آخرین شب چهارشنبهی سال است. این رسم دیرین ایرانیان است که در چنین شبی آتش بیفروزند، از روی آتش سرخ بپرند، فال بگیرند، و تا پاسی از شب سور و شادی به پا کنند.
چنین آوردهاند که در روزهای پایانی سال، درگذشتگان به زمین باز میگردند. روشنایی و دود آتش به فروهرها کمک میکند که راه خانهی خود را در سیاهی شب گم نکنند.
نقل شده است که در چنین شبی رفتگان به زبان عادی صحبت نمیکنند. رسم قاشقزنی نیز به تبعیت از آنها برگزار میشود که نشانهای است از حضور و طلب هدایا.
روزگاری چنین باوری رواج داشته است که پریدن از روی آتش سرخ میتواند سرما، غم، سختی، زردرویی و بیماری را از ما بگیرد و بسوزاند و در عوض گرما، شادی، زندگی، سرخی گونهها، و سلامتی را به ما هدیه دهد.
آجیل مشگلگشا نیز که از انواع مغزها و باسلوق و برگههای میوه تشکیل میشود، نشان دیگری است بر امیدواری ایرانیان که با آمدن بهار و بیداری طبیعت، روزگار سختی نیز پایان خواهد یافت و گشایشی است بر مشکلات زندگی.
فالگوش که بازی ساده و شیرین شب چهارشنبهسوری است بر بخت و اقبال صاحب آرزو تاکید میکند. کسی که آرزویی در دل دارد، در گذرگاهی میایستد و نیت میکند. اولین حرفی که از گفت و گوی رهگذران شنیده میشود، تفسیری است بر آرزوی در دل مانده. این بازیگوشی فرصتی به انسانها میدهد که در شبی شاد و پر سرور به روشی سهل و آسانگیر به برآورده شدن آرزوهای خود امید ببندند و از سختگیری دنیا فارغ شوند.
در آستانهی ورود به سالی نو، در چنین شبی امید میبندیم بر سلامتی، شادی، آسودگی و سرخرویی مردمان جهان. باشد که درمان دردهای جهان به سادگی و شیرینی آجیل مشکلگشا باشد. این سور و شادی شبانه در آخرین شب چهارشنبهی سال بر ایرانیان مبارک باد.
>>Click here to continue<<