#خواف، خلوتکدههای دلهای صاف (قسمت سوم)
محوطهٔ غیاثیه را ترک کردیم به قصد دیدن «مسجد گنبد» در سنگان. شهر سنگان در ۲۴ کیلومتری خواف قرار گرفته و گفته میشود نام آن ممکناست با معادن سنگ آهن بسیاری که در نزدیکی این شهر است بیربط نباشد. در یکی از کوچههای مهجور و خلوت این شهر وارد صحن کوچک و نهچندان باشکوهی شدیم که دو ایوانک ناموزون در دو طرف آن بنا شده بود. اما وقتی از دری چوبین گذشتیم و به زیر گنبدی دوار رسیدیم نگاهمان در عظمتی از معماری و هنر نشست. آن گنبد چنان باشکوه و ظریف و دقیق است که بهحق نام آن مسجد گنبد است. البته شاید دلیل دیگر این نامگذاری این بوده که همهٔ آن مسجد، جز فضای کوچکِ زیر همان گنبد نیست.
بر آن نیستم که شرح معماری و تاریخچه پرشکوه این بنا را بنویسم؛ که نه در تخصص من است و نه ضرورتی بر آن هست که متخصصانی چون استاد لبافخانیکی بهزیبایی در وصف آن کوشیدهاند. اما باید همینقدر بگویم که چنان محو زیبایی آجرچینی سقف گنبدیِ این مسجد شدم که در آن شبستان کوچک و در زیر آن گنبد زیبا نشستم و مدتها به اجزای آن خیره شدم.
آن گنبد دوار بر روی یک هشتضلعی استوار بود که چهاردیواری زیر آن هشتضلعی، پایههای اصلی آن را تشکیل میداد. بیشاز هر چیز، پرسپکتیو عمیقی بود که معمار متبحرش با خفتهراستهچینی آجرها در آن فضای محدود ایجاد کرده بود و نگاه مرا عمق میبخشید. زوایای هندسی آن گنبد و بنا چنان دقیق و منظم با آجر ساخته شده بودند که زیباییاش هر تماشاکنندهای را مبهوت میسازد. البته کتیبههای برجستهای که با آجر ساخته شده بودند نیز خاص و زیبا بودند.
نمیدانم! شاید برخی از آنها که معماریهای عظیمی را در شرق و غرب عالم دیدهاند بر من خرده بگیرند که توصیفم اغراقآمیز است. اما شکوه چنین معماریهایی در نگاه من عظمت کمتری از معماریهای شکوهمند و پیچیدهای چون کلیسای میلان نیست. این جمله را در همانجا به استادتوکلی گفتم که بهدقت تاریخچه و اجزای آن بنای زیبا را برایمان شرح میداد. به ایشان گفتم دلیلم برای چنین مقایسهای این است که اینهمه ظرافت و هنر و مهندسیِ دقیق و زیبایی را در دل کویر آفریدهاند و با آجر و گل! بهعبارتی، عظمتی بزرگ را تقریباً از هیچ آفریدهاند، بهمدد اندیشه، هنر و مهندسی هوشمندانه.
نیمساعتی را در خلوت فضای کوچک محدود گنبد نشستیم به گفتگو و تماشای آنهمه دقایق و ظرائف و همچنان افسوس خوردیم که چنان هنر و شکوه و زیبایی تا چه اندازه مهجور است و از دایره توجه مسئولان بهدور. بهنظر میرسد آن بنا بسی بزرگتر از آن فضای کوچک بوده است و در طی اعصار و قرون تخریب شده و تنها همان اندک باقیمانده است. اما همان کم نیز آنقدر زیاد هست که توجه بسیاری برای حفظ آن معطوف شود.
در همان کوچه و کمی پایینتر از مسجد گنبد، مسجد جامع سنگان است که معماری آن بنا نیز درخور تحسین است و زیبا برای تماشا. البته تنها چیزی که از بخش قدیمی این مسجد باقیست ایوان بلند آن است که نیمهٔ راست آن در اثر زلزله کج شده ولی همچنان استوار باقیمانده است.
چیزی که در بازدید از این بناها مایه تأسف میشود این است که ظرافت و دقت کافی در مرمت آنها بهکار نرفته است. این روزها در حال تدوین سفرنامههایی هستم که به کشورهای دیگر داشتهام. چند روز قبل مشغول تنطیم فصل مربوط به کشور یونان بودم. این سفر ۱۵ سال قبل انجام شد و در آن زمان از نابسامانی و عدم رسیدگی به بناهای آکروپولیس و معبد اُلَمپ گله کرده بودم. برای تکمیل اطلاعات مربوط به این فصل، جستجویی در اینترنت داشتم. در کمال شگفتی دیدم بازسازی کامل آکروپولیس در همین مدت تقریباً به پایان رسیده است. عکسهای جدید نشان میدادند اثری از آن نابسامانیهایی که من در سفرنامهام گله کرده بودم نبود. در اینجا نیز امیدوارم روزی دوباره به سنگان برگردم و در سفرنامهام بنویسم که نابسامانیهای این آثار نیز برطرف شده و اثری از بیتوجهی به این میراث فرهنگی عظیم کشورمان باقی نمانده است.
(ادامه دارد)
#ثنایی_نژاد
🆔 @yek_harf_az_hezaran
https://hottg.com/yek_harf_az_hezaran_Files/52
>>Click here to continue<<