🔔آسپنسکی در توصیف کتابش :
((در جستجوی معجزه آسا))
از تعبیر
🌶فلفل قرمز 🌶
استفاده می کند .
اینکه حاوی معانی و مفاهیم تند و سوزانی است که بخشی از آن به تعالیم گورجیف مربوط می شود .
او می گوید که :
گورجیف کتاب کلمات قصاری داشت که هرگز چاپ نشده که حاوی حکمت عمیقی است . نظریه های گورجیف گاهی فوق العاده پیچیده اند که شاگردانش کوشیده اند از آنها رمز گشایی کنند .
یکی از این نظریه ها در
«خواب مصنوعی بودن بشر »
است .
گورجیف معتقد بود که بشر
🔥می تواند زاده شود اما برای زاده شدن
🔥ابتدا باید بمیرد و برای آنکه بمیرد
🔥🔥اول باید بیدار شود .
اینکه آگاهی مداوم از هیچ بودن و عجز و بیچارگی اش به تدریج به انسان شهامت مردن می دهد .
انسان در چنگال قدرت «رویاهایش»
( توجه کن : رویاهایش)در خواب است .
اینکه چیزی به نام کوندابافر در او تعبیه شده که کنترلش می کند .
انسانها دچار یک هیپنوتیزم! درونی هستند که مدام آنها را در حالت خواب مصنوعی نگه می دارد.
آسپنسکی در این کتاب به جای کوندابافر از کوندالینی نام می برد و برخلاف تمام مکاتب نهانگرا ( عرفانی ) که معتقد به بیداری کوندالینی هستند ، او معتقد است که کوندالینی همان نیرویی است که برای بخواب بردن انسان در او کار گذاشته شده و انسان به تنهایی قادر به بیدار کردن خود نیست .
🔔🔔🔔🔔🔔
مطالعه ((نقطه ضعف اصلی)) و مبارزه برضد آن مسیر فردی هر فرد را می سازد اما هدف باید برای همه یکسان باشد . این هدف بازشناسی پوچی ( هیچی ) انسان است !!!.
نکته:
کدام انسان!؟!؟
>>Click here to continue<<