TG Telegram Group & Channel
آموزش زبان عربی با متون داستانی | United States America (US)
Create: Update:

#آدمکش_کور
#فصل_سوم
#بخش_ششم
#قسمت_اول
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
گرامافون
دیشب طبق معمول برنامه‌ی هواشناسی را نگاه می‌کردم در بعضی از جاها در دنیا سیل آمده بود گاوهایی ورم کرده روی سطح آب گل‌آلود تاب می‌خوردند و مردم روی سقف خانه‌ها زانوی غم به بغل گرفته بودند. هزاران نفر ناپدید شده بودند و از مردم خواسته شده بود که در مصرف بنزین و نفت صرفه جویی کنند، اما گوش کسی به این حرف‌ها بدهکار نبود و طبق معمول تمام این اتفاقات در نتیجه‌ی حرص و گرسنگی بشر به وقوع می‌پیوندد

الْغَرَامُوفُونْ
لَيْلَةَ الْبَارِحَةِ كُنْتُ أشاهِد بَرَنامَج الطَّقْس، كَمَا هِيَ عَادَتِي. فِي بَعْضِ أَنْحَاءِ الْعَالَمِ، فَاضَتِ الْفُيضَانَاتُ. كَانَتِ الْأَبْقَارُ الْمُتَوَرِّمَةُ تَطْفُو عَلَى سَطْحِ الْمَاءِ الْمُلُوَّثِ، بَيْنَمَا كَانَ النَّاسُ جَالِسِينَ الْقُرْفُصَاءَ عَلَى أَسْطُحِ الْمَنَازِلِ، حُزْنًا وَيَأْسًا.
الْآلَافُ قَدْ غَرِقُوا.
وَكان مِنَ المَطْلُوب مِن الناس تَوْفِير البِنْزين وَالنّفْط، لَكِنْ لَمْ يُصْغِ أَحَدٌ لِهَذِهِ الْكَلِمَاتِ. وَكَما هُو الحال دائِمًا، كانَت جَميع هذه الأَحْداث نَتِيجَة لِطَمَع وَ جُوع البَشَر.


♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

کجا بودم؟ برگه را بر‌می‌گردانم ویرانی جنگ هنوز غوغا می‌کند اما من در این صفحه‌ی جدید تنها با خودکار پلاستیکی‌ام یک جمله می‌نویسم و با همین به همه چیز خاتمه می‌دهم ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ روز پایان جنگ!

أَيْنَ كُنْتُ ؟ أُقَلِّبُ الصَّفْحَةَ لِلْوَرَاءِ: لا يَزال دَمار الحَرْب يَتَفَشَّى، لَكِنّي عَلى هذه الصَّفْحَة الجَدِيدة أَكْتُب جُمْلَة وَاحِدَة فَقَط بِوَاسِطَة قَلَمي البِلاسْتِيكِي وَبِهَذا أُنْهِي كُلّ شَيْء: 11 نَوْفَمْبَر 1918. يَوْمَ الْهُدْنَةِ.
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

به همین آسانی جنگ خاتمه می‌باید. توپ‌ها دیگر غرش نمی‌کنند مردانی که زنده مانده‌اند با صورت‌هایی دود زده ولباس‌های خاکی و پاره از لانه‌های روباه و جان پناه‌های کثیف بیرون می‌آیند و آسمان را نگاه می‌کنند. هر دو طرف جنگ احساس می‌کنند که شکست فاحشی خورده‌اند. در شهرها و روستاها در اینجا و آن سمت اقیانوس زنگ کلیساها به صدا در می‌آیند.

بِهَذِهِ السَّهُوْلَةِ، يَجِب أَنْ تَنْتَهِيَ الْحَرْبُ. الْبَنَادِقُ صَمَتَتْ. الرِّجَالُ الَّذِينَ ظَلُّوا أَحْيَاءً يَرْفَعُونَ رُؤُوسَهُمْ نَاظِرِينَ نَحْوَ السَّمَاءِ، وُجُوهُهُمْ مُكْسُوَةٌ بِالسِّخَامِ، مَلَابِسُهُمْ مُخَضّلَةٌ؛ يَتَسَلَّقُونَ خَارِجَ جُحُورِ الثَّعَالِبِ وَالْوَجَارِ الْقَذِرَةِ. كِلَا الطَّرَفَيْنِ يَشْعُرُ بِوَطْأَةِ الْخَسَارَةِ الْفَادِحَةِ. فِي الْبَلْدَاتِ، فِي الرِّيفِ، هُنَا وَعَبْرَ الْمُحِيطِ ، كُلُّ الْكَنَائِسِ تَقْرَعُ أَجْرَاسَهَا.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
ادامه دارد...
#القاتل_الأعمى
#الفصل_الثالث
https://hottg.com/taaribedastani

