http://sharenovate.com/posts/547
وقتی برد-برد معنا نمیدهد!
امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
در دهه ۱۹۳۰ در لوییزیانا، مردی که در یک پمپ بنزین کار میکرد به دلیل آن که برای دو ماه آماج خندهها و شوخیهای سایر کارکنان بود، یک روز با تفنگی تمامی کارکنان را کشت. در هیات منصفهی دادگاه، تمامی افراد به جز یک نفر، رای به بیگناهی وی دادند، چرا که به عقیدهی آنان «اگر از عزت خودش دفاع نمیکرد، نمیشد اسمش را مرد گذاشت»!
«فرهنگ عزت» (culture of honor) نوع خاصی از فرهنگ است که در آن بزرگترین دارایی یک فرد (عمدتا مرد) شهرت اوست و او مجاز است تا از هر طریقی از آن دفاع کند!
دو روانپزشک به نامهای کوهن و نیسبیت، در مطالعات خود نشان دادند این فرهنگ اصلیترین عامل تعیینکنندهی رفتار افراد آن جوامع است. آنها مشاهده کردند که وقتی فرد قویهیکلی به فرد لاغراندامی که توان مقابله ندارد، در حضور دیگران دشنام میدهد، در برخی از جوامع دشنامشنونده با صبوری وانمود به نشنیدن میکند؛ اما در برخی از جوامع دشنامشنونده (حتی وقتی احتمال میدهد کتک بخورد) پاسخ میدهد، چون احساس میکند عزتش بر باد رفته است! دستهی دوم اعضاء «جوامعِ عزت» هستند.
مشکل اصلی در این فرهنگ از زمانی آغاز میشود که افراد به مرور موضوعات مختلفی را برابر با عزت بدانند؛ مثلا نوع پوشش طبیعی طرف مقابل یا نوع استقبال طرف مقابل خود را نوعی از توهین به عزت خود برداشت کنند. در این موقعیت است که اعضا «جوامع عزت» وارد تقابلها و حتی نزاعهای غیرضروری میشود، هرچند برخلاف منافع آنها باشد، مانند کتک خوردن از فرد قویتری که دشنام داده است!
چالش دیگر این فرهنگ آن است که، افراد به مرور زمان بیشتر از آنکه از آبروی خود محافظت کنند، به دنبال حفظ شهرت خود هستند. به عبارت دیگر افراد تلاش دارند تا در مقابل دیدگان سایرین عزتمند دانسته شوند، نه آنکه واقعا عزت کسب کنند!
به همین دلیل این افراد ترجیح میدهند بزرگترین باجها را مخفیانه بدهند، ولی در حضور دیگران با آنان محترمانه برخورد شود. زن و مرد در جوامع عزت، از کسی که به او تجاوز کرده است، شکایت نمیکند؛ بلکه اگر بتواند او را میکشد! کسی که اعتراض یا شکایت میکند، با اذعانش عزت خود را خدشهدار کرده است!
در مطالعات قومنگاری کمپل نشان داده شد ریشهی این فرهنگ مربوط به تفاوت دو جامعهی گلهدار و کشاورز است. در جوامع کشاورز، بقای یک کشاورز وابسته به همکاری با دیگران است؛ اما در جوامع گلهدار، هر فرد همواره در معرض تهدید دائمی دزدیدهشدن حیوان خود است و به همین خاطر آبروی مرد گلهدار تنها ارزش فردی او نیست، بلکه مهم ترین دلیل امرار معاش وی نیز هست.
به همین دلیل جوامع گلهدار به خون بیش از زمین وفادار هستند؛ آنها به دلیل شرایط سخت محیطشان، اغلب زندگی قبیلهای داشتهاند. جامعهشناسی به نام شیلتون رید نشان میدهد که در جوامع کشاورزی جرم و جنایت بیشتر از نوع اقتصادی و در جوامع گلهداری امری شخصی و مرتبط با عزت است.
منطقِ رفتار در «فرهنگ عزت» براساس کسب بیشترین عزت یا احترام از دیگران است. به همین دلیل است که فرد حاضر است بزرگترین ضررهای اقتصادی، تجاوز و ضربههای اجتماعی را بپذیرد، اما در برابر چشم دیگران، و نه در واقعیت، باعزت جلوه کند! فرهنگ عزت تنها ابزاری است که میتوان از طریق آن رفتارهای نابخردانه را فهمید و دلایل آن را شناسایی و درک نمود.
برای جامعهی ایرانی که دیرتر از همه، زندگی عشایری را پشت سر گذارده است؛ و بیش از آنکه کشاورز بوده باشد، گلهدار بوده، به شناخت و خودآگاهی جمعی پیش از هر حرکتی نیاز دارد.
در «جوامع عزت»، همکاریهای متقابل نه به سادگی شکل میگیرد و نه قابل درک است؛ همانطور که معنای برنده-برنده به سختی درک میشود و همواره در هر همکاری، خود را در تهدید و برد طرف مقابل را باخت خود میبینند.
اگر بر پایهی مطالعات جهانی، توسعهی فناوری و نوآوری، محصول همکاریها است؛ باید بپذیریم که راهی طولانی در پیش داریم. راهی که پیش از هر چیز نیاز به خودآگاهی جمعی دارد.
اگر منفعت و شادی حریف و رقیب را خدشهدار شدن عزت خویش میدانیم، پس عملا هیچ موقعیت برد-برد پایداری شکل نخواهد گرفت.
فرهنگ عزت نه خوب است و نه بد! نه عامل بدبختی مطلق خواهد بود و نه محرک رشد! بلکه تنها در سایهی یک خودآگاهی جمعی است که میتوان مشکلات آن را شناخت و از آن بهره برد؛ یعنی منفعت را شفاف تعریف کنیم و هر تمایلی را به اشتباه عزت ننامیم.
موفقیت یعنی استفاده از مزیتهای فرهنگی در برابر چالشهای آن. هیچ فرهنگی در جهان تنها شامل مولفههای مثبت نبوده، بلکه آن جامعه روزی تصمیم گرفته است که بر مولفههای مثبت فرهنگیاش بیش از مولفههای منفیاش تاکید ورزد!
برای تحلیلهای حوزهی علم، فناوری و نوآوری به گروه @ShareNovate بپیوندید.
>>Click here to continue<<