🌴🕋🕌
کلام استاد
عقربههای ساعت8 بامداد را نشان میداد که استاد وارد جلسه شد شوق فزایندهای در مجلس حکمفرما بود.
همه آمده بودند چشمان منتظر فارغالتحصیلانی که یک سال به انتظار نشسته ومنتظر این لحظات بودند
استاد مثل هميشه فروتنانه و بسیار خاضعانه برجایگاهی که برایش در نظر گرفته بودند قرارگرفت،
نگاهی حاکی از سوز درون و عمیقی که کمکم آن را به مستمعین خودش منتقل کرده بودحکایت از درد شدیدی بود که بر دوش استاد سنگینی میکرد
...بعداز حمدخدا ودرودبر روان پاک رسولش کلامش رااین گونه اغاز کرد
حاضرین محترم ،،
میدانم به چه می اندیشید دردیکه امروز در درون شما شعله ور است بدون شک همون اتشی است که جهان اسلام رادرخود میسوزاند ،،
امانومیدی هم در این شرایط روانیست چراکه نگاه عالم اسلام به شما علما ومیراث بران انبیاء ااست هرچند نمی توان به این حدیث استناد کرد اما مفهوم آن جای هیچ عذری برای علما باقی نمیگذارد لذا سکوت وضعف شما این ضعف و یاس ونومیدی را به امت منتقل میکند ،،..
کلام استاد مثل تیغ برنده بودو قلبها ی مرده را به تکان وا میداشت و بر قلبها رسوخ میکرد.
براستی کلام استاد به تعبیر خودشان برخاسته از کلام حضرت استادی بود که سالها در محضر ش زانوی تلمذ به زمین نهاده بود وچه خوب وزیبا جمعیت رو مجذوب خودش ساخته بود...
چون سایر حضار من هم مجذوب کلام او بوده که متاسفانه خیلی زود این دقایق به پایان رسید در حالی که هزاران سخن ناگفته بر زبان استاد باقی مانده بود..
اگر از او پرسیده میشد که حرفت را رسانده ای،
قطعا خواهد گفت شمهای از دریایی بی پایان که هرگز قادر نخواهد بود
آب دریا را گر نتوان کشید/
هم به قدر تشنگی بايد چشید
عبدالرحمن خوافی
بیست و چهارم ذی الحجه 1446 خيرآباد تایباد
@siratalrasool
>>Click here to continue<<