🔹جهانهای درهمتنیده
🆔 @Physics3p
🔻در رهیافت جهانهای متعدّد اِورت، گیتی در حالتهای موازیِ متعدّدی قرار میگیرد که همگی با یک تابعموج اصلی موسوم به «تابعموج گیتی» تعریف میشوند. در کیهانشناسی کوانتومی، فیزیکدانها با معادلۀ شرودینگر شروع میکنند که تابعموج الکترونها و اتمها را تعریف میکند. با این وجود فیزیکدانها از معادلۀ دِویت ـ ویلر برای کلّ گیتی، موسوم به تابعموج گیتی استفاده میکنند که بر روی تمام گیتیهای ممکن تعریف میشود. چنانچه تابعموج گیتی برای یک گیتیِ خاص تعریف شده و بزرگ از آب درآید، این بدان معنا است که شانس خوبی هست که گیتی مذکور در آن حالت خاص قرار داشته باشد. از زاویهای دیگر، در کیهانشناسی کوانتومی ـ و همچنین تورّمی ـ گیتی به صورت افت و خیزهای کوانتومی خلأ سر برآورده است: یعنی به صورت حبابی کوچک در کفِ جوشان فضا ـ زمان. استیفن هاوکینگ در گسترش ایدۀ تابعموج گیتی تلاش نمود. وی ادّعا کرد که در بین گیتیها، گیتیِ ما ویژه است. تابعموج گیتی برای گیتیِ ما در واقع خیلی بزرگ است و تقریباً برای بیشتر گیتیها برابر صفر میباشد. بدین ترتیب احتمالی اندک و متناهی هست که سایر گیتیها (مینی ـ گیتیها) بتوانند در بس ـ گیتی وجود داشته باشند. در واقع هاوکینگ میکوشد به این شیوه تورّم را استنتاج کند. در این تصویر، هر گیتیای که متورّم میشود به سادگی از آنی که متورّم نمیشود محتملتر است. بنابراین گیتیِ ما تورّم یافته است.
🆔 @Physics3p
🔻در سال 2011 پروفسور ساسکیند و رافائل بوزو پیشنهاد جالبی را عرضه کردند. این پیشنهاد برای اتّحاد نظریۀ جهانهای موازی در تورّم ابدی و تعبیر جهانهای متعدّد مکانیک کوانتومی طرّاحی شده است. آنها در ایجاد این اتّحاد، همارز دیگری از تعبیر کپنهاگی به نام «واهمدوسی» را نیز مطرح کردند. هدف آن دو عرضۀ تصویر سازگاری از گذارهای کوانتومی بود. گذارهایی که از ایدۀ فروپاشی صرف نظر کنند، با وجود اینکه در بحث احتمالات و دیگر نتایج مربوط به این ایده همچنان سازگارند. ساسکیند و بوزو واهمدوسی را برای حالت کوانتومی کلّ عالم ـ یا همان تابعموج گیتی ـ در نظر گرفتند. به نوعی، اگر واهمدوسی نتواند رخ بدهد، عالم برای همیشه در برهمنهیِ یکسانی از حالتها باقی خواهد ماند. جهانِ بدون مشاهده گر یا مشارکتکننده، به تابعموجی شبحوار میماند. شبیه گربۀ شرودینگر که برای همیشه در حالت دوگانۀ مرگ و زندگی باقی میماند. جهان بدون مشارکتکننده تا ابد محکوم به «همدوس» ماندن است، یعنی کاملاً در حال برهمنهی باقی میماند.
🔻چیزی که شخص بنده توانستم از ادغام جهانهای حبابیِ ناشی از تورّم و جهانهای متعدّدِ اِورتی برداشت کنم آنکه است گیتی ما بخشی از فضایی در بس ـ گیتی است که به نوعی با گیتیهای دیگر درهمتنیده شده است. به عبارتی، وقتی دانشمندی دیوانه در حال انجام آزمایش گربۀ شرودینگر است، هنگام بازکردن جعبه باعث انشعاب عالم به دو عالم نخواهد شد، بلکه باعث فرواُفتِ درهمتنیدگی عالم ما با عالم دیگر ـ که درست نسخهای دیگر از ما است ـ میشود. به عبارتی، عالمهای حبابیِ حاصل از تورّمِ ابدی که در حالت درهمتنیدگی به سر میبرند، نسخههایی از عالم ما هستند. اگر گربه را در این عالم زنده یافتید، در عالم بغلدستی نسخۀ دیگر شما با گربۀ مرده گربه مواجه میشود. این ادغام تنها برای رفع ابهام انشعاب عالم کاربرد دارد: دیگر عالم منشعب نمیشود بلکه درهمتنیدگی خود را با عالمهای دیگر به هم میزند (عالمهایی که هر لحظه به واسطۀ تورّم ابدی در حال تولّد هستن)
«نویسنده سعید گراوندی (زاحل)»
🆔 @Physics3p
>>Click here to continue<<