TG Telegram Group & Channel
زمبور | United States America (US)
Create: Update:

دو سال بعد از تسخیر قلاع اسماعیلیه خواجه نصیر که توانسته بود در دربار هولاکومغولان به مقام وزارت و مشاورت برسد، همراه با هولاکو شاهد سقوط خلافت عباسی بود. با اینکه درباره نقش خواجه در سقوط عباسیان اختلاف نظر وجود دارد، اما نقلی بر مخالفت او با لشکرکشی هولاکو به بغداد وجود ندارد. خواجه پس از هولاکو همچنان مقرب درگاه اَباقاخان جانشین هولاکو بود. او در نصیحتی به این پادشاه مغول می گوید : «پیوسته بردبار باشد، خشمگین نشود و معاش اهل خیر، یتیمان، غائبان و مال وقف را منقصض – دچار نقصان – نگرداند.»
مهمترین پیامدهای حضور معنوی و فکری خواجه نصیر الدین توسی در دربار مغولانی که مردم آنها را کافر و خونریز می دانستند اینهاست:
- نجات تمدن اسلامی از نابودی
- ممانعت از کشتار جمعی توده های مسلمان، علما، دانشمندان و نخبگان و کمک به راه افتادن دوباره جریان علمی
- تقویت شیعه امامیه از طریق تقویت مدارس علمیه بویژه در حلّه از طریق تثبیت اوقاف شیعه، تقویت مؤلفان، ایجاد زمینه حضور اندیشمندان شیعه در دستگاه حاکمیت مغولان
- ایجاد زمینه آشنایی مغولان با اسلام و تشیع
خواجه نصیرالدین توسی سرآمد فقهای شیعه زمان که می توان او را زعیم پیوسته شیعه و نائب امام زمان در عصر خود دانست، در672 ه.ق به رحمت خدا رفت. او را بنا به وصیت خود در پایین پای دو امام در کاظمیه بغداد به خاک سپرده و روی سنگ قبرش نوشتند : «كَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ »
میراث معنوی و سیاست دینی خواجه نصیر به زودی به ثمر نشست. غازان خان نوه هولاکو اسلام را بعنوان دین رسمی قلمرو ایلخانی معرفی کرد و پسرش اولجایتو در سال 709 رسماً شیعه شد و نامش را به سلطان محمد خدابنده تغییر داد. تاریخ اسلام به یاد ندارد که مورخ، عالم یا اندیشمندی، خواجه نصیر الدین توسی را به دلیل همکاری، تقویت و به رسمیت شناختن مغولان به «تطهیر مغولان» متهم کرده باشد. با اینکه مغولان همه خصوصیات خونریزی، شقاوت، نسل کشی، کفر و ... را یکجا داشتند.
