دهنم هم گاییده شده از بس هورنیام. هورنی بودن کافیه. دیگه دست به شرمگاهم نمیزنم. از امروز میخوام درست زندگی کنم. دوپامین کسشر و لذتهای لحظهای کافیه. دیگه فقط میخوام کتاب بخونم، با انسانها معاشرت کنم و داستان بنویسم. کیر توش البته کاش سکس داشتم وسط استرس جنگ. خودم رو باید کنترل کنم. چرا شبیه آهنگ «باید لاغر کنم، باورامو باور کنم» دارم حرف میزنم. سکس میاد و میره، انسان نباید خودش رو به هوا و هوس ببازه. خیلی دارم تلاش میکنم خودم رو قانع کنم که برگردم به زندگی عادی و غیرشهوانی. البته قبلش هم مثل حیوون زندگی میکردم، فلذا نمیدونم دارم چی میگم دوستان، ببخشید وقتتون رو گرفتم تو این وضعیت جنگ و بیاینترنتی.
>>Click here to continue<<