آزاد مهاجرت کرده اند.

هر چند دلاریزه شدن به ظاهر ثباتی در اقتصاد دلاری ایجاد کرده است، ولی دولت همچنان در مهار تورم ناتوان است.  درآمدهای دولت همچنان کفایت هزینه هایش را نمی دهد. درست است که دیگر از تورم های ۵ رقمی  خبری نیست ولی همچنان با تورم سالانه ی حدود ۲۰۰ درصد ونزوئلا یکی از رکوردداران اقتصاد تورمی است.  کاراکاس شهری است که هزینه زندگی در آن، حتی به دلار، نه تنها از تهران که از خیلی از شهرهای اروپایی نیز بیشتر است. 

اجازه دهید تا این متن را با چند تجربه مثبت از مردم این کشور به پایان برسانم. در این مدت مردمی را دیدم بسیار مهربان، خونگرم و صمیمی، خیلی آرام و صلح جو. هیچ مشاجره ای منجر به صدای بلند در خیابان ها ندیدم. با وجود سختی ها و گرانی ها در حدی که میتوانند شاد هستند. آماده کمک به غریبه ها با روی گشاده. زمان قابل توجهی  را برای دیدن طبیعت این کشور زیبا و گشتن در کوه و جنگل و رودخانه ها گذاشتم، یک مشاهده ی خیلی شاخص برای من این بود که در تمام این گشت ها حتی یک زباله ی رها شده در طبیعت ندیدم. یک بار هم که یک کاغذ شکلات در میان ریشه های درختان حاشیه ی یک رودخانه جلوه کرد، شاهد بودم که همراه ونزوئلایی ام چگونه به آب زد که آنرا بردارد و طبیعت را پاکیزه سازد. برای طبیعت کشور خود بسیار ارزش قائل هستند، وگرنه کاراکاس اگر کثیف تر از تهران نباشند مطمئنا خیلی تمیز تر نیستند.

ونزوئلا، کشوری خیلی دور، خیلی نزدیک.

https://hottg.com/RezaEjtehadi  


>>Click here to continue<<

Tea Break(هم‌پیاله)




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)