ابهام سهمگین را چگونه تفسیر کنیم؟
فضایی در میان اهل سیاست حاکم شده که شاید بهترین کلمه برای آن "ابهام" است. البته میتوان این "ابهام" را به دو صورت تعبیر کرد؛ نخست آنکه فضای موجود ابهام دارد و دولتمردان خود هم نمیدانند چه باید کرد و مشخص نیست که دشمن چه میخواهد؛ دومین تعبیر این میتواند باشد که مطالبات دشمن صریح است ولی دولتمردان هنوز نتوانستهاند صورتبندی اقناعکنندهای برای جامعه درست کنند تا مبتنی بر آن اجماعی بسازند. اما یک نکته از توئیتهای پیاپی ترامپ و پروژه او مشخص است و آن این است که آمریکا به دنبال تجمیع خاورمیانه حول یک بسته امنیتی جامعی است که در آن کلیه کشورهای مسلمان با اسرائیل ذیل "Pax Americana" قرار بگیرند. اما این صلح آمریکایی یک مامع بزرگ به نام "محور مقاومت" داشت ولی از دیماه ۱۳۹۸ گام به گام در پیاده کردن این محور آمریکا حرکت کرده است و گام آخر را هنوز برنداشته است. حال پرسش سخت این است که آیا جمهوری اسلامی میتواند "محور مقاومت" را دوباره احیاء کند و شواهد نشان میدهد که این -اگر نگوییم ناممکن ولی- دور از دسترس است پس آیا جمهوری اسلامی ایران میتواند خود بخشی از "صلح آمریکایی" باشد که در آن سختترین دشمنش یعنی اسرائیل هم جزیی از آن معاهده باشد؟ به نظرم "وضع ابهامی" که در آن قرار گرفتهایم ریشه در این تحول بزرگ دارد که نظام اصلاً به این گزینه نمیتوانسته فکر کند. زیرا ایده "حرم" برای این بنا شده بود که به این نقطه نرسد ولی حال ما در آستانه این نقطه قرار گرفتهایم. شاید، میگویم شاید (چون من به محتوای گفتگوهای مسقط دسترسی ندارم) معنای "تسلیم کامل" که ترامپ اظهار کرده بود این باشد و "ابهام" دولتمردانمان و هیجانی کردن فضا (راهبردی موقتی برای رویارو نشدن با پرسشهای سخت و گزینههای سهمگین با توجه به مبانی نظام) در نسبت با این تحولات قابل ابهامزدایی باشد.
سیدجواد میری
@seyedjavadmiri
>>Click here to continue<<