قواعد از دیدگاه RFT از نظر عملکردی اینگونه توصیف شدهاند: چارچوبهای هماهنگی بین دو شبکۀ ارتباطی که رفتار را کنترل می کنند (بارنز-هولمز، اوهورا، روش، هیز، بیست، لیدی، 2001)، اما برای بهتر رسیدن به هدف بحث کنونی میتوان به زبان سادهتری آنها را تعریف کرد: محرک های زبانی یا کلامی که تأثیر کنترلی بر رفتار میگذارند. دستورالعملها، توصیهها، پیشنهادها، دستورات و درخواستها برخی از شکلهای رایجی قواعدند؛ مثلاً برای مثال، «به غرب برو، مرد جوان» و « برگۀ ب را در ردیف الف بگذار» هر دو نمونههایی از قوانین هستند. از آنجایی که ما به عنوان انسان های که به صورت کلامی مهارت یافته، هم خزانۀ رفتاری گفتاری و هم گوش دادن داریم، ممکن است از قواعدی که خود تدوین کرده ایم و همچنین قوانینی که دیگران برای ما صادر کردهاند، پیروی کنیم.
قواعد = Rules
شبکۀ ارتباطی = relational networks
هماهنگی = coordination
منبع:
Zettle, R. (2007). ACT for depression: A clinician's guide to using acceptance and commitment therapy in treating depression. New Harbinger Publications.
>>Click here to continue<<