TG Telegram Group & Channel
کوانتوم مکانیک‌ | United States America (US)
Create: Update:

🟣 فضا، زمان و گرانش از کجا می آیند؟
استیون استروگاتز / قسمت دهم
#پادکست the joy of why


و این معادلات در سال 1917 توسط ویلم دی سیتر، اخترفیزیکدان هلندی حل شد. بنابراین، اگر مقدار انرژی مثبتی در فضای خالی داشته باشید، یک راه حل کاسمولوژیکال به نام فضای دی سیتر دریافت می کنید. و این اساساً سازگار با یونیورس واقعی و در حال تکامل ماست، همانطور که ما انبساط می‌دهیم و کهکشان‌ها بیشتر و بیشتر دورتر می‌شوند.

اگر فقط علامت را عوض کنید تا انرژی خلاء مقدار منفی داشته باشد، مجاز به انجام آن هستید، به آن فضای آنتی دی سیتر می گویند. این فقط یک معکوس سازی علامت در ریاضیات است. و خبر خوب این است که این فضای آنتی دی سیتر - باز هم، یک فضای خالص است - با وجود همه چیزهایی که به شما کمک می کنند ، این دنیا شبیه دنیای واقعی نیست. نه تنها خالی است، بلکه انرژی خلاء به جای مثبت، منفی است. این یک چیز کاملاً آزمایشی فکری است. اما چیزی که مالداسینا نشان داد این است که گرانش، گرانش کوانتومی، نظریه ریسمان که او به طور خاص به آن فکر می کرد، در فضای آنتی دی سیتر می تواند به نظریه ای از نظریه میدان کوانتومی بدون گرانش مرتبط باشد، که شما می توانید آن را در مرز بی نهایت دور دست تصور کنید- گرانش در این مرز بی نهایت دور عمل می کند .

بنابراین اگر مرزی برای فضای آنتی دی سیتر بی نهایت دور وجود داشته باشد، با یک بعد کمتر است. چون می دانید که به نوعی شبیه افق رویداد یک سیاهچاله است، که در اطراف فضای آنتی دی سیتر پیچیده شده و فضا-زمانی تخت ایجاد می کند که در آنجا گرانش وجود ندارد، شما می توانید نظریه میدان کوانتومی را بر روی آن تعریف کنید، هیچ مسئله مفهومی با کوانتیزه کردن آن ندارید. این یک نظریه میدان کوانتومی خوب قدیمی و کاملاً تعریف شده است. و مالداسینا استدلال کرد که این همان نظریه گرانش کوانتومی در فضای درونی است، در چیزی که ما آن را قسمت عمده فضای آنتی دی سیتر می نامیم. بین این دو نظریه رابطه ای وجود دارد که همخوانی one-to-one correspondence یک به یک است. و اثبات آن دشوار است. اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد درست است.

و سپس، متعاقب آن، افرادی مانند مارک ون رامسدونک و برایان سوینگل و دیگران به این نکته اشاره کردند که اگر نظریه را در مرز، نظریه ای که ما می فهمیم، نظریه میدان کوانتومی بدون گرانش، را در نظر بگیرید ،و اگر مقدار درهم تنیدگی را بین بخشهای مختلف نظریه میدان کوانتومی روی مرز تغییر دهید یا بچرخانید، هندسه فضای آنتی دی سیتر در درون را پاسخ می گیرید که در پاسخ به آن تغییر می کند. به نوعی، هندسه آن فضای آنتی دی سیتر که از نظر هولوگرافیک ایمرج می شود، به میزان درهم تنیدگی روی مرز بسیار حساس است. بنابراین این معنایی است که در این مورد، هندسه از درهم تنیدگی ایمرج میشود .

بنابراین، برای مقایسه آن با کاری که انجام می دهم، من در فضای آنتی دی سیتر نیستم. من اینجا روی زمین هستم، هم به معنای واقعی کلمه و هم از لحاظ مفهومی. من در حدی limit هستم که فضا-زمان تقریباً تخت flat است، درست، جایی که گرانش ضعیف است. مانند منظومه شمسی، با وجود اینکه خورشید بسیار بزرگ است، گرانش هنوز ضعیف است، به هیچ وجه به سیاهچاله بودن نزدیک نیست. بنابراین هولوگرافی وجود ندارد، همه چیز بسیار کاملا لوکال است، همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، همه چیز دقیقاً در کنار یکدیگر، اینجا در فضا، با چیزهای دیگر برخورد می کند.

حد limit هولوگرافیک، نوعی مخالفت است. هولوگرافی در جایی شروع می شود که گرانش قوی است، جایی که شما یا سیاهچاله دارید یا افق کیهانی یا چیزی شبیه به آن ، و این زمانی است که اطلاعات در یک بعد کمتر به نظر می رسند. آنچه شما در تئوری کامل نیاز دارید، هر دو مطالب بالا در یک تئوری و به یکباره است که کسی در دست ندارد.

تعداد زیادی از افراد روی AdS/CFT کار می کنند. CFT زیرا نوع خاصی از تئوری میدانی که در مرز دارید، نظریه میدان کانفورمال نامیده می شود. بنابراین C-F-T، نظریه میدان کانفورمال است. پس، تعداد زیادی از افراد روی آن کار می کنند. و این سرگرم کننده است، و به خوبی تعریف شده است، ریاضیات زیادی وجود دارد، فیزیک زیادی وجود دارد، اشتغال کامل، در حالی که کاری که من انجام می دهم بسیار کمتر تعریف شده است، زیرا ما این مرز مشخص را نداریم. همه چیز شامل گرانش نیست و بنابراین شما می توانید تمام معادلات خود را حل کنید.‌‌

🆔 @phys_Q

🟣 فضا، زمان و گرانش از کجا می آیند؟
استیون استروگاتز / قسمت دهم
#پادکست the joy of why


و این معادلات در سال 1917 توسط ویلم دی سیتر، اخترفیزیکدان هلندی حل شد. بنابراین، اگر مقدار انرژی مثبتی در فضای خالی داشته باشید، یک راه حل کاسمولوژیکال به نام فضای دی سیتر دریافت می کنید. و این اساساً سازگار با یونیورس واقعی و در حال تکامل ماست، همانطور که ما انبساط می‌دهیم و کهکشان‌ها بیشتر و بیشتر دورتر می‌شوند.

