انعطافپذیری روانی چیست؟
(بخش اول)
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مفهوم محوری کمک به افراد برای دستیابی به انعطافپذیری روانی بیشتر استوار است. شاید برایتان شگفتانگیز باشد که بدانید مدل ششضلعی، بعدها به این رویکرد افزوده شد تا مهارتهای اجزایی که افراد میتوانند برای حرکت به سمت انعطافپذیری روانی بیشتر پرورش دهند را، به شکلی دیداری نشان دهد. با این حال، مدل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، صرفاً همین ششضلعی نیست. پس بگذارید به قلب این مدل بپردازیم و دقیقاً ببینیم انعطافپذیری روانی چیست.
وقتی از انعطافپذیری روانی سخن میگوییم، به توانایی ارتباط با لحظهای که در آن هستیم و انتخاب آگاهانه شیوۀ پاسخ به تجربهمان و برگزیدن رفتاری هماهنگ با شخصی که میخواهیم باشیم، اشاره داریم. وقتی به چگونگی انجام این کار مینگریم، میتوانیم با بهرهگیری از مدل ششضلعی، شش مؤلفۀ اصلی را شناسایی کنیم که هر یک، مهارتی را ارتقا میدهند که میتواند گستره انتخابهای روانی انعطافپذیر ما را افزایش دهد. مرور سریعی بر شش مهارت کلیدی درون این مدل، میتواند سودمند باشد:
پذیرش، اغلب واژهای است که بسیاری از افراد به دشواری آن را متوجه میشوند. میتوان آن را تمایل فرد به پذیرفتن حضور یک حالت هیجانی در زندگیشان دانست. این درباره ترغیب افراد به پذیرفتن خودِ موقعیت نیست؛ برای مثال، نمیخواهیم مردم بگویند «مورد بدرفتاری قرار گرفتهام، و حالا باید یاد بگیرم آن را بپذیرم». این مهارت بیشتر درباره حمایت از افراد برای کسب تمایل به به رسمیت شناختن تأثیر شرایط معین زندگیشان بر دنیای درونیشان، و یادگیری پذیرش هر فکر، هیجان، یا حسی است که حضور دارد. انعطافپذیری هیجانی، کلید فرایند پذیرش است.
گسلش، بر گسترش انعطافپذیری شناختی فرد متمرکز است. فرایند هدف («آمیختگی») زمانی آشکار میشود که میبینیم افراد، با افکارشان را به صورت تحتاللفظی ارتباط گرفته و آنها را راهنمای رفتارهای دیگر خود قرار میدهند، حتی اگر چنین رفتارهایی برایشان کارآمد نباشد، و گاهی حتی زیانبار باشد. گسلش را میتوان به دست آوردن فاصله میان خود و افکارتان برشمرد.
مهارتهای تماس با لحظۀ حال، درباره گسترش انعطافپذیری توجه افراد است. ذهنمان اغلب درگیر برنامهریزی آینده، یا نگرانی گذشته است و زندگی در لحظۀ حاضر، مهارتی است که میتوان آن را پرورش داد تا بهتر بتوانیم در زمان حال عمل کنیم. انعطافپذیری توجه را میتوان پرورش داد به افراد امکان دهد توجهشان را به این سو و آن سو ببرند. شاید بیاموزیم که توجهمان را همچون پرتوی سودمند یک چراغقوه متمرکز کنیم، نه چونان نوری تحمیلگر و ناکارآمد که پیوسته بر کمفایدهترین جاها (مانند گذشته یا آینده که عمل کردن در آنها کمتر میسر است) میتابد.
خود به عنوان بافتار، مفهومی است سادهتر از آنچه واژگان توصیفکنندهاش پیشنهاد میکنند. این بعد از انعطافپذیری روانی به پرورش توانایی دیدن دیدگاههای جایگزین برای نگاههای غالباً «ثابت»ی که از خود داریم اشاره دارد. ما اندیشندهایم، نه اندیشه. هر استعارهای از نوع ظرف، خوب از پس کمک به ما برای دیدن اینکه ما فراتر از چیزهایی هستیم که با آنها کلنجار میرویم برمیآید. وقتی قادریم جهان را از این منظر فراختر ببینیم، میآموزیم که خود را از کنترل روایتهایی که دنیایمان را تنگ میکنند رها سازیم.
مشخص کردن ارزشها، درباره برگزیدن آن است که چه کسی هستیم و چگونه میخواهیم در جهان زندگی کنیم. این کار به ما یاری میدهد ویژگیهایی را برگزینیم که میخواهیم در رفتار و کردار خود تجسم بخشیم، در عین حال که هر یک را سبک در دست بگیریم تا بتوانیم به شکلی انعطافپذیر برگزینیم به کدام ارزش میخواهیم واکنش نشان دهیم. ارزشهایمان برای انعطافپذیری در انتخاب کنشمان در هر لحظه معین، محرکی فراهم میآورند.
اقدام متعهدانه، درباره گام نهادن و حرکت در مسیری است که بر پایه ارزشهای برگزیدهمان تعیین میکنیم. این مهارت، درباره گسترش خزانه رفتاری است که برای خود داریم، به طوریکه به رخدادهای بیشتر و بیشتر در زندگیمان گشوده شویم.
انعطافناپذیری روانی، میتواند به خزانۀ رفتاری محدود بینجامد، جهان ما را تنگتر کند و به احساس گیر افتادن منجر شود. انعطافپذیری روانی، مجموعهای از مهارتها را در اختیار ما میگذارد که آغاز میکنند ما را به احتمالهای جایگزین میگشایند، با این هدف که ما را به زندگی هدفمندتر و معنادارتر نزدیکتر کنند.
#Learning_ACT
#Psychological_Flexibility
#انعطافپذیری_روانی
منبع:
Johnson, D., & Bennett, R. (2023). Acceptance and Commitment Therapy: Responses to Frequently Asked Questions. Taylor & Francis.
https://hottg.com/thirdwaveofBehaviorTherapy
>>Click here to continue<<
