TG Telegram Group & Channel
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی) | United States America (US)
Create: Update:

🌴🕋🕌

روزی که مدینه منوره رنگ خون گرفت!

یکم محرم، سالروز شهادت خلیفه عادل حضرت عمربن خطاب(رضی الله عنه)
قسمت 2:

در این موقع به درخواست فاروق ـ رضی الله عنه ـ یکی از اطبای عرب بر بالین او حاضر و شربت (نبیذ) را به او داد، و وقتی مشاهده کرد که شربت به شکل آمیخته به خون از دهنه یکی از زخم‌ها بیرون آمده، سکوت کرد، ولی همین سکوت نشان می‌داد که به نظر او یکی از این ضربت‌ها روده‌ها را قطع کرده و معالجه او امکان‌پذیر نیست، و فرزند ارشد فاروق، عبدالله، فوراً پزشک دیگری را از انصار و از خاندان بنی معاویه، بر بالینش حاضر کرد و وقتی پزشک مقداری شیر به او داد و مشاهده کرد که از دهنه یکی از زخم‌ها با کمی تغییر رنگ بیرون آمده است، نظر تلویحی پزشک سابق را کاملاً تأیید کرد و گفت: «یا امیر المؤمنین اِعْهَدْ» = جانشینی برای خود تعیین کن و وصیت کن» یعنی زخم‌های تو به هیچ وجه علاج‌پذیر نیستند. فاروق ـ رضی الله عنه ـ گفت: این برادر از خاندان معاویه انصاری، عین واقعیت را به من گفت و خطاب به پزشک گفت: «اگر غیر از این را می‌گفتی تو را صادق نمی‌دانستم»
ام کلثوم دختر علی مرتضی و فاطمه ـ رضی الله عنهم ـ و ‌آخرین همسر فاروق ـ رضی الله عنه ـ که در پشت پرده از اظهارنظر پزشکان در غم و تأثر غرق شده بود، وقتی شنید که فاروق ـ رضی الله عنه ـ به عنوان یک واقعیت نظر آن‌ها را تأیید می‌کند از شدت تأثر با صدای بلند گریه و زاری را آغاز کرد. (واعُمَراهْ ...)

ادامه دارد....

https://hottg.com/siratalrasool

سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 روزی که مدینه منوره رنگ خون گرفت یکم محرم، سالروز شهادت خلیفه عادل حضرت عمربن خطاب(رض) قسمت 1 شب چهارشنبه (آخرین غروب ماه ذی الحجة سال 23 هجری) فرا رسید و فاروق اعظم ـ رضی الله عنه ـ مثل همیشه اکثر ساعات شب را به نماز و راز و نیاز با خدای خود گذراند…
🌴🕋🕌

روزی که مدینه منوره رنگ خون گرفت!

یکم محرم، سالروز شهادت خلیفه عادل حضرت عمربن خطاب(رضی الله عنه)
قسمت 2:

در این موقع به درخواست فاروق ـ رضی الله عنه ـ یکی از اطبای عرب بر بالین او حاضر و شربت (نبیذ) را به او داد، و وقتی مشاهده کرد که شربت به شکل آمیخته به خون از دهنه یکی از زخم‌ها بیرون آمده، سکوت کرد، ولی همین سکوت نشان می‌داد که به نظر او یکی از این ضربت‌ها روده‌ها را قطع کرده و معالجه او امکان‌پذیر نیست، و فرزند ارشد فاروق، عبدالله، فوراً پزشک دیگری را از انصار و از خاندان بنی معاویه، بر بالینش حاضر کرد و وقتی پزشک مقداری شیر به او داد و مشاهده کرد که از دهنه یکی از زخم‌ها با کمی تغییر رنگ بیرون آمده است، نظر تلویحی پزشک سابق را کاملاً تأیید کرد و گفت: «یا امیر المؤمنین اِعْهَدْ» = جانشینی برای خود تعیین کن و وصیت کن» یعنی زخم‌های تو به هیچ وجه علاج‌پذیر نیستند. فاروق ـ رضی الله عنه ـ گفت: این برادر از خاندان معاویه انصاری، عین واقعیت را به من گفت و خطاب به پزشک گفت: «اگر غیر از این را می‌گفتی تو را صادق نمی‌دانستم»
ام کلثوم دختر علی مرتضی و فاطمه ـ رضی الله عنهم ـ و ‌آخرین همسر فاروق ـ رضی الله عنه ـ که در پشت پرده از اظهارنظر پزشکان در غم و تأثر غرق شده بود، وقتی شنید که فاروق ـ رضی الله عنه ـ به عنوان یک واقعیت نظر آن‌ها را تأیید می‌کند از شدت تأثر با صدای بلند گریه و زاری را آغاز کرد. (واعُمَراهْ ...)

ادامه دارد....

https://hottg.com/siratalrasool


>>Click here to continue<<

سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)