اگر فقط علامت را عوض کنید تا انرژی خلاء مقدار منفی داشته باشد، مجاز به انجام آن هستید، به آن فضای آنتی دی سیتر می گویند. این فقط یک معکوس سازی علامت در ریاضیات است. و خبر خوب این است که این فضای آنتی دی سیتر - باز هم، یک فضای خالص است - با وجود همه چیزهایی که به شما کمک می کنند ، این دنیا شبیه دنیای واقعی نیست. نه تنها خالی است، بلکه انرژی خلاء به جای مثبت، منفی است. این یک چیز کاملاً آزمایشی فکری است. اما چیزی که مالداسینا نشان داد این است که گرانش، گرانش کوانتومی، نظریه ریسمان که او به طور خاص به آن فکر می کرد، در فضای آنتی دی سیتر می تواند به نظریه ای از نظریه میدان کوانتومی بدون گرانش مرتبط باشد، که شما می توانید آن را در مرز بی نهایت دور دست تصور کنید- گرانش در این مرز بی نهایت دور عمل می کند .

بنابراین اگر مرزی برای فضای آنتی دی سیتر بی نهایت دور وجود داشته باشد، با یک بعد کمتر است. چون می دانید که به نوعی شبیه افق رویداد یک سیاهچاله است، که در اطراف فضای آنتی دی سیتر پیچیده شده و فضا-زمانی تخت ایجاد می کند که در آنجا گرانش وجود ندارد، شما می توانید نظریه میدان کوانتومی را بر روی آن تعریف کنید، هیچ مسئله مفهومی با کوانتیزه کردن آن ندارید. این یک نظریه میدان کوانتومی خوب قدیمی و کاملاً تعریف شده است. و مالداسینا استدلال کرد که این همان نظریه گرانش کوانتومی در فضای درونی است، در چیزی که ما آن را قسمت عمده فضای آنتی دی سیتر می نامیم. بین این دو نظریه رابطه ای وجود دارد که همخوانی one-to-one correspondence یک به یک است. و اثبات آن دشوار است. اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد درست است.

و سپس، متعاقب آن، افرادی مانند مارک ون رامسدونک و برایان سوینگل و دیگران به این نکته اشاره کردند که اگر نظریه را در مرز، نظریه ای که ما می فهمیم، نظریه میدان کوانتومی بدون گرانش، را در نظر بگیرید ،و اگر مقدار درهم تنیدگی را بین بخشهای مختلف نظریه میدان کوانتومی روی مرز تغییر دهید یا بچرخانید، هندسه فضای آنتی دی سیتر در درون را پاسخ می گیرید که در پاسخ به آن تغییر می کند. به نوعی، هندسه آن فضای آنتی دی سیتر که از نظر هولوگرافیک ایمرج می شود، به میزان درهم تنیدگی روی مرز بسیار حساس است. بنابراین این معنایی است که در این مورد، هندسه از درهم تنیدگی ایمرج میشود .

بنابراین، برای مقایسه آن با کاری که انجام می دهم، من در فضای آنتی دی سیتر نیستم. من اینجا روی زمین هستم، هم به معنای واقعی کلمه و هم از لحاظ مفهومی. من در حدی limit هستم که فضا-زمان تقریباً تخت flat است، درست، جایی که گرانش ضعیف است. مانند منظومه شمسی، با وجود اینکه خورشید بسیار بزرگ است، گرانش هنوز ضعیف است، به هیچ وجه به سیاهچاله بودن نزدیک نیست. بنابراین هولوگرافی وجود ندارد، همه چیز بسیار کاملا لوکال است، همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، همه چیز دقیقاً در کنار یکدیگر، اینجا در فضا، با چیزهای دیگر برخورد می کند.

حد limit هولوگرافیک، نوعی مخالفت است. هولوگرافی در جایی شروع می شود که گرانش قوی است، جایی که شما یا سیاهچاله دارید یا افق کیهانی یا چیزی شبیه به آن ، و این زمانی است که اطلاعات در یک بعد کمتر به نظر می رسند. آنچه شما در تئوری کامل نیاز دارید، هر دو مطالب بالا در یک تئوری و به یکباره است که کسی در دست ندارد.

تعداد زیادی از افراد روی AdS/CFT کار می کنند. CFT زیرا نوع خاصی از تئوری میدانی که در مرز دارید، نظریه میدان کانفورمال نامیده می شود. بنابراین C-F-T، نظریه میدان کانفورمال است. پس، تعداد زیادی از افراد روی آن کار می کنند. و این سرگرم کننده است، و به خوبی تعریف شده است، ریاضیات زیادی وجود دارد، فیزیک زیادی وجود دارد، اشتغال کامل، در حالی که کاری که من انجام می دهم بسیار کمتر تعریف شده است، زیرا ما این مرز مشخص را نداریم. همه چیز شامل گرانش نیست و بنابراین شما می توانید تمام معادلات خود را حل کنید.‌‌

🆔 @phys_Q


>>Click here to continue<<

کوانتوم مکانیک‌




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)