از نظر حقیر و با اینکه مقایسه مغولان و ط.ا مع الفارق به نظر می رسد، اما تاریخ و سیره بزرگان ایران اسلامی می تواند چراغ راه آینده ما باشد. ط.ا مسلمانند و یک قدرت داخلی در کشور افغانستان بعنوان یکی از پاره های جدا شده تمدن بزرگ اسلامی به حساب می آیند. مسأله تأیید یا عدم تأیید و دادن مشروعیت یا عدم مشروعیت به ط.ا مطرح نیست. چون ما در روی کار آمدن ط.ا نقشی نداشته ایم. اختلاف اصلی شیوه برخورد با این پدیده است. سلیقه ای در ایران اعتقاد به درگیری با ط.ا و کمک به هر جریان معارض داخلی با آنها دارد. این تفکر در این روزها از ابزارهای رسانه ای نامشروع مثل پراکنش دروغ و نفرت، جعل اخبار، سند و ... استفاده کرد تاجمهوری اسلامی را به رودررویی با ط.ا کشانده و از ایران بعنوان گروگانِ شروع جنگ داخلی دوباره در افغانستان استفاده کند. خدا می داند اگر یک گروه از خبرنگاران و مستندسازان «حقیقت یاب» ایرانی در این روزهای حساس افغانستان در این کشور نبودند، جریان تحریف و نفرت چه تاریخ و آینده ای را برای ایران و افغانستان رقم می زد. این جریان می توانست به مدد" دروغ های بزرگ" رسانه ای، تاریخ افغانستان در سالهای آینده را وارونه جلوه داده و ایران را شریک نسل کشی های نبوده و کوچ های اجباری ندیده معرفی کند. در مقابل جریانی اعتقاد دارد که راه صلاح در افغانستان فعلی استفاده از ظرفیت گفتگو و غنای تمدنی برای به راه آوردن و در مسیر نگه داشتن ط.ا است. قدرتی که به هر شکل و بدون دخالت ما روی کار آمده و در تصمیم ها و رفتارهای اولیه، از بسیاری از کنش های حکومت قبلی عدول کرده است – نشانه های این تغییر و با وجود خطاهای زیاد و غیر قابل گذشت مثل کشتن 5 نفر در پنجشیر در روزهای گذشته در این صفحه ارائه شده است –
اما آینده چه خواهد شد؟ بستگی زیادی به تقابل و آوردِ این دو جریان رسانه ای دارد. جریان تحریف می تواند ط.ا را از مسیری که به صلاحِ صلح در افغانستان است به مسیری دیگر براند، اگر جریان حقیقت یاب غفلت کرده یا پا پس بکشد. یا اینکه مجموعه این جریان نوظهور رسانه ای در اختیار محور غربی – عربی قرار گیرد. مدیران محترم و دلسوز رسانه ای و فرهنگی این جریان حقیقت یاب را تقویت کنید و به امید اما و اگرهای روزهای آینده نباشید. تنها راه صلاح آینده افغانستان روایت مبتنی بر حقیقت، واقعیت و بدون واسطه است.
پايان
https://hottg.com/zambur

