🌴🕋🕌
6⃣9⃣زندگانی پیامبر اسلامﷺ ﴿۹۶﴾
اوضاع اقتصادی و تمدنی:
«یثرب» بنابر وضع طبیعی آن، منطقهای حاصلخیز بود ۔ شغل عمده مردم، کشاورزی و باغداری و مهمترین محصولات آن خرما و انگور بود ۔ باغهای زیادی از درختان خرما و انگور وجود داشت(¹)
قرآن کریم باغها و کشتزارهای آنها را به (جنّت معروشات و غیر معروشات) و (نخیل صنوان و غیر صنوان) تعبیر کرده است(²)
در کشتزارهای آن حبوبات و سبزیجات گوناگون کاشت میشد ۔ خرما از محصولات عمده آن بشمار میرفت و در ایام قحطی و خشکسالی نیاز غذایی مردم را تأمین میکرد ۔ خرما تقریباً مانند پول در معاملات و خرید و فروش مورد استفاده قرار میگرفت ۔ درختان نخل، منبع درآمد خوبی بودند ۔ نه تنها از آن استفاده غذایی حاصل میکردند بلکه در ساختن خانه و برای سوخت و غذای حیوانات، نیز از آن استفاده میشد(³)
در «مدینه» انواع گوناگونی از خرما وجود داشت که شمارش آن مشکل است، مردم «مدینه» در زمینه بهرهبرداری از درختان خرما و افزایش محصولات آن، مهارتها و تجربههای خوبی داشتند، از آنجمله یکی «تأبیر نخل» یعنی پیوند زدن خوشه نر با ماده بود ۔
مردم «مدینه» در کنار باغداری و کشاورزی، نسبت به تجارت و کاسبی نیز بیالتفات نبودند، ولی در این زمینه به اهل «مکه» نمیرسیدند ۔ زیرا مردم «مکه» به دلیل کم آب بودن منطقه شان بیشتر به تجارت پرداخته، و برای این منظور دست به مسافرتهای طولانی در گرما و سرما میزدند ۔
در «مدینه» پارهای از صنایع نیز وجود داشت که اکثراً یهود به آن اشتغال داشتند، غالباً این صنایع را از «یمن» وارد کرده بودند ۔ اغلب «بنی قینقاع»، پیشه زرگری داشتند و از ثروتمندترین گروههای یهود در شهر «مدینه» به شمار میآمدند، که خانههایشان پر از مال و زیور آلات طلا و نقره بود، البته جمعیتشان هم زیاد نبود(⁴)
خاک زمینهای «یثرب» به علت حرارتزا بودن آن بسیار حاصلخیز بود ۔ در وادیهای آن سیلاب جاری میشد و نخلستانها و کشتزارها را آبیاری میکرد ۔ وادی «عقیق»(⁵) خیلی معروف بود ۔ اهالی «مدینه» آن را تفریح گاه خود قرار داده بودند، این وادی پر از آب، دارای باغهای سرسبز بود، زمینهای «مدینه» برای حفر چاه بسیار مساعد بود، باغهای زیادی در آن وجود داشت، که بعضی از این باغها دیوار کشی شده بود، اینگونه باغها را «حائط» مینامیدند
چاههای «مدینه» دارای آب شیرین و فراوان بودند، و باغها از طریق حفر نهرها و جویبارها آبیاری میشد ۔
از میان غلات، جو و سپس گندم را ترجیح میدادند ۔ سبزیجات نیز فراوان بود، و در زمینه کشاورزی معاملات زیادی مانند: «مزارعه»، «مواجره»، «مزابنه»، «محاقله»، «مخابره» و «معاومه، رواج داشت، که اسلام بعضی از این معاملات را تأیید کرد و بعضی را ممنوع یا اصلاح نمود
پول رایج در «مکه» و «مدینه» یکی بود که ما در قسمت های گذشته آن را ذکر نمودیم ۔ مردم «مدینه» بیشتر از مردم «مکه» با پیمانهها «وزن» و «کیل» سر و کار داشتند ۔ زیرا اهالی آن بیشتر به تولید غلات و میوهجات اشتغال داشتند(⁸) پیمانههای رایج در «مدینه» عبارت بودند از: «مدّ»، «صاع»، «فرق»، «عرق» و «وسق» ۔ اما وزنهای رایج عبارت بودند از: «درهم»، «ثقاف»، «دانق»، «قیراط»، «نّواهٔ»، «رطل»، «قنطار» و «اوقیه»
«مدینه» باوجود حاصلخیزی زمینهای آن، از نظر مواد غذایی، خود کفا نبود ۔ به همین دلیل مردم آن بعضی از مواد غذایی را از خارج وارد میکردند ۔ از آنجمله آرد، روغن، و عسل را از سرزمین «شام» بدست میآوردند، چنان که امام «ترمذیؓ» از «قتاده بن نعمانؓ» روایت میکند که غذای مردم «مدینه» خرما و جو بود ۔ گاهی بازرگانان آرد سفیدی از «شام» میآوردند، و کسانی که قدرت خرید داشتند مقداری از آن را برای خود میخریدند ۔ البته غذای افراد خانواده اغلب خرما و جو بود ۔ از اینگونه وقایع، به وضعیت غذایی «مدینه» و تفاوت سطوح زندگی ها به خوبی میتوان پی برد ۔ همچنان که از طبایع و تاریخشان معلوم میشود، ثروتمندتر از عربها بودند ۔ عربها بنابر طبایع ملّی و بادیه نشینی خود، زیاد آینده نگری نمیکردند و به فکر جمعآوری مال و ثروت نبودند ۔ بجای آن، اهل ضیافت و مهمان نوازی بودند ۔ حتی گاهی مجبور میشدند از یهود قرض بگیرند ۔ گاهی این قرضها به «ربا» و «رهن» نیز منجر میشد ۔ اموال اهل «مدینه» بیشتر شتر، گاو، و گوسفند بود، و از شتر برای آبیاری زمینها هم استفاده می کردند، که اینگونه شترها را «نواضح» میگفتند ۔ چراگاههای معروفی به نام «زغابه» و «غابه» وجود داشت، مردم از این چراگاهها، هیزم و غیره جمعآوری کرده و دامهای خود را نیز در آن میچرانیدند(¹⁰) اسبهایی داشتند که در جنگها مورد استفاده قرار میگرفتند ۔ البته به نسبت «مکه» کمتر بود ۔ «بنوسلیم» به پرورش و نگهداری اسبها معروف بوده و اسبهای خوب را از خارج میآوردند ۔ در «مدینه» بازارهای متعددی وجود داشت ۔ مهمترین آنها، بازار...
>>Click here to continue<<