«این خندهای که توی چشمهاش، تو حرفهاش، تو صورتش پخش شده؛ آدم رو نگه میداره و نمیذاره پاشه بره شهر، پیِ کارش، پیِ منتظریهاش، پیِ تعهداش، پی زندگیش. آدم میشینه به حرفهاش گوش میکنه؛ بعد به خندههاش فکر میکنه.»
#مرتضیکیوان
نامه به #محمدعلی فرزانه
◼️ نامهها
● @Name_ha
>>Click here to continue<<