دو سال بعد از تسخیر قلاع اسماعیلیه خواجه نصیر که توانسته بود در دربار هولاکومغولان به مقام وزارت و مشاورت برسد، همراه با هولاکو شاهد سقوط خلافت عباسی بود. با اینکه درباره نقش خواجه در سقوط عباسیان اختلاف نظر وجود دارد، اما نقلی بر مخالفت او با لشکرکشی هولاکو به بغداد وجود ندارد. خواجه پس از هولاکو همچنان مقرب درگاه اَباقاخان جانشین هولاکو بود. او در نصیحتی به این پادشاه مغول می گوید : «پیوسته بردبار باشد، خشمگین نشود و معاش اهل خیر، یتیمان، غائبان و مال وقف را منقصض – دچار نقصان – نگرداند.»
مهمترین پیامدهای حضور معنوی و فکری خواجه نصیر الدین توسی در دربار مغولانی که مردم آنها را کافر و خونریز می دانستند اینهاست:
- نجات تمدن اسلامی از نابودی
- ممانعت از کشتار جمعی توده های مسلمان، علما، دانشمندان و نخبگان و کمک به راه افتادن دوباره جریان علمی
- تقویت شیعه امامیه از طریق تقویت مدارس علمیه بویژه در حلّه از طریق تثبیت اوقاف شیعه، تقویت مؤلفان، ایجاد زمینه حضور اندیشمندان شیعه در دستگاه حاکمیت مغولان
- ایجاد زمینه آشنایی مغولان با اسلام و تشیع
خواجه نصیرالدین توسی سرآمد فقهای شیعه زمان که می توان او را زعیم پیوسته شیعه و نائب امام زمان در عصر خود دانست، در672 ه.ق به رحمت خدا رفت. او را بنا به وصیت خود در پایین پای دو امام در کاظمیه بغداد به خاک سپرده و روی سنگ قبرش نوشتند : «كَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ »
میراث معنوی و سیاست دینی خواجه نصیر به زودی به ثمر نشست. غازان خان نوه هولاکو اسلام را بعنوان دین رسمی قلمرو ایلخانی معرفی کرد و پسرش اولجایتو در سال 709 رسماً شیعه شد و نامش را به سلطان محمد خدابنده تغییر داد. تاریخ اسلام به یاد ندارد که مورخ، عالم یا اندیشمندی، خواجه نصیر الدین توسی را به دلیل همکاری، تقویت و به رسمیت شناختن مغولان به «تطهیر مغولان» متهم کرده باشد. با اینکه مغولان همه خصوصیات خونریزی، شقاوت، نسل کشی، کفر و ... را یکجا داشتند.
از نظر حقیر و با اینکه مقایسه مغولان و ط.ا مع الفارق به نظر می رسد، اما تاریخ و سیره بزرگان ایران اسلامی می تواند چراغ راه آینده ما باشد. ط.ا مسلمانند و یک قدرت داخلی در کشور افغانستان بعنوان یکی از پاره های جدا شده تمدن بزرگ اسلامی به حساب می آیند. مسأله تأیید یا عدم تأیید و دادن مشروعیت یا عدم مشروعیت به ط.ا مطرح نیست. چون ما در روی کار آمدن ط.ا نقشی نداشته ایم. اختلاف اصلی شیوه برخورد با این پدیده است. سلیقه ای در ایران اعتقاد به درگیری با ط.ا و کمک به هر جریان معارض داخلی با آنها دارد. این تفکر در این روزها از ابزارهای رسانه ای نامشروع مثل پراکنش دروغ و نفرت، جعل اخبار، سند و ... استفاده کرد تاجمهوری اسلامی را به رودررویی با ط.ا کشانده و از ایران بعنوان گروگانِ شروع جنگ داخلی دوباره در افغانستان استفاده کند. خدا می داند اگر یک گروه از خبرنگاران و مستندسازان «حقیقت یاب» ایرانی در این روزهای حساس افغانستان در این کشور نبودند، جریان تحریف و نفرت چه تاریخ و آینده ای را برای ایران و افغانستان رقم می زد. این جریان می توانست به مدد" دروغ های بزرگ" رسانه ای، تاریخ افغانستان در سالهای آینده را وارونه جلوه داده و ایران را شریک نسل کشی های نبوده و کوچ های اجباری ندیده معرفی کند. در مقابل جریانی اعتقاد دارد که راه صلاح در افغانستان فعلی استفاده از ظرفیت گفتگو و غنای تمدنی برای به راه آوردن و در مسیر نگه داشتن ط.ا است. قدرتی که به هر شکل و بدون دخالت ما روی کار آمده و در تصمیم ها و رفتارهای اولیه، از بسیاری از کنش های حکومت قبلی عدول کرده است – نشانه های این تغییر و با وجود خطاهای زیاد و غیر قابل گذشت مثل کشتن 5 نفر در پنجشیر در روزهای گذشته در این صفحه ارائه شده است –
اما آینده چه خواهد شد؟ بستگی زیادی به تقابل و آوردِ این دو جریان رسانه ای دارد. جریان تحریف می تواند ط.ا را از مسیری که به صلاحِ صلح در افغانستان است به مسیری دیگر براند، اگر جریان حقیقت یاب غفلت کرده یا پا پس بکشد. یا اینکه مجموعه این جریان نوظهور رسانه ای در اختیار محور غربی – عربی قرار گیرد. مدیران محترم و دلسوز رسانه ای و فرهنگی این جریان حقیقت یاب را تقویت کنید و به امید اما و اگرهای روزهای آینده نباشید. تنها راه صلاح آینده افغانستان روایت مبتنی بر حقیقت، واقعیت و بدون واسطه است.
پايان
https://hottg.com/zambur


>>Click here to continue<<

زمبور






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)