#رای_فک_اضافه
اما نوع دیگری از را با نام فک اضافه در کتب دستور ذکر شده است. برای فهم ساختار فک اضافه ابتدا باید مضاف و مضافالیه را بشناسیم. در صورتی که مضاف و مضاف الیه از هم جدا شوند یا جایشان با هم عوض شود و را به جای کسره میان آنها بیاید، را فک اضافه نامیده میشود. این را در واقع برابر نقش نمای اضافه است.
او را طاقت از دست رفت (طاقتِ او از دست رفت).
را فک اضافه در متون کلاسیک در حالتها و جاهای مختلفی میان مضاف و مضاف الیه یا مضاف الیه و مضاف قرار گرفته که در ادامه با مثالهای بیشتر در دو حالت رایجتر، آنها را مشخص خواهیم کرد.
نکته: فک اضافه به شیوهها و اشکال مختلفی در متون کلاسیک به کار رفته که برای آشنایی بیشتر با انواع آن، شما را به کتاب دستور محمد معین جلد ۳ و ۴ (با عنوان فرعی اضافه) ارجاع میدهیم.
حالت اول کاربرد فک اضافه
گاهی به جای کسرهای که باید بعد از مضاف بیاید، بعد از مضاف الیه «را» میآید که در این حالت بیشتر مضاف الیه قبل از مضاف میآید؛ معروفترین مثال در این نمونه بیت زیر از حافظ است:
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از نور رخت حاصل بود
در حقیقت، شاعر در بیت دوم میخواهد بگوید، روشنیِ دیده از نور رخ تو بوده است.
پادشاهی او راست زیبنده و خدایی او راست درخورنده.
تاریخ جهانگشا، عطاملک جوینی
شکل مضاف الیهی آن زیبنده او و درخورنده او است.
تا خواننده را میل طبع به مطالعه ظاهر آن کشش کند.
مرزباننامه، سعدالدین وراوینی
در حقیقت منظور نویسنده، میل طبع خواننده بوده است.
حالت دوم کاربرد فک اضافه
در این حالت مضاف به روال معمول، پیش از مضاف الیه میآید؛ با این تفاوت که از مضاف الیه جدا افتاده و مضاف الیه با را که همان را فک اضافه است، همراه است:
تا سلسله ایوان بگسست مداین را
در سلسله شد دجله چون سلسله شد پیچان
دیوان قصاید، خاقانی
در حقیقت شاعر میخواسته بگوید تا سلسله ایوان مداین بگسست. را بعد از ایوان را فک اضافه بدل از کسره است که در برگردان شعر از جمله حذف میشود.
گفتمش جام جم به دستم بود
طفل بودم ز جهل بشکستم
گفت اگر جام جم شکست ترا
دیگری به از آنت بفرستم
دیوان اشعار، عطار
که شاعر در مصرع سوم میخواسته بگوید، اگر جامجم تو شکست.
#رای_فک_اضافه
>>Click here to continue<<