پاینده ایران
از «نخبگانِ شریف» تا «پخمگانِ افغان»
تصویر این افغانِ مهاجر و پلاکاردش را که دیدم (تصویر پیوست) بیدرنگ ذهنم تصویری دیگر را کنارش گذاشت. همین چندماه پیش بود که بنابر نشرِ تصویری در فرودگاه امام، خبرِ مهاجرتِ ۱۳ نخبۀ دانشگاه شریف را شنیدیم. پُر واضح است که مجموعهای از دلایل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ داخلی، موجبِ مهاجرتِ نخبگان از زادگاهشان به خارج میشود.
هرچند که این تصویر و اندوهِ آن، خبر و پیشآمدِ تازهای برای ملتِ ایران نبود؛ اما مانند هربار و هرسال، نمکِ تازهای بود بر زخمهای کهنۀ ما و این سریالِ تکراریِ دردآور که در همۀ این سالها با فیلمنامهای تکراری اما بازیگرانی تازه برای ما، پخش میشود؛ که برخلاف روندِ سریالهای سیما، پایانِ خوشی برای مملکت ندارد.
یادمان نرفته و نمیرود آنهایی که توان و شایستگیِ نگهداری از نخبگان را نداشتند و باید پاسخگویِ چراییِ بروز این فجایعِ ملی باشند؛ اما دعوای بزرگشان بر سر این بود که شش تَن از این نخبگان مهاجرت کردهاند نه همۀ آنها! گویا خوشحال هم بودند!
البته سخنانِ عادل فردوسیپور در دانشگاه شریف نیز یادمان نمیرود. «عادل فردوسی پور» مردِِ شریفیست که در دانشگاه شریف سخنانی را به زبان آورد که برخاسته از آهِ دلِ هر آن کسیست که دل در گرو سربلندیِ میهنش «ایران» دارد:
«هر یک نفری که از ایران میرود انگار خنجر به قلب من زده میشود؛ اما کسانی که را که رفتن را انتخاب میکنند هم، کاملاً درک میکنم. میدانم که هیچ فرش قرمزی برای ما هیچوقت پهن نشده و باید کلی موانع را پشت سر گذاشت. شاید در این مسیر آدمهایی که در قوارۀ شما نیستند بالا دست شما باشند. شرایط بسیار سخت است و باز کسانی که رفتن را انتخاب میکنند را هم کاملاً درک میکنم.»
باری! نخبهکُشی به هیچ کجای حضراتی که حضورِ امثالِ «عادل فردوسیپور» را برنمیتابند، برنمیخورد. چرا که جای خالیِ «نخبگان شریفِ ایران» را، دارند با «پخمگانِ افغان» پُر میکنند! همانگونه که جایِ خالیِ عادل فردوسیپور را دارند با «مهران رجبی» پُر میکنند!
(نیما عظیمی)
۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
@paniranist_party
>>Click here to continue<<