TG Telegram Group & Channel
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی) | United States America (US)
Create: Update:

🌴🕋🕌

گویا این آخرین نبرد است!

از بین رفتن «اسرائیل» یک حقیقت قرآنی و وعده‌ای نبوی است.
پس ما نمی‌پرسیم که آیا نابود می‌شود یا نه، چون حتماً نابود می‌شود!
پرسش اصلی این است که چه زمانی؟!

من از آن‌هایی نیستم که بنشینند و منتظر معجزه بمانند.
به‌جای آن، باور دارم که معجزه زمانی رخ می‌دهد که مؤمن، تمام تلاشش را به خرج داده باشد!
آنگاه که باطل تمام توان خود را به میدان می‌آورد و به‌نظر می‌رسد تنها یک گام با پیروزی فاصله دارد،
و حق تا آخرین ذرۀ توان خود ایستادگی می‌کند و چنان می‌نماید که در آستانۀ شکست است،
آنجاست که معجزه رخ می‌دهد!

قرآن کریم به ما یک حقیقت ثابت را می‌آموزد، و آن اینکه نبرد بر سر قدرت با نبرد بر سر عقیده تفاوت دارد!
در نبرد قدرت، خداوند مردم را به حال خودشان وا می‌گذارد تا ببینند چه امکانات و نیروهایی دارند.
هرکس قوی‌تر باشد، پیروز می‌شود!
اما در نبرد عقیده و ایمان، این‌گونه نیست؛ در آن‌جا لازم نیست که نیروها برابر باشند یا امکانات یکی باشد!

تمام طاغوت‌هایی که خدا آن‌ها را نابود کرد، در اوج قدرت و غرورشان نابود شدند!

وقتی خداوند فرعون را نابود کرد، او را با تغییر موازنۀ قدرت و نیرو نابود نکرد؛ بلکه او را در حالی هلاک کرد که می‌گفت: «من پروردگار برتر شما هستم»!
در اوج قدرت و در رأس لشکری آراسته و مجهز قرار داشت!

وقتی نمرود را نابود کرد، او را در لحظه‌ای از ضعف نگرفت؛ بلکه در اوج غرور و تکبّر، درحالی‌که در برابر مردم فریاد می‌زد: «من زنده می‌کنم و می‌میرانم!».

وقتی قوم عاد را نابود کرد، نه با تغییر اسباب و برهم زدن موازنه‌ها؛ بلکه در همان حال که می‌گفتند: «چه کسی از ما نیرومندتر است؟» نابودشان نمود!

وقتی قوم ثمود را نابود کرد، آن‌ها در دره‌ها سنگ‌ها را می‌شکافتند و شهر می‌ساختند!

و وقتی لشکر احزاب را در روز خندق پراکنده ساخت، در آن هنگام زمین بر مؤمنان با همۀ وسعتش تنگ شده بود و دل‌ها به گلوها رسیده بود!

وقتی جنگ علیه غزه شروع شد،
فکر می‌کردم این نبرد هم مثل همۀ جنگ‌های قبلی است و به‌زودی تمام می‌شود.
اما حالا حسی در درونم می‌گوید: «این #آخرین_نبرد است!».
و وضعیت فعلی این‌گونه باقی نمی‌ماند؛ بلکه ان‌شاءالله به‌زودی بادهای خندق دوباره خواهند وزید.
و این بادها هزاران شکل دارند،
و سپاهیان خدا را تنها خودش می‌داند!

حتی اگر این نبرد، همانند نبردهای پیشین پایان یابد، از همان نقطه‌ای که به پایان رسیده، دوباره آغاز خواهد شد!
اما نکتۀ مسلم این است که این جنگ،
مدت‌هاست از دست ما و آن‌ها خارج شده، اکنون خداست که آن را پیش می‌برد!

من مخالف عقل‌گرایی، محاسبۀ امکانات و واقع‌بینی نیستم؛ اما عقل نمی‌تواند این همه پایداری را توضیح بدهد!
اصلاً آن‌چه که اتفاق می‌افتد، خلاف عقل است؛ چون اسباب و امکانات نمی‌تواند چنین پایداری و ثباتی را به ارمغان آورد!
از آن‌طرف، واقعیت هم می‌گوید که حتی قدرت‌های بزرگ، در برابر چنین بمباران و تجاوزی از پا درمی‌آمدند، پس چگونه نوار کوچکی مانند غزه دوام آورده؟!
آن هم نواری که از همهۀ پایتخت‌های ما مساحتش کمتر است. نه کوه دارد، نه دره و نه جنگل.
از نظر نظامی، باید از همان ابتدا در برابر حملۀ نخست چنین ارتشی که دریا، آسمان و خشکی را در اختیار دارد، سقوط می‌کرد!
و اگر به یاد بیاوریم که اسرائیل در جنگ‌های قبلی با ارتش‌های عربی ظرف چند ساعت پیروز می‌شد، دیگر حرف‌زدن از «واقع‌گرایی» مثل یک ایمان مادی بی‌روح به نظر می‌رسد!

هیچ اشغالگری، تا ابد بر اشغال خود باقی نمانده!
این یک حقیقت تاریخی است که هیچ‌کس نمی‌تواند انکارش کند، فارغ از اینکه عقیدۀ صاحبان آن سرزمین چه باشد.

تاریخ به ما خبر داده که همۀ اشغال‌ها بالاخره به پایان رسیده‌اند و همۀ اشغال‌گران سرانجام بار سفر بسته‌اند.
و این اشغال هم رفتنی است،
چه دیر، چه زود.
و چه بسا خیلی زود باشد...!

