قصد پیادهسازی: ابزاری موثر برای دستیابی به هدف
تعیین اهداف مهم است، اما داشتن نیت قوی برای دستیابی به آنها همیشه کافی نیست. اینجاست که قصد پیادهسازی و تکنیکهای مطرح میشوند: برنامههای خاصی که از دستیابی به هدف پشتیبانی میکنند. مقاصد پیاده سازی، برنامه های مشخصی هستند که در صورت مواجه شدن با شرایط مناسب، به طور خودکار رفتارهای هدفمند را راهاندازی می کنند.
یک قصد پیاده سازی دارای دو جزء است - جزء «اگر ... آنگاه ...» که موقعیت را مشخص میکند، و جزء «سپس» که پاسخ هدفمند را بیان می کند. به عنوان مثال، "اگر دوشنبه از سر کار به خانه برگردم (موقعیت)، سپس برای یک دویدن 30 دقیقه ای (پاسخ) خواهم رفت."
پژوهشها نشان می دهد که قصدهای پیادهسازی باعث بهبود دستیابی به هدف می شود زیرا:
به طور استراتژیک نشانههای موقعیتی را با پاسخهای هدفدار مرتبط میکنید، و در هنگام مواجهه با نشانه، رفتار را خودکارتر کنید.
ارتباط ذهنی بین نشانه و پاسخ ایجاد میکنید که حتی زمانی که منابع شناختی کاهش مییابد ادامه دارد.
دسترسی و کارایی پاسخ هدفمند را در زمانی که فرصت پیش آمد افزایش میدهید.
به خود برای غلبه بر محدودیت های اراده و انگیزه کمک میکنید. گرایش رفتاری برای عمل آماده می شود.
در مورد زمان، مکان و نحوه عمل کردن اطلاعات دقیقی مشخص میکنید تا اهداف مبهمی وجود نداشته باشد.
برای ایجاد قصد پیادهسازی موثر:
هدف و بافتار خاصی را برای زمانی که پاسخ مورد نظر است، مشخص کنید. هرچه تعریف دقیق تر باشد، بهتر است.
پیوندهای نشانه- پاسخی را انتخاب کنید که به راحتی در محیط و روال خود با آنها مواجه خواهید شد.
قالب اگر-آنگاه را تا حد امکان ملموس، دقیق و واقعی کنید.
برای تقویت ارتباط نشانه-پاسخ، برنامه را در طول زمان تکرار کنید.
قصدهای پیاده سازی را با تکنیک های دیگر مانند نظارت بر پیشرفت و پاداشدهی ترکیب کنید.
قصدهای پیاده سازی بر اساس برنامههای روشن اگر-آنگاه بوده و اقدامات مورد نظر را خودکار و تسهیل می کند. استفاده از آنها یک استراتژی مبتنی بر شواهد برای افزایش دستیابی به هدف از طریق آمادگی موقعیتی، اختصاصی بودن و خودکار بودن است.
>>Click here to continue<<