#آدمکش_کور
#فصل_سوم
#بخش_ششم
#قسمت_اول
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
گرامافون
دیشب طبق معمول برنامه‌ی هواشناسی را نگاه می‌کردم در بعضی از جاها در دنیا سیل آمده بود گاوهایی ورم کرده روی سطح آب گل‌آلود تاب می‌خوردند و مردم روی سقف خانه‌ها زانوی غم به بغل گرفته بودند. هزاران نفر ناپدید شده بودند و از مردم خواسته شده بود که در مصرف بنزین و نفت صرفه جویی کنند، اما گوش کسی به این حرف‌ها بدهکار نبود و طبق معمول تمام این اتفاقات در نتیجه‌ی حرص و گرسنگی بشر به وقوع می‌پیوندد

الْغَرَامُوفُونْ
لَيْلَةَ الْبَارِحَةِ كُنْتُ أشاهِد بَرَنامَج الطَّقْس، كَمَا هِيَ عَادَتِي. فِي بَعْضِ أَنْحَاءِ الْعَالَمِ، فَاضَتِ الْفُيضَانَاتُ. كَانَتِ الْأَبْقَارُ الْمُتَوَرِّمَةُ تَطْفُو عَلَى سَطْحِ الْمَاءِ الْمُلُوَّثِ، بَيْنَمَا كَانَ النَّاسُ جَالِسِينَ الْقُرْفُصَاءَ عَلَى أَسْطُحِ الْمَنَازِلِ، حُزْنًا وَيَأْسًا.
الْآلَافُ قَدْ غَرِقُوا.
وَكان مِنَ المَطْلُوب مِن الناس تَوْفِير البِنْزين وَالنّفْط، لَكِنْ لَمْ يُصْغِ أَحَدٌ لِهَذِهِ الْكَلِمَاتِ. وَكَما هُو الحال دائِمًا، كانَت جَميع هذه الأَحْداث نَتِيجَة لِطَمَع وَ جُوع البَشَر.


♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

کجا بودم؟ برگه را بر‌می‌گردانم ویرانی جنگ هنوز غوغا می‌کند اما من در این صفحه‌ی جدید تنها با خودکار پلاستیکی‌ام یک جمله می‌نویسم و با همین به همه چیز خاتمه می‌دهم ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ روز پایان جنگ!

أَيْنَ كُنْتُ ؟ أُقَلِّبُ الصَّفْحَةَ لِلْوَرَاءِ: لا يَزال دَمار الحَرْب يَتَفَشَّى، لَكِنّي عَلى هذه الصَّفْحَة الجَدِيدة أَكْتُب جُمْلَة وَاحِدَة فَقَط بِوَاسِطَة قَلَمي البِلاسْتِيكِي وَبِهَذا أُنْهِي كُلّ شَيْء: 11 نَوْفَمْبَر 1918. يَوْمَ الْهُدْنَةِ.
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

به همین آسانی جنگ خاتمه می‌باید. توپ‌ها دیگر غرش نمی‌کنند مردانی که زنده مانده‌اند با صورت‌هایی دود زده ولباس‌های خاکی و پاره از لانه‌های روباه و جان پناه‌های کثیف بیرون می‌آیند و آسمان را نگاه می‌کنند. هر دو طرف جنگ احساس می‌کنند که شکست فاحشی خورده‌اند. در شهرها و روستاها در اینجا و آن سمت اقیانوس زنگ کلیساها به صدا در می‌آیند.

بِهَذِهِ السَّهُوْلَةِ، يَجِب أَنْ تَنْتَهِيَ الْحَرْبُ. الْبَنَادِقُ صَمَتَتْ. الرِّجَالُ الَّذِينَ ظَلُّوا أَحْيَاءً يَرْفَعُونَ رُؤُوسَهُمْ نَاظِرِينَ نَحْوَ السَّمَاءِ، وُجُوهُهُمْ مُكْسُوَةٌ بِالسِّخَامِ، مَلَابِسُهُمْ مُخَضّلَةٌ؛ يَتَسَلَّقُونَ خَارِجَ جُحُورِ الثَّعَالِبِ وَالْوَجَارِ الْقَذِرَةِ. كِلَا الطَّرَفَيْنِ يَشْعُرُ بِوَطْأَةِ الْخَسَارَةِ الْفَادِحَةِ. فِي الْبَلْدَاتِ، فِي الرِّيفِ، هُنَا وَعَبْرَ الْمُحِيطِ ، كُلُّ الْكَنَائِسِ تَقْرَعُ أَجْرَاسَهَا.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
ادامه دارد...
#القاتل_الأعمى
#الفصل_الثالث
https://hottg.com/taaribedastani


>>Click here to continue<<

آموزش زبان عربی با متون داستانی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)