.
#یادکرد
یادکرد هوشنگ گلشیری در سالروز تولدش
انتخاب و توضیح: #حدیث_خیرآبادی
«مترسكي با چهرهای سفيد و دو دست چوبی، كه دو پرنده به آن آويزان است، در كشتزار است...»
این جمله را بهعنوانِ سطر آغازین خلاصهی داستان فیلم «سایههای بلند باد» آوردهاند. فیلمی سمبولیک و در زمانهی خود ساختارشکن، پرسشگر و پیشرو، بر اساس فیلمنامهای اقتباسی از داستان «معصوم اول» هوشنگ گلشیری.
بهمن فرمانآرا، پس از آنکه فیلم «شازده احتجاب» را با اقتباس از داستان معروف گلشیری ساخت، تصمیم گرفت فیلم دیگری در همکاری با این نویسنده بسازد.
گلشیری به همراه فرمانآرا، نزدیک به دو سال بر روی «معصوم اول» کار کردند تا این داستان هفت هشت صفحهای، تبدیل به ۲۵ صفحه شد. سپس فرمانآرا با نگارش فیلمنامهای ۸۵ صفحهای، فیلم «سایههای بلند باد» را از روی آن ساخت.
فرمانآرا میگوید: «بعد از «شازده احتجاب» تصمیم گرفتم فیلم قاجاری و مستقیما سیاسی نسازم... در آن زمان هوشنگ به تهران آمده بود و در خیابان «خوش» زندگی میکرد و همزمان روی متن کار میکردیم. شانس من این بود که ما اختلاف نظر آنچنانی نداشتیم و برای من گستردگی و زیبایی ده مثل یک اجتماع بدوی که در حال شکل گرفتن است، اهمیت داشت. در این مکالمه که ۲ سال طول کشید، هسته اصلی داستان را گسترش دادیم تا به متنی رسیدیم که ابتدا و میانه و آخر داشت و بعد در سناریوی ۸۵ صفحهای چند چیز را به آن اضافه کردم. ضمن اینکه سعی کردیم وجه سمبلیک فیلم را حفظ کنیم. هر زمان که نمیتوانیم مستقیم صحبت کنیم، سراغ استعاره میرویم. کار من به عنوان فیلمساز این است که سنگی در آب بیندازم و موج ایجاد کنم؛ اینکه این امواج دایرهای تا کجا میروند در اختیار من نیست. کار من نهایتا ایجاد پرسش است.»
بنا به گفتهی فرمانآرا، فیلمبرداری این فیلم در روستایی به نام هنجن در سر راه نطنز و ابیانه، از اول اسفند ۵۶ شروع شد و در ۱۵ فروردین ۵۷ به اتمام رسید.
«در درهای که ابیانه آخرین ده است، ده هنجن اولی بود که همانجا کار کردیم. صرفا به این دلیل که یک قلعه داشت، قلعهای که سمبل حکومتی بود... یک چیزهایی را از ابیانه گرفتم؛ ...آنها مراسمی در شب سال نو دارند که همه لباس نو میپوشند. میروند صحرا و مینشینند و منتظر دمیدن اولین خورشید سال نو میشوند. از هزاران سال پیش اینگونه بوده و من این را به عنوان شروع فیلم «سایههای بلند باد» انتخاب کردم.»
کارهای فنی فیلم تا شهریورماه ۵۷ طول کشید و بعد تلاشی برای گرفتن پروانهی نمایش فیلم را شروع کردند که هرگز به سرانجام نرسید. فیلم همچنان روی دست ماند و تنها جایی که به نمایش درآمد، فستیوال کن بود. به نظر میرسد برداشتهای سیاسی از فیلم و این تعبیر که مترسک نماد حکومت دیکتاتوریست که با ایجاد رعب و وحشت در دل مردم، به بقای خود ادامه میدهد، باعث عدم صدور مجوز نمایش شده باشد.
«آنونسی برای فیلم تهیه کرده بودیم که در آن سرودهای اوستا با سکانسهای مختلف فیلم ترکیب شده بود و همین آنونس باعث شد که بیایند و نگاتیوهای فیلم را ببرند. اما دوستانی در لابراتوار داشتیم و شبانه یک نگاتیو از فیلم کپی کردیم که به مدت ۱۱ سال زیر تخت مادر یکی از دوستانم پنهان شد و نگهداری در چنین شرایطی باعث شد بسیاری از رنگهای فیلم را از دست بدهیم. هزینه کردم تا یک کپی از «سایههای بلند باد» باقی بماند.»
بعد از انقلاب، به فیلم پروانهی نمایش الف دادند اما تنها سه روز توسط حکومت تاب آورده شد و خیلی زود، مغایر با معتقدات اسلامی تشخیص داده شد و دستور به توقیف دوبارهاش دادند.
در نهایت، فیلم «سایههای بلند باد» که پیش و پس از انقلاب به اکران عمومی در نیامده بود، بیستوششم آذرماه ۱۳۹۷ در خانهی هنرمندان ایران با حضور بهمن فرمانآرا به نمایش محدود درآمد.
به مناسبت تولد هوشنگ گلشیری، تکههایی از این فیلم را میبینیم.
#هوشنگ_گلشیری
@peyrang_dastan
>>Click here to continue<<