TG Telegram Group & Channel
استاد سیروس شمیسا | United States America (US)
Create: Update:

فلسفه نگاه تازه
مسافری چون آب (۲)
اساس فلسفه کریشنا مورتی

💥💥💥آیا سهراب سپهری تحت تاثیر عقاید و افکار کریشنا مورتی بوده است؟💥💥💥

اساس فلسفه کریشنا مورتی این است که درک ما از پدیده های پیرامون ما باید تازه و به دور از معارف و شناخت های موروثی باشد و فقط در این صورت است که درست می‌بینیم.
به نظر او در هر نگاه، سه عامل وجود دارد:
خود نگاه یا عمل دیدن، نگرنده یا مُدرِک و نگریسته یا امر مُدرّک.
نباید بین نگرنده و نگریسته فاصله باشد. فاصله، حاصل پیشداوری‌های ماست؛ با دید موروث از گذشته‌ها، به شی نگریستن است.

اگر با چشم گذشته‌ها به شی نگاه کنیم، آن را چنان که باید، نمی‌بینیم. با چشم و ذهن دیگران که در غبار قرون و دهور گم شده‌اند، آن را بد یا خوب می‌بینیم.
مرده ریگ هفت هزار سالگان را که پر از حبّ و بغض‌هاست به شی حمل می‌کنیم. بی هیچ دلیل و انگیزه ای، فقط به متابعت از عرف، اسب را حیوان نجیبی می‌پنداریم و کرکس را زشت. اسم یکی از کتاب‌های او freedom from known است که تحت عنوان (رهایی از دانستگی) به فارسی ترجمه شده است.

آن چه چشم است آن که بیناییش نیست
ز امتحان ها جز که رسواییش نیست
ز آن که بر دل نقش تقلید است بند
رو به آب چشم بندش را بَرند
ز آن که تقلید آفت هر نیکوی است
که بود تقلید اگر کوه قوی است
گر سخن گوید ز مو باریکتر
آن سرش را ز آن سخن نبود خبر
مستی ای دارد ز گفت خود ولیک
از بر وی تا به می راهیست نیک
مولانا / دفتر دوم

پس آنچه مهم و درخور اهتمام است، خود نفس نگریستن است و آن وقتی صحیح است که بین نگرنده و نگریسته اتحاد ایجاد شود. برخورد، تازه باشد، هیچ بودن یعنی محو شدن نگرنده در نگریسته، فقط نگاه بودن. در حالت تسلیم محض بودن بدون مقاومت و کسب آگاهی و شناخت بدون گزینش و انتخاب یعنی بدون بد و خوب کردن.

به قول مولانا صید بودن نه صیاد بودن:
عشق می‌گوید به گوشم پست پست
صید بودن خوشتر از صیادی است
و به قول سپهری در (حوضچه اکنون) آبتنی کردن و تر و تازه زیستن.
در صفحه ۵۴ اتاق آبی درباره نقاشی کاندینسکی می‌نویسد: ((در نقاشی وی پای تلفیق عقلی به میان است. پس دستخوش دستکاری و از روانی دور است و پیش اندیشیده است.
ذن را جهش برق گفته‌اند. هنر ذن جای روان دستی است. نمی‌توان در آن دست برد. قلم مو جلوتر از نقاش روان است. پیش از نقاش می‌نگارد. میان کاغذ و قلمو منطق و اندیشه نگارگر حجاب نیست.))

چنین آموزه‌هایی در عرفان اصیل و قدیم ما هم وجود دارد اما بعد از درسی شدن عرفان و روی آوردن اصحاب مدرسه و قال و قیل به شرح و توضیح و تفسیر مصطلحات عرفانی، بعضا چهره دلالت آنها محو یا کمرنگ شده است؛ به طوری که گاهی معانی حقیقی گفتارهای عرفانی اصیل و کهن، باژگونه یا مغلوط فهمیده می‌شود.