د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب


@siratalrasool 

🌴🕋🕌

گویا این آخرین نبرد است!

از بین رفتن «اسرائیل» یک حقیقت قرآنی و وعده‌ای نبوی است.
پس ما نمی‌پرسیم که آیا نابود می‌شود یا نه، چون حتماً نابود می‌شود!
پرسش اصلی این است که چه زمانی؟!

من از آن‌هایی نیستم که بنشینند و منتظر معجزه بمانند.
به‌جای آن، باور دارم که معجزه زمانی رخ می‌دهد که مؤمن، تمام تلاشش را به خرج داده باشد!
آنگاه که باطل تمام توان خود را به میدان می‌آورد و به‌نظر می‌رسد تنها یک گام با پیروزی فاصله دارد،
و حق تا آخرین ذرۀ توان خود ایستادگی می‌کند و چنان می‌نماید که در آستانۀ شکست است،
آنجاست که معجزه رخ می‌دهد!

قرآن کریم به ما یک حقیقت ثابت را می‌آموزد، و آن اینکه نبرد بر سر قدرت با نبرد بر سر عقیده تفاوت دارد!
در نبرد قدرت، خداوند مردم را به حال خودشان وا می‌گذارد تا ببینند چه امکانات و نیروهایی دارند.
هرکس قوی‌تر باشد، پیروز می‌شود!
اما در نبرد عقیده و ایمان، این‌گونه نیست؛ در آن‌جا لازم نیست که نیروها برابر باشند یا امکانات یکی باشد!

تمام طاغوت‌هایی که خدا آن‌ها را نابود کرد، در اوج قدرت و غرورشان نابود شدند!

وقتی خداوند فرعون را نابود کرد، او را با تغییر موازنۀ قدرت و نیرو نابود نکرد؛ بلکه او را در حالی هلاک کرد که می‌گفت: «من پروردگار برتر شما هستم»!
در اوج قدرت و در رأس لشکری آراسته و مجهز قرار داشت!

وقتی نمرود را نابود کرد، او را در لحظه‌ای از ضعف نگرفت؛ بلکه در اوج غرور و تکبّر، درحالی‌که در برابر مردم فریاد می‌زد: «من زنده می‌کنم و می‌میرانم!».

وقتی قوم عاد را نابود کرد، نه با تغییر اسباب و برهم زدن موازنه‌ها؛ بلکه در همان حال که می‌گفتند: «چه کسی از ما نیرومندتر است؟» نابودشان نمود!

وقتی قوم ثمود را نابود کرد، آن‌ها در دره‌ها سنگ‌ها را می‌شکافتند و شهر می‌ساختند!

و وقتی لشکر احزاب را در روز خندق پراکنده ساخت، در آن هنگام زمین بر مؤمنان با همۀ وسعتش تنگ شده بود و دل‌ها به گلوها رسیده بود!

وقتی جنگ علیه غزه شروع شد،
فکر می‌کردم این نبرد هم مثل همۀ جنگ‌های قبلی است و به‌زودی تمام می‌شود.
اما حالا حسی در درونم می‌گوید: «این #آخرین_نبرد است!».
و وضعیت فعلی این‌گونه باقی نمی‌ماند؛ بلکه ان‌شاءالله به‌زودی بادهای خندق دوباره خواهند وزید.
و این بادها هزاران شکل دارند،
و سپاهیان خدا را تنها خودش می‌داند!

حتی اگر این نبرد، همانند نبردهای پیشین پایان یابد، از همان نقطه‌ای که به پایان رسیده، دوباره آغاز خواهد شد!
اما نکتۀ مسلم این است که این جنگ،
مدت‌هاست از دست ما و آن‌ها خارج شده، اکنون خداست که آن را پیش می‌برد!

من مخالف عقل‌گرایی، محاسبۀ امکانات و واقع‌بینی نیستم؛ اما عقل نمی‌تواند این همه پایداری را توضیح بدهد!
اصلاً آن‌چه که اتفاق می‌افتد، خلاف عقل است؛ چون اسباب و امکانات نمی‌تواند چنین پایداری و ثباتی را به ارمغان آورد!
از آن‌طرف، واقعیت هم می‌گوید که حتی قدرت‌های بزرگ، در برابر چنین بمباران و تجاوزی از پا درمی‌آمدند، پس چگونه نوار کوچکی مانند غزه دوام آورده؟!
آن هم نواری که از همهۀ پایتخت‌های ما مساحتش کمتر است. نه کوه دارد، نه دره و نه جنگل.
از نظر نظامی، باید از همان ابتدا در برابر حملۀ نخست چنین ارتشی که دریا، آسمان و خشکی را در اختیار دارد، سقوط می‌کرد!
و اگر به یاد بیاوریم که اسرائیل در جنگ‌های قبلی با ارتش‌های عربی ظرف چند ساعت پیروز می‌شد، دیگر حرف‌زدن از «واقع‌گرایی» مثل یک ایمان مادی بی‌روح به نظر می‌رسد!

هیچ اشغالگری، تا ابد بر اشغال خود باقی نمانده!
این یک حقیقت تاریخی است که هیچ‌کس نمی‌تواند انکارش کند، فارغ از اینکه عقیدۀ صاحبان آن سرزمین چه باشد.

تاریخ به ما خبر داده که همۀ اشغال‌ها بالاخره به پایان رسیده‌اند و همۀ اشغال‌گران سرانجام بار سفر بسته‌اند.
و این اشغال هم رفتنی است،
چه دیر، چه زود.
و چه بسا خیلی زود باشد...!

د. ادهم شرقاوی
خلیل الرحمن خباب


@siratalrasool 


>>Click here to continue<<

سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)