TG Telegram Group & Channel
سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی) | United States America (US)
Create: Update:

🌴🕋🕌
9⃣9⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۹۹﴾

مسجد قبا و نخستین نماز جمعه در مدینه:
رسول اکرم ﷺ چهار روز در «قبا» اقامت گزید و آنجا مسجدی بنا نهاد، سپس صبح روز جمعه از آنجا حرکت کرد و هنگام نماز به محله «بنی سالم بن عوف» رسید و نماز جمعه را در مسجد آنها اقامه فرمود ۔ این اولین نماز جمعه‌ای بود که آن‌حضرت ﷺ در «مدینه» بجا آورد(¹)

در خانه أبوایوب أنصاری:
رسول اکرم ﷺ به سوی «مدینه» حرکت کردند ۔ مردم، گروه گروه در راه، با وی ملاقات کرده و از حضرت می‌خواستند که نزد آنها اقامت گزیند ۔ می‌گفتند: یا رسول اللّٰهﷺ! شما نزد ما بمانید، ما با تمام امکانات و وسایل خود در خدمت شما هستیم و مهار شتر را می‌گرفتند ۔ آن‌حضرت ﷺ می‌فرمود: «خَلُّوْا سَبِيلَهَا، فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ» راه شتر را باز بگذارید چرا که او–از جانب خداوند– مأمور است»‌ ۔ این ماجرا، چندین بار اتفاق افتاد ۔ وقتی رسول اکرم ﷺ از محدوده منطقه «بنی نجار» گذشتند، دختران کوچک درحالی که دفّ می‌زدند این شعر را می‌خواندند:
«نَـحْـنُ جَـوَارٍ مِــنْ بَـنِـي الـنَّـجَّـارِ
يَــا حَــبَّـــذَا مُــحَـمَّـدٌ مِــنْ جَــارِ»
«ما دختران بنی نجار هستیم، چه خوشبختیم که همسایه ما حضرت محمد است» وقتی حضرت به خانه «بنی مالک بن نجار» رسیدند، شتر در جایی که امروز دروازه مسجد نبوی است به زمین نشست(²)این جا خرمنگاه خرما بود که به دو کودک یتیم از «بنی نجار» تعلق داشت و «بنی نجار» فامیل مادری رسول اکرم ﷺ بودند‌ ۔ رسول اکرم ﷺ از شتر فرود آمدند، فوراً «ابوایوب» (خالد بن زید النجاری الخزرجی) وسایل آن‌حضرت ﷺ را برداشته، به خانه خود بردند و رسول اکرم ﷺ میهمان او شدند ۔ «أبو ایوب» در ضیافت و گرامیداشت آن‌حضرت ﷺ بسیار کوشیدند ۔
منزل «أبو ایوب» دو طبقه داشت ۔ حضرت نخست در طبقه پایین اقامت گزیدند، امّا «ابوایوب» دوست نداشت که خودش در طبقه بالا باشد و رسول اکرم ﷺ در طبقه پایین ۔ لذا از رسول اکرم ﷺ درخواست کرد که ایشان در طبقه بالا و «ابو ایوب» با خانواده اش در طبقه پایین اقامت نماید ۔ امّا رسول اکرم ﷺ فرمود: ای ابوایوب! برای ما و همراهان ما و کسانی که به دیدن ما می‌آیند راحت‌تر است در طبقه پایین باشیم ۔ «أبوأیوب أنصاری» از طبقه ثروتمندان نبود، امّا از اقامت رسول اللّٰه ﷺ در خانه‌اش بسیار شادمان و خرسند بوده، نسبت به این عنایت بزرگی که پروردگار شامل حال وی کرده بود، او را سپاس می‌گفت و راضی بود ۔ محبت، عاطفه‌ای است که خودش به انسان چنان روش‌های بهتر خدمت را می‌آموزد که هیچ چیز دیگری این کار را نمی‌کند ۔ «أبوأیوب» می‌گوید: «ما برای رسول اکرم ﷺ غذای شب درست کرده می‌فرستادیم ۔ وقتی باقیمانده غذا پیش ما بر می‌گشت، من و همسرم «ام ایوب» کوشش می‌کردیم جای دست آن‌حضرت ﷺ را پیدا کرده، از آنجا بخوریم، تا برکت حاصل نماییم ۔ روزی کوزه آبی شکست ما ترسیدیم مبادا آب، به قسمت پایین بریزد ۔ فوراً من و «ام ایوب» چادری را که بجای لحاف ما بود و چیز دیگری نداشتیم، گرفته، آب را خشک کردیم تا قطرات آن به پایین چکه نکند ۔ و موجب ناراحتی رسول اللّٰه ﷺ نگردد۔(³)
۔ منابع:
(¹) - سيرة ابن هشام، ج: ١ ص: ۴۹۴ [وأخرجه الطبراني، وقال الهيثمي في المجمع (۶۲/۶-۶۳): رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَرِجَالُهُ ثِقَاتٌ
(²) - ابن كثير، ج: ٢، ص: ۲۷۴ [وأخرجه ابن ماجه في: أَبْوَابُ النِّكَاحِ؛ بَابُ الْغِنَاءِ وَالدَّفِّ، برقم: (١٨٩٩)، والطبراني في الصغير: (۶۵/۱) برقم: (٧٨)، وأبو يعلى في مسنده (۱۳۴/۶) برقم: (۳۴۰۹) من حديث أنس رضي الله عنه، والهيثمي في «مجمع الزوائد و منبع الفوائد» بَابُ مَا جَاءَ فِي فَضْلِ الْأَنْصَارِ، (۴۲/۱۰) برقم: (۱۶۵۴۱)
(³) - رواه ابن إسحاق بسنده عن أبي أيوب (ابن كثير، ج: ٢ ص: ٢٢٧) [وأخرجه مسلم في: كِتَابُ الْأَشْرِبَةِ؛ بَابُ إِبَاحَةِ أَكْلِ الثُّومِ...، برقم: (٢٠٥٣) ، والترمذي في: أَبْوَابُ الْأَطْعِمَةِ؛ بَابُ مَا جَاءَ فِي كَرَاهِيَةِ أَكْلِ الثُّومِ وَالبَصَلِ، برقم: (١٨٠٧)، وأحمد في مسنده: (۹۴/۵-۹۵)، والبيهقي في «الدلائل»: (۵۰۹/۱۰-۵۱۰)، من حديث أبي أيوب الأنصاري رضي اللّٰه عنه ۔

