#قسمت_دوم
درخت تبارشناسی دلفی
همانگونه که یادآوری شد، تلاش آغازین در این عرصه پس از سال ۱۹۴۸ در موسسه رند انجام گرفت. در آن زمان بود که یافتههای به دست آمده از پیمایشهای کلان دلفی در حوزهی غیرنظامی انتشار یافت (گوردون#/هلمر#، ۱۹۶۴). مدت کوتاهی پس از آن، ژاپنیها در کاربست و گسترش این حوزه پیشرو شدند. ژاپن برنامهی توسعهی علم و فناوری خود را پس از کشورهای غربی آغاز کرد، اما توانست در این زمینه به موفقیتهای گستردهای دست یابد. عوامل فراوانی کامیابی ژاپن در این عرصه را رقم زدند که یکی از این عوامل، انجام شمار زیادی از برنامههای آیندهنگاری در واپسین سالهای دههی ۱۹۶۰ بود. ژاپنیها برای اجرای برنامههای آیندهنگاری خود از روش دلفی بهره گرفتند و به همین دلیل «آژانس علم و فناوری» ژاپن در سال ۱۹۶۹ پژوهش گستردهای را در زمینهی آیندهی علم و فناوری آغاز کرد. اگر چه نخستین مطالعات دلفی ژاپن به درستی نتوانست از نخستین شوک نفتی خبر دهد، حال آن که این مطالعات درست پیش از شکلگیری این بحران انجام گرفته بود و دستاوردهای آن انتشار یافته بود، اما با این حال، ژاپنیها این مطالعات را هر پنج سال یک بار تکرار کردند. ژاپنیها در سال ۱۹۹۷، ششمین مطالعهی دلفی خود را به انجام رساندند و یافتههای هفتمین دور از این مطالعه را در سال ۲۰۰۱ منتشر ساختند و اینک سرگرم انجام هشتمین مطالعه دلفی خود هستند.
آلمانیها نیز شروع به فعالیت های آینده پژوهانه کردند؛ آنها در این مسیر از آثار ایروین# و مارتین# (۱۹۸۴) و نیز تجربیات ژاپنیها بهره گرفتند و در چارچوب نخستین برنامهی دلفی خود، با پنجمین دلفی ژاپن همکاری کردند. فرانسه نیز همان رویکرد آلمان را پیشه کرد. در هیچ یک از این کشورها کاربست فن دلفی به تنهایی سودمند تلقی نشد. در هلند کسی به سراغ روش دلفی نرفت، اما در وجود آلمان دو رویکرد موازی در آیندهنگاری گزارش شده است: برخی روش دلفی را به کار میبستند و شمار دیگری نیز این روش را به کار نبردند. همین حالت در فرانسه نیز حاکم بود. در فرانسه پیمایش دلفی و رویکرد فناوریهای کلیدی# به شکل همپا از سوی وزارتخانهها و نهادهای گوناگون که گاه رقیب یکدیگر نیز بودند، دنبال میشد. همچنین در چارچوب همکاری میان نهادها و سازمانهای ژاپنی و آلمانی، روششناسی مشترکی توسعه یافت که از آن با نام «دلفی کوچک»# یاد میشود.
─┅─═ঊঈ
#منابع_آمار_تحلیل_آماری
>>Click here to continue<<