🔸درستترین، دقیقترین و سودمندترین راه برای فهم عقاید، آن است که ابتدا اصول آنها را بفهمیم و سپس به سراغ فروع برویم؛ زیرا این کار باعث میشود منشأ هر انحرافی شناخته شود و روشن گردد که آن انحراف چگونه از یک اصل درست جدا شده است. همچنین، موجب میشود بفهمیم که سلف (پیشینیان صالح) چگونه به رد این انحرافات پرداخته و آنها را باطل کردهاند. در واقع، شناختن اصول حق، دریچهای است برای شناختن اصول و شاخههای باطل.
🔹پس، یادگیری اصول عقاید بر یادگیری فروع آن مقدم است؛ برخلاف احکام شرعی که همان فقه است. در فقه، بهتر و سودمندتر برای طالب علم آن است که ابتدا فروع (احکام جزئی) را بیاموزد و آنها را بهطور کامل درک کند، سپس فروع مشترک را دستهبندی کرده و آنها را به یک اصل واحد بازگرداند. این روش در فقه، صحیحتر، دقیقتر و مفیدتر از این است که بخواهد اول اصول را یاد بگیرد. چرا که اصول دین کلی و مطرد (یعنی همواره جاری و بدون استثنا) هستند، ولی اصول فقه غالبیاند، نه مطرد؛ یعنی همیشه استثنائاتی دارند. و این استثناها از قواعد فقهی، تنها زمانی شناخته میشوند که طالب علم همه فروع را بهطور کامل آموخته باشد.
🔹@alhudamoases
>>Click here to continue<<