https://hottg.com/siratalrasool

سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)
🌴🕋🕌 8⃣9⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۹۸﴾ مدینه مدینه چگونه از آن‌حضرت ﷺ استقبال نمود؟: وقتی أنصار شنیدند که رسول اکرم ﷺ از «مکه» حرکت نموده است، هر روز بعد از نماز فجر برای استقبال از آن‌حضرت ﷺ به بیرون «مدینه» رفته و منتظر قدوم رسول اکرم ﷺ می‌شدند و تا وقتی…
🌴🕋🕌
9⃣9⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۹۹﴾

مسجد قبا و نخستین نماز جمعه در مدینه:
رسول اکرم ﷺ چهار روز در «قبا» اقامت گزید و آنجا مسجدی بنا نهاد، سپس صبح روز جمعه از آنجا حرکت کرد و هنگام نماز به محله «بنی سالم بن عوف» رسید و نماز جمعه را در مسجد آنها اقامه فرمود ۔ این اولین نماز جمعه‌ای بود که آن‌حضرت ﷺ در «مدینه» بجا آورد(¹)

در خانه أبوایوب أنصاری:
رسول اکرم ﷺ به سوی «مدینه» حرکت کردند ۔ مردم، گروه گروه در راه، با وی ملاقات کرده و از حضرت می‌خواستند که نزد آنها اقامت گزیند ۔ می‌گفتند: یا رسول اللّٰهﷺ! شما نزد ما بمانید، ما با تمام امکانات و وسایل خود در خدمت شما هستیم و مهار شتر را می‌گرفتند ۔ آن‌حضرت ﷺ می‌فرمود: «خَلُّوْا سَبِيلَهَا، فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ» راه شتر را باز بگذارید چرا که او–از جانب خداوند– مأمور است»‌ ۔ این ماجرا، چندین بار اتفاق افتاد ۔ وقتی رسول اکرم ﷺ از محدوده منطقه «بنی نجار» گذشتند، دختران کوچک درحالی که دفّ می‌زدند این شعر را می‌خواندند:
«نَـحْـنُ جَـوَارٍ مِــنْ بَـنِـي الـنَّـجَّـارِ
يَــا حَــبَّـــذَا مُــحَـمَّـدٌ مِــنْ جَــارِ»
«ما دختران بنی نجار هستیم، چه خوشبختیم که همسایه ما حضرت محمد است» وقتی حضرت به خانه «بنی مالک بن نجار» رسیدند، شتر در جایی که امروز دروازه مسجد نبوی است به زمین نشست(²)این جا خرمنگاه خرما بود که به دو کودک یتیم از «بنی نجار» تعلق داشت و «بنی نجار» فامیل مادری رسول اکرم ﷺ بودند‌ ۔ رسول اکرم ﷺ از شتر فرود آمدند، فوراً «ابوایوب» (خالد بن زید النجاری الخزرجی) وسایل آن‌حضرت ﷺ را برداشته، به خانه خود بردند و رسول اکرم ﷺ میهمان او شدند ۔ «أبو ایوب» در ضیافت و گرامیداشت آن‌حضرت ﷺ بسیار کوشیدند ۔