#کریشنا_مورتی #سهراب_سپهری
#عرفان_شرقی #عرفان #نقد_ادبی
#ادبیات_فارسی #شعر_معاصر

@Siroosshamisa

فلسفه نگاه تازه
مسافری چون آب (۲)
اساس فلسفه کریشنا مورتی

💥💥💥آیا سهراب سپهری تحت تاثیر عقاید و افکار کریشنا مورتی بوده است؟💥💥💥

اساس فلسفه کریشنا مورتی این است که درک ما از پدیده های پیرامون ما باید تازه و به دور از معارف و شناخت های موروثی باشد و فقط در این صورت است که درست می‌بینیم.
به نظر او در هر نگاه، سه عامل وجود دارد:
خود نگاه یا عمل دیدن، نگرنده یا مُدرِک و نگریسته یا امر مُدرّک.
نباید بین نگرنده و نگریسته فاصله باشد. فاصله، حاصل پیشداوری‌های ماست؛ با دید موروث از گذشته‌ها، به شی نگریستن است.

اگر با چشم گذشته‌ها به شی نگاه کنیم، آن را چنان که باید، نمی‌بینیم. با چشم و ذهن دیگران که در غبار قرون و دهور گم شده‌اند، آن را بد یا خوب می‌بینیم.
مرده ریگ هفت هزار سالگان را که پر از حبّ و بغض‌هاست به شی حمل می‌کنیم. بی هیچ دلیل و انگیزه ای، فقط به متابعت از عرف، اسب را حیوان نجیبی می‌پنداریم و کرکس را زشت. اسم یکی از کتاب‌های او freedom from known است که تحت عنوان (رهایی از دانستگی) به فارسی ترجمه شده است.

آن چه چشم است آن که بیناییش نیست
ز امتحان ها جز که رسواییش نیست
ز آن که بر دل نقش تقلید است بند
رو به آب چشم بندش را بَرند
ز آن که تقلید آفت هر نیکوی است
که بود تقلید اگر کوه قوی است
گر سخن گوید ز مو باریکتر
آن سرش را ز آن سخن نبود خبر
مستی ای دارد ز گفت خود ولیک
از بر وی تا به می راهیست نیک
مولانا / دفتر دوم

پس آنچه مهم و درخور اهتمام است، خود نفس نگریستن است و آن وقتی صحیح است که بین نگرنده و نگریسته اتحاد ایجاد شود. برخورد، تازه باشد، هیچ بودن یعنی محو شدن نگرنده در نگریسته، فقط نگاه بودن. در حالت تسلیم محض بودن بدون مقاومت و کسب آگاهی و شناخت بدون گزینش و انتخاب یعنی بدون بد و خوب کردن.

به قول مولانا صید بودن نه صیاد بودن:
عشق می‌گوید به گوشم پست پست
صید بودن خوشتر از صیادی است
و به قول سپهری در (حوضچه اکنون) آبتنی کردن و تر و تازه زیستن.
در صفحه ۵۴ اتاق آبی درباره نقاشی کاندینسکی می‌نویسد: ((در نقاشی وی پای تلفیق عقلی به میان است. پس دستخوش دستکاری و از روانی دور است و پیش اندیشیده است.
ذن را جهش برق گفته‌اند. هنر ذن جای روان دستی است. نمی‌توان در آن دست برد. قلم مو جلوتر از نقاش روان است. پیش از نقاش می‌نگارد. میان کاغذ و قلمو منطق و اندیشه نگارگر حجاب نیست.))

چنین آموزه‌هایی در عرفان اصیل و قدیم ما هم وجود دارد اما بعد از درسی شدن عرفان و روی آوردن اصحاب مدرسه و قال و قیل به شرح و توضیح و تفسیر مصطلحات عرفانی، بعضا چهره دلالت آنها محو یا کمرنگ شده است؛ به طوری که گاهی معانی حقیقی گفتارهای عرفانی اصیل و کهن، باژگونه یا مغلوط فهمیده می‌شود.

#کریشنا_مورتی #سهراب_سپهری
#عرفان_شرقی #عرفان #نقد_ادبی
#ادبیات_فارسی #شعر_معاصر

@Siroosshamisa


>>Click here to continue<<

استاد سیروس شمیسا




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)