📌 داستانهای عروج (۷)
📝 نوشته:#دکتر_فؤاد_البنا
💠 نسیمی از نوح 💠
💠 طولانی نشمردن زمان:
✅ برخی گمان میکنند که حضرت نوح زمان طولانی دعوت خود را خستهکننده دانست و به همین دلیل قومش را نفرین کرد.
👈 اما حقیقت این است که این خود قوم نوح بودند که زمان دعوت را طولانی دیدند، تا جایی که به او گفتند:
✨{قد جادلتنا فأكثرتَ جدالنا فأتنا بما تعدنا إن كنت من الصادقين}
🌸 ترجمه:
«ما را بسیار با بحث و جدال خسته کردهای، اگر راست میگویی، آنچه را وعده میدهی بر ما بیاور»
👈 به عبارت {فأكثرتَ جدالنا} توجه کن.
با وجود اینکه کفر در میان آنان از پدران به فرزندان منتقل شده بود، بهطوریکه جز فاجری ناسپاس نمیزاییدند،
• حضرت نوح فقط پس از آنکه از سوی خداوند علام الغیوب به او وحی شد که:
✨{وأُوحي إلى نوح أنه لن يؤمن من قومك إلا من قد آمن فلا تبتئسْ بما كانوا يفعلون}
🌸 ترجمه:
«و به نوح وحی شد که از قوم تو جز کسانی که ایمان آوردهاند، دیگر کسی ایمان نخواهد آورد، پس از آنچه آنها انجام میدادند، غمگین مباش.»
• و اینکه نوح حتی پس از نزدیک به هزار سال دعوت، همچنان نسبت به قومش مهربان و دلسوز بود، در این آیه تأکید شده است:
✨{واصنعِ الفُلك بأعيننا ووحينا ولا تخاطبني في الذين ظلموا إنهم مغرقون}
🌸 ترجمه:
«و کشتی را زیر نظر و وحی ما بساز و درباره ستمکاران با من سخن مگو، که آنان غرقشدنیاند»
👈 زیرا خدا میدانست که قلب نوح پر از شفقت و مهر به قومش است، و حتی ممکن است برای نجات آنان دعا کند.
💠 تسلیمنشدن به معیارهای جاهلیت:
✅ بر اساس معیارهای جاهلیت که از مادیات خاکی گرفته شدهاند، اشراف کسانی هستند که ثروت و قدرت و مقام دارند. اما در اسلام، معیار، ایمان و تقواست، یعنی علم و اخلاق.
• وقتی قوم نوح به او ایمان نیاوردند، و به او اعتراض کردند که پیروان تو انسانهای پست و بیارزش هستند (بر اساس معیارهای منحط خودشان):
✨{أنؤمن لك واتبعك الأرذلون}
🌸 ترجمه:
«آیا ما به تو ایمان بیاوریم، در حالی که پیروانت افراد فرومایهاند؟»
• نوح تسلیم این معیارها نشد، بلکه آنها را به معیار الهی یعنی عمل و کردار حواله داد و گفت:
✨{وما علمي بما كانوا يَعملون}
🌸 ترجمه:
«من چه میدانم که آنان چه میکردهاند؟»
• و حساب را به خدا واگذار کرد، نه به مردم:
✨{إن حسابُهم إلا على ربي لو تشعرون وما أنا بطارد المؤمنين إن أنا إلا نذير مبين}
🌸 ترجمه:
«حسابشان فقط بر عهده پروردگار من است، اگر میدانستید. و من مؤمنان را نمیرانم، من فقط هشداردهندهای آشکارم»
💠 کشتیهای نجات:
✅ دعای زبانی، وقتی کارساز است که با عمل همراه باشد و از اسباب لازم برخوردار گردد.
• اینگونه بود که نوح پس از هزار سال دعوت، وقتی به درگاه خداوند عرض کرد:
✨{ربّي إن قومي كذبونِ. فافتحْ بيني وبينهم فتحاً ونجّني ومن معي من المؤمنين}
🌸 ترجمه:
«پروردگارا! قوم من مرا دروغگو خواندند. پس میان من و آنان داوری کن و مرا و مؤمنانی که با من هستند نجات ده»
• خداوند به او فرمان آمادگی عملی برای این نجات را داد:
✨{فاصنعِ الفُلك بأعيننا ووحينا}
🌸 ترجمه:
«و کشتی را زیر نظر ما و به وحی ما بساز»
اینجا تلفیق عمل با اسباب طبیعی (ساختن کشتی) و توجه الهی مستقیم (بأعیُنِنا) و غیرمستقیم (ووحینا) نمایان است.
✔️ پس هر کس که از خدا میخواهد از طوفان فساد نجات یابد، باید کشتی نجات خود را با تختههای عمل و میخهای اسباب بسازد!
💠 نصیحتی همراه با مهربانی:
• با وجود رنج بسیار، نوح همچنان با مهربانی نصیحت میکرد. خداوند از زبان او میفرماید:
✨{أُبلّغكم رسالات ربي وأنصح لكم ..}
🌸 ترجمه:
«پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و برای شما خیرخواهی میکنم…»
او نگفت:
«شما را نصیحت میکنم»
بلکه گفت: «برای شما خیرخواهی میکنم»
👈 در اولی موعظهای خشک و دستوری دیده میشود،
👈 اما در دومی مهربانی، دلسوزی و عشقی است که موعظه را با محبت میآمیزد و دعوت را با دلسوزی و ترس از آسیب برای آنان همراه میسازد.
• نوح از فصاحت و بلاغت خود بهره میگیرد تا وارد قلبهایشان شود و شفقت خود را نسبت به آسیبی که ممکن است در دنیا و آخرت ببینند، نشان دهد:
✨{إني أخاف ..}
🌸 ترجمه:
«من از عذاب برای شما میترسم…»
🕯 درود بر اهل تدبر! 🕯
📚 انجمن اندیشه اسلامی 📚
➣ hottg.com/tabeshnet
>>Click here to continue<<