از کتاب: "گفتوگو با صادق هدایت"
نویسنده: "یوسف یزدانی"
نشر گیوا / ۱۳۹۷
امروز ۱۹ فروردین ۱۳۳۰، من صادق هدایت، خسته از همه چیز و همه کس و همه جا، در پاریس کلک خودم را کندم...
من صادقترین هدایت، هادیترین صداقت، صادق هدایت، نویسنده، محقق و مترجم، فرزند هدایت قلی خان اعتضادالملک و زیورالملوک، ششمین و کوچکترین فرزند خانواده، همزمان با جنبشِ آزادیخواهی و مشروطهطلبی، در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ هجری شمسی، مطابق با ۱۷ فوریهی ۱۹۰۳ در تهران، خیابان کوشک، شماره ۱۱، به شماره شناسنامه ۵۷۹ صادره از ناحیه ۲ دولت و به لطف همکاری و همراهی خودم، درگذشتهی ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس هستم.
من در خانوادهای اشرافی، چشم به دنیایی گشودم که پر از فقر، بدبختی، درماندگی و درندگی بود و هنوز هم ادامه دارد و این ادامه دادن را به خوبیِ هر چه تمامتر ادامه میدهد. بر خلاف خانوادهام، از همان دوران کودکی، دچار نوعی حساسیت شدید در برابر پستیها و پلشتیها و بدبختیهای جامعه بودم و اعتقاد داشتم اگر در دنیا جاهای به خصوصی برای عیش و نوش و خوشگذرانی وجود دارد، در عوض فلاکت و بیچارگی همه جا یافت میشوند.
من هرگز بیدلیل و چرا نمیتوانستم با چگونههای متفاوت و گاه متضاد کنار بیایم و با خود و جهانِ پیرامونم سازش کنم. همیشه و در همه حال، دنبال یافتن چراها و چگونگیهای زندگی بودم تا دلیلی برای ادامهی حیاتِ پر دردسرم پیدا کنم که به گفتهی نیچه: «هر کس چرایی زندگی را دریابد، با هر چهگونهای خواهد زیست.»
چهل و نه سال هرگز نمیتوانست و نمیتواند عمر زیادی تلقی گردد اما برای من که تمام عمر در اضطراب و استرس و التهاب و اغتشاشهای درونی و بیرونی زیسته و نفس کشیده بودم و هر آن از درون در حالِ متلاشی شدن بودم، باید گفت بسیار زیاد و حتی بیش از اندازه بوده است و در این شکی نیست.
سرانجام روحِ بیقرار و جستوجوگر و خستهام، پوسته را دراند و بیرحمانه قیام کرد بر علیه خود و در اوج خودستیزی آگاهانه، در ادامهی خزیدنها به درونِ پرآشوبم، یکبار برای همیشه، خود را از چنگالهای پولادین زندگی رهاندم تا به رهایی ابدی برسم.
این جهان زندان و ما زندانیان
بشکن این زندان و خود را وارهان
#یوسف_یزدانی
شاعر، نویسنده، بازیگر و کارگردان
از کانال: رقص کلمات در دیگ جوشان-یوسف یزدانی
ارتباط با یوسف یزدانی @hichdrhich
آدرس اینستاگرام یوسف یزدانی
https://www.instagram.com/yousefyazdani53
>>Click here to continue<<