جنگ و "معنای زندگی"
جنگ کریه و زشت است. هیچگاه نباید جنگ و جنگافروزی را تجلیل و تمجید کرد. اما هنگامیکه به تاریخ طولانی بشر مینگریم امکان ندارد لحظهای را بدون جنگ تصور کنیم. جنگ همواره با بشر و جوامع انسانی بوده است و هر چه انسان پیشرفتهتر شده است قدرت تخریبش هم سهمگینتر گردیده است. جنگ براستی یک مصیبت است و به قول شهید مطهری مصیبت انسان را گداخته میکند ولی انسان نباید طلب مصیبت کند. به عبارت دیگر، ما نباید طلب جنگ کنیم ولی وقتی این مصیبت بر ما فرود میآید باید بتوانیم ابعاد پیچیده آن را بیندیشیم. در این "جنگ تحمیلی" هم ما زشتیها و وجوه کریه آن را دیدیم و تجربه کردیم اما جنگ با تمامی پلیدیهایش "آموزگار قهاری" هم است. یکی از آموزههای آن این است که "زندگی" زیباست و باید آن را هنرمندانه زیست. اما وقتی میگوییم زندگی زیباست این زیبایی را چگونه در جامعه باید تفسیر کنیم؟ هنگامی که جنگ رخ داد و شهر خالی از سکنه شد من به اطراف خود مینگریستم و دیدم مردمان این شهر بسیاری از "اشیاء" را رها کردهاند و رفتهاند و هر آنچه که "قیمت" نداشت ارزش پیدا کرد و هر آنچه که "قیمت" داشت بیارزش شد. به عبارت دیگر، در جنگ است که ما تفاوت "قیمت" و "ارزش" را وجدان میکنیم و آنچه که ارزشمند است را با خود به ماوای امنی میبریم. بنابراین با جنگ و تجربه مصیبت است که ما درک اصیلتری از معنا در زندگی پیدا میکنیم و جامعهای میتواند جامعه خوبی باشد که جای "ارزش" و "قیمت" را به نادرستی جا-به-جا نکند و این همان مفهوم "خیر عمومی" است که در جامعه ما به بوته فراموشی سپرده شده بود. به نظرم آینده ایران را نه آمریکا رقم میزند و نه اسرائیل میتواند رقم بزند. حال و آینده ایران را التفات به "خیر عمومی" رقم میزند و این ممکن نیست مگر ما درک درستی از "ارزش" و "قیمت" داشته باشیم. جنگ این معنا را دوباره در افق جامعه ایران بیدار کرد و بر متفکران است که این معانی را بپرورانند تا سیاستمداران بتوانند بر طریق صواب حرکت کنند.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
>>Click here to continue<<