دربارۀ «جهنّم»
به بهانۀ ساخت جهنّم در فومن توسّط سپاه
نمونۀ جهنّم که سپاه در فومن ساخته خیلی مورد توجه و بحث قرار گرفته است؛ به همین بهانه بهنظرم رسید که تلقّیام از جهنّم را مطرح کنم.
قرآن دربارۀ آتش جهنّم میگوید: «ٱلَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى ٱلۡأَفئدَةِ» (آیه 7 سوره همزه)، یعنی «آتشی که از (بر) دلها زبانه میکشد».
در قرآن واژۀ «افئده» هیچگاه بهمعنای عضوی مادّی و زیستی بهکار نرفته؛ بلکه همواره معادل «دل یا قلب» در ادبیات فارسی به کار رفته است، یعنی جایگاه فرضیِ درک، فهم و احساس آدمی.
آتش مادّیِ جهنّم سپاه فقط میتواند گوشت، پوست و استخوان را بسوزاند، آتش سوزانندۀ دل از جنس دیگری است.
بهنظرم، فیلم کوتاه «تولّدت مبارک» اثر «گاسپار پالاسیو» یکی از بهترین چیزهایی است که ماهیت جهنّم را در یک دقیقه نشان میدهد.
آژیر خطر بهصدا در آمده و اعضای خانواده (پدر، مادر و فرزند) با سرعت به سمت زیرزمین (پناهگاه، محل امن) حرکت میکنند. هنگام ورود به پناهگاه، پدر خانواده ناگهان بر میگردد و به همسر و دخترش میگوید: «یادتونه وقتی اینجا را برای روز مبادا آماده میکردم مرا مسخره میکردید؟! نمیگذارم بیایید داخل، اینجوری بیشتر میتونم زنده بمونم». همسر و دخترش میخواهند اصرار کنند امّا او با اسلحه آنها را تهدید میکند و مجبور میشوند عقب بروند. مرد تنها وارد زیرزمین میشود و در را میبندد امّا وقتی چراغ را روشن میکند میبیند فامیل و دوستانش دور میز تزیینشدۀ تولّد منتظر او هستند؛ آژیر خطر فقط برای سورپرایز کردنش بوده است!
فکر میکنم جنبههای اصلی جهنّم (که عمدۀ آنها در فیلم بالا نمود دارند) به قرار زیرند:
1. مواجه شدن با قبح و زشتی عمل
2. درک این موقعیت که در میانۀ یک معماری، باغ و اثرهنری بهغایت زیبا و ظریف چه خرابیها و آلودگیهایی مرتکب شدهایم
3. درک این موقعیت که در مقابل نهایت لطف، مهربانی و محبّت بهترین دوست خود چه ناسپاسیها، جفاها، بیانصافیها و نامردیهایی کردهایم
4. درک این موقعیت که تمام داستان برای این بوده است که ما به پروانه رستگار شویم امّا درنتیجۀ کوتاهی و خطای خودمان، همچنان کرم باقی ماندهایم و از اینرو، نمیتوانیم پرواز کنیم و چه بسیار زیباییها، نعمات و لذّات که توانایی و قابلیت بهرهبردن از آنها را نداریم.
5. آتش پشیمانی؛ اینکه خودمان چنین کردیم، هم فطرت، وجدان و عقلمان شهادت میداد که این مسیر غلط و زشت است، هم پیامبران و راهنمایان الهی با تحمّل سختیهای فراوان پیام، هشدار و توصیههای دلسوزانۀ خود را به ما رسانده بودند، اینکه میتوانستیم چنین نکنیم، میتوانستیم سربلند و عزیز باشیم.
اصلاً فکر میکنم با مرگ دقیقاً با همین صحنۀ سورپرایز تولّد مواجه میشویم؛ تمام عالم هستی دور میز تزیینشده جمع شدهاند که درآمدن ما از پیلۀ دنیا و پروانهشدنمان را جشن بگیرند؛ تمام ملائک هستی دور میز هستند، فرشتههای انصاف، مهر، محبّت، عدالت، صداقت، علم، عقل، ایمان، حیا، عفت، زیبایی، نیکویی و غیره.
اِی دل چه اندیشیدهای در عُذرِ آن تقصیرها؟ / زان سوی او چندان وَفا زین سوی تو چندین جَفا
زان سوی او چندان کَرَم زین سو خلافُ و بیش و کم / زان سوی او چندان نِعَم زین سوی تو چندین خطا
زین سوی تو چندین حَسَد چندین خیالُ و ظَنِ بد / زان سوی او چندان کِشِش چندان چِشِش چندان عَطا
کانال وحید احسانی
https://hottg.com/notesofvahidehsani
>>Click here to continue<<