منزل «أبو ایوب» دو طبقه داشت ۔ حضرت نخست در طبقه پایین اقامت گزیدند، امّا «ابوایوب» دوست نداشت که خودش در طبقه بالا باشد و رسول اکرم ﷺ در طبقه پایین ۔ لذا از رسول اکرم ﷺ درخواست کرد که ایشان در طبقه بالا و «ابو ایوب» با خانواده اش در طبقه پایین اقامت نماید ۔ امّا رسول اکرم ﷺ فرمود: ای ابوایوب! برای ما و همراهان ما و کسانی که به دیدن ما می‌آیند راحت‌تر است در طبقه پایین باشیم ۔ «أبوأیوب أنصاری» از طبقه ثروتمندان نبود، امّا از اقامت رسول اللّٰه ﷺ در خانه‌اش بسیار شادمان و خرسند بوده، نسبت به این عنایت بزرگی که پروردگار شامل حال وی کرده بود، او را سپاس می‌گفت و راضی بود ۔ محبت، عاطفه‌ای است که خودش به انسان چنان روش‌های بهتر خدمت را می‌آموزد که هیچ چیز دیگری این کار را نمی‌کند ۔ «أبوأیوب» می‌گوید: «ما برای رسول اکرم ﷺ غذای شب درست کرده می‌فرستادیم ۔ وقتی باقیمانده غذا پیش ما بر می‌گشت، من و همسرم «ام ایوب» کوشش می‌کردیم جای دست آن‌حضرت ﷺ را پیدا کرده، از آنجا بخوریم، تا برکت حاصل نماییم ۔ روزی کوزه آبی شکست ما ترسیدیم مبادا آب، به قسمت پایین بریزد ۔ فوراً من و «ام ایوب» چادری را که بجای لحاف ما بود و چیز دیگری نداشتیم، گرفته، آب را خشک کردیم تا قطرات آن به پایین چکه نکند ۔ و موجب ناراحتی رسول اللّٰه ﷺ نگردد۔(³)
۔ منابع:
(¹) - سيرة ابن هشام، ج: ١ ص: ۴۹۴ [وأخرجه الطبراني، وقال الهيثمي في المجمع (۶۲/۶-۶۳): رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَرِجَالُهُ ثِقَاتٌ
(²) - ابن كثير، ج: ٢، ص: ۲۷۴ [وأخرجه ابن ماجه في: أَبْوَابُ النِّكَاحِ؛ بَابُ الْغِنَاءِ وَالدَّفِّ، برقم: (١٨٩٩)، والطبراني في الصغير: (۶۵/۱) برقم: (٧٨)، وأبو يعلى في مسنده (۱۳۴/۶) برقم: (۳۴۰۹) من حديث أنس رضي الله عنه، والهيثمي في «مجمع الزوائد و منبع الفوائد» بَابُ مَا جَاءَ فِي فَضْلِ الْأَنْصَارِ، (۴۲/۱۰) برقم: (۱۶۵۴۱)
(³) - رواه ابن إسحاق بسنده عن أبي أيوب (ابن كثير، ج: ٢ ص: ٢٢٧) [وأخرجه مسلم في: كِتَابُ الْأَشْرِبَةِ؛ بَابُ إِبَاحَةِ أَكْلِ الثُّومِ...، برقم: (٢٠٥٣) ، والترمذي في: أَبْوَابُ الْأَطْعِمَةِ؛ بَابُ مَا جَاءَ فِي كَرَاهِيَةِ أَكْلِ الثُّومِ وَالبَصَلِ، برقم: (١٨٠٧)، وأحمد في مسنده: (۹۴/۵-۹۵)، والبيهقي في «الدلائل»: (۵۰۹/۱۰-۵۱۰)، من حديث أبي أيوب الأنصاري رضي اللّٰه عنه ۔

https://hottg.com/siratalrasool


>>Click here to continue<<

سيرة الرسول(مولوی عبدالرحمن خوافی)






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)