چند توصیه سیاستی درباره بستن تنگه هرمز
۱- دلارزدایی و تثبیت قیمتها در داخل: پیش از آغاز هرگونه اخلال، دولت سازوکار تعیین قیمت محصولات پالایشی و پتروشیمی را از نرخ دلار و قیمت جهانی مستقل کند. مرجع قیمتگذاری داخلی باید از نشریات بینالمللی (پلتس) تغییر یابد و مکانیزمی ملی جایگزین آن شود (مثلاً فرمولی مبتنی بر هزینه ریالی تولید و سود معقول). این گام برای مهار فشار تورمی ناشی از افزایش قیمت جهانی ضروری است. در غیر این صورت، ایران اولین متضرر جهش قیمت جهانی نفت خواهد بود. مستحضرید که جهانیسازی قیمتها نهتنها ایران را از مزیت منابع ملی محروم کرده، بلکه ما را از مزیتهای ژئوپلتیک نیز محروم ساخته است.
۲- توسعه مسیرهای جایگزین صادرات نفت و گاز: تکمیل و ارتقای پروژه خط لوله گوره-جاسک با ظرفیت کامل (حداقل ۱ میلیون بشکه در روز) بهعنوان شریان حیاتی صادرات خارج از تنگه هرمز در اولویت قرار گیرد. علاوه بر آن، پیگیری پروژههای انتقال نفت از طریق خاک کشورهای همسایه (مانند شبکه سواپ با روسیه) با جدیت دنبال شود تا در میانمدت وابستگی به هرمز کاهش یابد. به طور خلاصه، تهران باید ظرفیتی ایجاد کند که بتواند حتی با بسته بودن تنگهها، بخش قابل توجهی از صادرات انرژی خود را تداوم بخشد.
۳- صیانت از واردات و تجارت ضروری: ستاد ویژه تامین تجارت در شرایط بحران تشکیل شود تا سناریوهای محتمل را شبیهسازی و نیازهای کشور در دوران اخلال را فهرست کند. اقداماتی نظیر انتقال سهم بیشتری از واردات به بندر چابهار، عقد قرارداد با کشورهای منطقه برای استفاده از بنادرشان و افزایش ناوگان باری تحت پرچم ایران باید تسریع شود. هدف آن است که در زمان بحران، وقفهای در تامین کالاهای اساسی، دارو و مواد اولیه کارخانجات رخ ندهد.
۴- اجرای حسابشده راهبرد اخلال (مرحلهبندی و انعطافپذیری): اخلال در تنگهها میتواند به صورت تدریجی و قابلکنترل انجام شود. ابتدا با اقدامات نرم (مانور نظامی، بازرسی کشتیها) شروع و در صورت لزوم به اقدامات سختتر تصاعد یابد. همیشه گزینه عقبنشینی تاکتیکی حفظ شود تا در صورت تغییر شرایط ژئوپلیتیک، امکان بازگشایی سریع تنگهها و عادیسازی اوضاع فراهم باشد. این رویکرد پلهای، دست ایران را برای مدیریت بحران باز میگذارد و از گرفتار شدن در یک بنبست نظامی اجتناب میکند.
۵- استفاده حداکثری از ظرفیت جبهه مقاومت و جنگ نامتقارن: مطابق تجربه یمن، حضور مستقیم نیروهای فرامنطقهای لزوماً نمیتواند جلوی عملیات نامتقارن را بگیرد. ایران باید بیشترین بهره را از ظرفیتهای مقاومت در منطقه ببرد تا هزینه اقدام را برای خود کاهش دهد. حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی از حوثیها جهت تهدید مستمر بابالمندب، تقویت گروههای مقاومت دریایی در برابر کشتیرانی اسرائیل، و حتی بهرهگیری از شبکههای سایبری برای اختلال در سامانههای ناوبری کشتیها میتواند مؤثر واقع شود. جنگ اقتصادی نیازمند خلاقیت و انعطاف در روشهاست و ایران باید نشان دهد میتواند از زمین، هوا، دریا و فضای مجازی به منافع دشمن حمله کند.
۶- اطمینان از همراهی افکار عمومی داخلی و ارتقای مشروعیت بینالمللی: هرچند این اقدام ماهیتی تهاجمی دارد، ایران باید آن را در چارچوب دفاع از خود در جنگ اقتصادی تحمیلی و پاسخ به اقدامات خصمانه دشمنان روایت کند. آگاهیبخشی به مردم در مورد دلایل این استراتژی و منافعی که در پی دارد (مثلاً خنثی کردن توطئههای اسرائیل و فشار بر تحریمکنندگان) برای حفظ انسجام ملی اهمیت دارد. در عرصه بینالمللی نیز رایزنی با کشورهای همسو (چین، روسیه، کشورهای عضو شانگهای و غیره) جهت تفهیم این موضوع که مقصر اصلی التهاب بازار، سیاستهای خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده، میتواند مانع اجماع جهانی علیه ایران شود. اعلام آمادگی ایران برای همکاری بینالمللی در صورت رفع تهدیدات علیه خود میتواند توپ را در زمین طرف مقابل بیندازد.
متن کامل را در سایت حکمران مطالعه فرمایید
hokmran.com/post/4207
>>Click here to continue<<