تأمّلی در آثار عزاداریِ ما
هر حرکت خوب و مفیدی، علاوه بر همراهی و تقویت، نیازمند بازنگری و آسیبشناسی است، در غیراینصورت، بهمرور اشکالاتش افزونتر و فاصلهاش با فلسفۀ وجودیِ خود بیشتر میشود.
در این یادداشت، مجموعۀ عزاداریهای ما در طول چند صدسال اخیر، در قالب یک واحد کلّی مورد توجه قرار گرفتهاند و به این پرداخته شده است که این مراسم در مجموع بر روی سه مقولۀ زیر چه اثری داشته است:
1. توجه به نیازمندان و حمایت از آنان؛
2. پایبندی به واجبات دینی (نماز، روزه و غیره)؛
3. آزادگی و ظلمستیزی.
بیان شده است که در رابطه با دو مورد اوّل، اثر این مراسم درمجموع مثبت امّا در رابطه با مورد سوّم، نامطلوب (متّضاد با فلسفۀ وجودی خود) بوده است.
در بخشی از یادداشت میخوانیم:
«پرسش اصلی این است که «آیا طی این چند صدسال، ظالمان، جنایتکاران، رانتخواران و اربابان ستمکار، از فرارسیدن ماه محرّم و تجمّع مردم در مراسم مربوطه احساس خطر میکردهاند یا بالعکس، احساس امنیّت بیشتری به آنها دست میداده است؟». ... ناصرالدّینشاه قاجار، که دوران طولانی پادشاهی او با اوج ظلم، جنایت و تباهی ایرانزمین مصادف بود، تکیۀ بزرگ دولت را برای برپایی عزاداری ساخت. او برای امام حسین (ع) شعر سرود و هرساله مراسم محرّم را با شکوه فراوان برگزار میکرد. محمّدعلی شاه قاجار در روز عاشورا قمه و قداره به سر میزد و خون سرش را بهروى صورتش میمالید و در شب عاشورا هزار و یک عدد شمع در اطاقش روشن میکرد و شمع چهل منبر را روشن می کرد. او در روز عاشورا آنقدر خون از سر خود جارى میکرد که به حالت غشوه میافتاد. رضاخان سردارسپه (که کمی بعدتر به رضاشاه بدل شد) در روز عاشورا سر و صورت خود را گل میمالید و پا برهنه برای سید الشهدا عزاداری میکرد. دسته قزاقها به سردستگی رضاخان بر سر و سینه خود میزدند و میخواندند: "اگر در کربلا قزاق بودی/ حسین بییاور و تنها نبودی!". محمدرضا شاه پهلوی نیز هر ساله عزاداری ماه محرم را در تکیه دولت برگزار میکرد».
«آیا تاکنون به این فکر کردهاید که درست در هنگامی که داریم برای امام حسین (ع) سینه و زنجیر میزنیم ممکن است برخی همسایگان ما در محلّه یا برخی همکاران ما در محل کار، به شدّت مظلوم واقع شده باشند؟! آیا ممکن نیست درست در زمانی که داریم برای امام حسین (ع) اشک میریزیم، انسانهای آزادهای که پیام واقعی حرکت او را دریافت کرده و در مسیر حقگویی و ظلمستیزی گام برمیدارند، تحت فشار، ظلم و محدودیت باشند؟! نکند من و شمای هیئتدار یا سینهزن و زنجیرزن هم وقتی در قیامت با امام حسین (ع) مواجه میشویم، بر خلاف انتظاری که داریم، او را از دست خودمان و بهویژه عزاداریهایمان ناراحت ببینیم! نکند برخی از کسانی را که مورد شفاعت قرار داده است به ما نشان دهد و از ما بپرسد که آیا آنها را میشناسیم و بعد که پاسخ منفی دادیم، برایمان توضیح دهد که «اینها اصلاحگران و حقگویان آزادهای هستند که طبق توصیهها و سیره و سنّت من عمل میکردند، آنها درست در زمانی که شما در حال گریه و سینهزنی برای من بودید، بهشدّت تحت فشار و محدودیت قرار گرفته بودند، تلاش میکردند شما را از وضعیت خود آگاه و حمایتتان را برای پیگیری اهداف جمعی و اصلاحگرانهشان جلب کنند، متنها و سخنانشان کاملاً در دسترس بود امّا شما به آنها بیتوجه و مشغول عزاداری بودید»! نکند امام (ع) به ما گلایه کند که چرا بر خلاف جهتگیری او و همراستا با مسیر یزید و یزیدیان عمل کردهایم!»
👈 اگرچه نسبت به یادداشتهای متداول در فضای مجازی اندکی طولانی است، امّا از تمامی هیئتداران، عزاداران حسینی و کسانی که دغدغۀ دین و مذهب دارند درخواست میکنم که دقایقی وقت بگذارند و مطالعه بفرمایند. همچنین، اگر خواندید و مفید یافتید، لطفا بازنشر دهید.
⬅️ متن کامل یادداشت را میتوانید از اینجا (صفحۀ اینترنتی در سایت ویرگول) یا از طریق فایل پیدیاف الصاقشده مطالعه بفرمایید.
✔️ با استفاده از گزینۀ «leave a comment» در کانال تلگرامی نگارنده نیز میتوانید مرا از نقطهنظرات و نقدهای احتمالی خود بهرهمند کنید.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://hottg.com/notesofvahidehsani
>>Click here to continue<<