سلام دوستان من قبله جلسه همیشه ترس داشتم چون هربار حرفهای دلمو ب کسی میزدم گمنامی شکسته میشد وترس داشتم از اینده امیدی به زندگی با بیمار نداشتم وقتی وارد انجمن شدم قدم کار کردم راهنما گرفتم فهمیدم تنها جایی کگمنامی شکسته نمیشه پیش همین دوستای همدردمه تو انجمن جلسات باشم کنار راهنمام باشم وقتی که زندگی دوستان دیدم که جلوتر از من تو انجمن بودن آسوده خاطر بودن بیمارشون پاک شده بود راه امیدی برای منم بود امید پیدا کردم که یه روزی بیمار منم پاک میشه با تغییر من امرور هیچ ترسی در کارکرد قدم ۵ ندارم و با راهنمای خودم کاملا صادقم چون راهنما اطمینان کامل رو در من به وجود اورد قضاوتم نکرد حرفهامو گوش میکرد تجربه میداد وهمینها باعث شد که ترسهای من بریزه وامروز با صداقت کامل مشارکت میکنم نقص هامو میشناسم و سعی میکنم نقص هامو کمرنگ کنم ک در مسیر بهبودی خودم بمونم
>>Click here to continue<<