TG Telegram Group & Channel
ناقد| مصطفی ملکیان | United States America (US)
Create: Update:

معنای زندگی در نسبت با شور و نشاط زندگی
مصطفی ملکیان

◀️⁩ اگر انسانها دارای شور و نشاط زندگی باشند ؛ مسئله معنای زندگی منحل می شود؛ اما اگر شور زندگی نداشتند و مسئله معنای زندگی ایجاد شد باید با جعل معنا این مسئله را حل کند.⁦▶️

جعل معنا چه تفاوتی با کشف معنا دارد؟

من از جمله کسانی هستم که «معنای زندگی» را «کشف کردنی» نمی‌دانم، بلکه «جعل کردنی» می‌دانم. به معنای متعارف‌تر، به این امر قائل هستم که معنای زندگی را نمی‌شود «کشف کرد» بلکه باید «اختراعش کرد». بنابراین طبعاً معتقد نیستم یکایک انسان‌ها که می‌خواهند این معنا را جعل کنند یا اختراع کنند، همگی به چیز واحدی برسند. حالا اگر نشود گفت به تعداد هفت میلیارد انسان روی زمین، اما به اندازه گروه‌های انسانی، تنوع در جعل و اختراع این معنا وجود دارد و به هیچ وجه نمی‌تواند برای همه یکسان باشد.
فیلسوفانی که قائل هستند معنای زندگی «کشف کردنی» است؛ یعنی بر این باورند که «یک» معنای زندگی وجود دارد مانند الکتریسیته که میلیاردها سال وجود داشت اما کسی آن را کشف نکرده بود و برای نخستین‌بار توسط یک انسان کشف شد، معنای زندگی را همچون الکتریسیته می‌پندارند که در یک زمانی توسط کسی کشف شده است حال آن شخص یا بنیانگذار دین یا مذهبی است یا هر شخص دیگری که به این معنای زندگی رسیده است. چون چیز «کشف کردنی» به من و شما بستگی ندارد و طبعاً باید چیز واحدی باشد؛ گرچه درباره اینکه آن چیز واحد چیست حتی بین خود آنان هم اختلاف‌نظر وجود دارد.
اما برای من که به چنین تعریفی قائل نیستم و معتقد هستم زندگی معنایی با خود ندارد و من هستم که باید به زندگی خود معنا ببخشم، تعریف واحدی را هم برای همگان قائل نیستم. کار ما «معنایابی» نیست، بلکه «معنابخشی» است.

شور زندگی چیست؟

به نظر من «شور زندگی» به این معنا است که اگر شما به علل مختلف عاشق خود زندگی کردن باشید، می‌گوییم که شما نسبت به زندگی «شور» دارید. وقتی عاشق خود زندگی هستید، هیچ‌وقت نمی‌پرسید آیا باید دنبال معنایی برای زندگی باشم؟ یا باید به هدفی برسم؟ فرد وقتی عاشق کسی است؛ دوست دارد با او حشر و نشر داشته باشد، اما اگر روزی پرسید نشست و برخاست من با او چه کارکرد یا فایده‌ای دارد بدانید که شور و اشتیاق او نسبت به آن فرد از بین رفته است؛ چرا که تا وقتی عاشق است نمی‌پرسد این چیز را برای چه می‌خواهم؟ وقتی شور زندگی وجود دارد چه در انسان‌های یک برهه تاریخی یا در یک فرد انسانی، هیچ وقت پرسیده نمی‌شود برای چه زندگی کنیم؟

منبع:مصاحبه کبوتر ارشدی _ روزنامه ایران – شماره : ۶۵۰۷ – دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶


#معنای_زندگی
#مصطفی_ملکیان


@mostafamalekian

hottg.com/arshive_mostafamalekian/17

Forwarded from مصطفی ملکیان
معنای زندگی در نسبت با شور و نشاط زندگی
مصطفی ملکیان

◀️⁩ اگر انسانها دارای شور و نشاط زندگی باشند ؛ مسئله معنای زندگی منحل می شود؛ اما اگر شور زندگی نداشتند و مسئله معنای زندگی ایجاد شد باید با جعل معنا این مسئله را حل کند.⁦▶️

جعل معنا چه تفاوتی با کشف معنا دارد؟

من از جمله کسانی هستم که «معنای زندگی» را «کشف کردنی» نمی‌دانم، بلکه «جعل کردنی» می‌دانم. به معنای متعارف‌تر، به این امر قائل هستم که معنای زندگی را نمی‌شود «کشف کرد» بلکه باید «اختراعش کرد». بنابراین طبعاً معتقد نیستم یکایک انسان‌ها که می‌خواهند این معنا را جعل کنند یا اختراع کنند، همگی به چیز واحدی برسند. حالا اگر نشود گفت به تعداد هفت میلیارد انسان روی زمین، اما به اندازه گروه‌های انسانی، تنوع در جعل و اختراع این معنا وجود دارد و به هیچ وجه نمی‌تواند برای همه یکسان باشد.
فیلسوفانی که قائل هستند معنای زندگی «کشف کردنی» است؛ یعنی بر این باورند که «یک» معنای زندگی وجود دارد مانند الکتریسیته که میلیاردها سال وجود داشت اما کسی آن را کشف نکرده بود و برای نخستین‌بار توسط یک انسان کشف شد، معنای زندگی را همچون الکتریسیته می‌پندارند که در یک زمانی توسط کسی کشف شده است حال آن شخص یا بنیانگذار دین یا مذهبی است یا هر شخص دیگری که به این معنای زندگی رسیده است. چون چیز «کشف کردنی» به من و شما بستگی ندارد و طبعاً باید چیز واحدی باشد؛ گرچه درباره اینکه آن چیز واحد چیست حتی بین خود آنان هم اختلاف‌نظر وجود دارد.
اما برای من که به چنین تعریفی قائل نیستم و معتقد هستم زندگی معنایی با خود ندارد و من هستم که باید به زندگی خود معنا ببخشم، تعریف واحدی را هم برای همگان قائل نیستم. کار ما «معنایابی» نیست، بلکه «معنابخشی» است.

شور زندگی چیست؟

به نظر من «شور زندگی» به این معنا است که اگر شما به علل مختلف عاشق خود زندگی کردن باشید، می‌گوییم که شما نسبت به زندگی «شور» دارید. وقتی عاشق خود زندگی هستید، هیچ‌وقت نمی‌پرسید آیا باید دنبال معنایی برای زندگی باشم؟ یا باید به هدفی برسم؟ فرد وقتی عاشق کسی است؛ دوست دارد با او حشر و نشر داشته باشد، اما اگر روزی پرسید نشست و برخاست من با او چه کارکرد یا فایده‌ای دارد بدانید که شور و اشتیاق او نسبت به آن فرد از بین رفته است؛ چرا که تا وقتی عاشق است نمی‌پرسد این چیز را برای چه می‌خواهم؟ وقتی شور زندگی وجود دارد چه در انسان‌های یک برهه تاریخی یا در یک فرد انسانی، هیچ وقت پرسیده نمی‌شود برای چه زندگی کنیم؟

منبع:مصاحبه کبوتر ارشدی _ روزنامه ایران – شماره : ۶۵۰۷ – دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶


#معنای_زندگی
#مصطفی_ملکیان


@mostafamalekian

hottg.com/arshive_mostafamalekian/17


>>Click here to continue<<

ناقد| مصطفی ملکیان




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)