TG Telegram Group & Channel
کانال وحید احسانی | United States America (US)
Create: Update:

«اسلام» و «شرایط حسّاس کنونی»!

شرایط خیلی حسّاس بود. یزید تأکید کرده‌بود که حتماً باید از امام حسین (ع) بیعت بگیرند. در مکّه قصد ترور حضرت را داشتند و لذا امام (ع)، هم به خاطر حفظ جان، هم به خاطر حفظ حرمت کعبه و هم در جستجوی راهی که بتواند در راستای «اصلاح جامعه» بیشترین اثرگذاری ممکن را داشته باشد، حج را نیمه کاره رها کرده‌بود.

سیل دعوت‌نامه‌های کوفیان، امام را متوجه کوفه کرد (در راستای همان اهداف)، امّا مسلم بن عقیل را جلوتر فرستاد که اوضاع را بررسی کرده و به امام اطّلاع دهد. مسلم بر اساس مشاهدات اوّلیۀ خود، به امام (ع) پیام فرستاد که «اوضاع مناسب است و کوفیان منتظر شما هستند». امّا با ورود ابن زیاد به کوفه (به عنوان حاکم جدید) ورق کاملاً برگشت. امام حسین (ع)، به همراه خانواده و یاران گرامی‌اش داشت به سمت شهری حرکت می‌کرد که دیگر آمادۀ پذیرایی از او نبود، سهل است، کوفیانِ رنگ‌عوض‌کردهْ آمادۀ به شهادت رساندن ایشان و همراهانشان بودند.

شرایط خیلی حسّاس بود. مسلم در خانۀ هانی بن عروه مخفی شده‌بود. شریک بن اعور بصری (دوست هانی) هم که از بصره به همراه ابن زیاد به کوفه آمده بود در خانۀ هانی ساکن شده‌بود. عبیدالله به او پیام داد که شب هنگام، برای عیادتش به خانۀ هانی خواهد آمد.

شریک به مسلم گفت: این بدکار امشب به عیادت من می‌آید، وقتی نشست بیا و خونش را بریز. شب هنگام، زمانی که عبیدالله به عیادت شریک آمد، مسلم در جایی مخفی شد. شریک به مسلم گفت: هرگز این فرصت را از دست نده، ولی هانی بن عروه برخاست و گفت: نمی‌خواهم در خانۀ من کشته شود. گویا این کار را زشت می‌شمرد.

عبیدالله آمد، امّا شریک هر چه که علامت داد، خبری نشد. تا اینکه عبیدالله مشکوک شد و رفت. شریک به مسلم گفت: چرا خونش را نریختی؟ گفت:

«به دو سبب، یکی این که هانی خوش نداشت که در خانه او کشته شود، دیگر حدیثی که مردم از پیمبر خدا آورده‌اند که «ایمان، غافل‌کشی (ترور، قتل ناگهانی) را روا نمی‌دارد و مؤمن به غافلگیری نمی‌کشد».

منبع
: ویکی فقه، با اندکی تلخیص (منابع اصلی در انتهای یادداشت ویکی فقه مشخص شده‌اند)

شرایط از این حسّاس‌تر؟!

اگر قرار نیست ما از قرآن و سنّت (گفتار و سیرۀ اولیای دین) الگو گرفته و بر اساس آنها عمل کنیم، پس اصلاً مطالعۀ آنها و شرکت در عزاداری‌ها و غیره و غیره چه فلسفه‌ای دارد؟! آیا با پرداختن به مناسک دینی فقط می‌خواهیم احساسات و هیجان‌هایمان را بیشتر تحریک کنیم که بتوانیم از «شعور و اسلام» فاصلۀ بیشتری گرفته و هیجانی‌تر و پرشورتر عمل کنیم؟!

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://hottg.com/notesofvahidehsani

«اسلام» و «شرایط حسّاس کنونی»!

شرایط خیلی حسّاس بود. یزید تأکید کرده‌بود که حتماً باید از امام حسین (ع) بیعت بگیرند. در مکّه قصد ترور حضرت را داشتند و لذا امام (ع)، هم به خاطر حفظ جان، هم به خاطر حفظ حرمت کعبه و هم در جستجوی راهی که بتواند در راستای «اصلاح جامعه» بیشترین اثرگذاری ممکن را داشته باشد، حج را نیمه کاره رها کرده‌بود.

سیل دعوت‌نامه‌های کوفیان، امام را متوجه کوفه کرد (در راستای همان اهداف)، امّا مسلم بن عقیل را جلوتر فرستاد که اوضاع را بررسی کرده و به امام اطّلاع دهد. مسلم بر اساس مشاهدات اوّلیۀ خود، به امام (ع) پیام فرستاد که «اوضاع مناسب است و کوفیان منتظر شما هستند». امّا با ورود ابن زیاد به کوفه (به عنوان حاکم جدید) ورق کاملاً برگشت. امام حسین (ع)، به همراه خانواده و یاران گرامی‌اش داشت به سمت شهری حرکت می‌کرد که دیگر آمادۀ پذیرایی از او نبود، سهل است، کوفیانِ رنگ‌عوض‌کردهْ آمادۀ به شهادت رساندن ایشان و همراهانشان بودند.

شرایط خیلی حسّاس بود. مسلم در خانۀ هانی بن عروه مخفی شده‌بود. شریک بن اعور بصری (دوست هانی) هم که از بصره به همراه ابن زیاد به کوفه آمده بود در خانۀ هانی ساکن شده‌بود. عبیدالله به او پیام داد که شب هنگام، برای عیادتش به خانۀ هانی خواهد آمد.

شریک به مسلم گفت: این بدکار امشب به عیادت من می‌آید، وقتی نشست بیا و خونش را بریز. شب هنگام، زمانی که عبیدالله به عیادت شریک آمد، مسلم در جایی مخفی شد. شریک به مسلم گفت: هرگز این فرصت را از دست نده، ولی هانی بن عروه برخاست و گفت: نمی‌خواهم در خانۀ من کشته شود. گویا این کار را زشت می‌شمرد.

عبیدالله آمد، امّا شریک هر چه که علامت داد، خبری نشد. تا اینکه عبیدالله مشکوک شد و رفت. شریک به مسلم گفت: چرا خونش را نریختی؟ گفت:

«به دو سبب، یکی این که هانی خوش نداشت که در خانه او کشته شود، دیگر حدیثی که مردم از پیمبر خدا آورده‌اند که «ایمان، غافل‌کشی (ترور، قتل ناگهانی) را روا نمی‌دارد و مؤمن به غافلگیری نمی‌کشد».

منبع
: ویکی فقه، با اندکی تلخیص (منابع اصلی در انتهای یادداشت ویکی فقه مشخص شده‌اند)

شرایط از این حسّاس‌تر؟!

اگر قرار نیست ما از قرآن و سنّت (گفتار و سیرۀ اولیای دین) الگو گرفته و بر اساس آنها عمل کنیم، پس اصلاً مطالعۀ آنها و شرکت در عزاداری‌ها و غیره و غیره چه فلسفه‌ای دارد؟! آیا با پرداختن به مناسک دینی فقط می‌خواهیم احساسات و هیجان‌هایمان را بیشتر تحریک کنیم که بتوانیم از «شعور و اسلام» فاصلۀ بیشتری گرفته و هیجانی‌تر و پرشورتر عمل کنیم؟!

کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://hottg.com/notesofvahidehsani


>>Click here to continue<<

کانال وحید احسانی






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)