Warning: mkdir(): No space left on device in /var/www/hottg/post.php on line 59

Warning: file_put_contents(aCache/aDaily/2024-05-22/post/mohsenrowhani/--): Failed to open stream: No such file or directory in /var/www/hottg/post.php on line 72
درس نوشتار حقوقی را در دانشگاهمان تدریس میکند. وکیل است. بسیار خوشنام و متخصص. دغدغه ایران را هم دارد، ندیده ام در صحبتی نگاه سیاسی منفی القا کند. میدانستم که هم کارآموزی اش را و هم تخصصش را در همان دادگاهی گذرانده است که الان پرونده ۱.۸ بیلیون دلاری علیه ایران در آن اقامه شده. دیدمش، تازه مادر شده، تبریک گفتم. بحثمان را کشاندم! به این پرونده. @یک حقوقی در نیویورک
TG Telegram Group & Channel
یک حقوقی در نیویورک | United States America (US)
Create: Update:

درس نوشتار حقوقی را در دانشگاهمان تدریس میکند. وکیل است. بسیار خوشنام و متخصص. دغدغه ایران را هم دارد، ندیده ام در صحبتی نگاه سیاسی منفی القا کند. میدانستم که هم کارآموزی اش را و هم تخصصش را در همان دادگاهی گذرانده است که الان پرونده ۱.۸ بیلیون دلاری علیه ایران در آن اقامه شده. دیدمش، تازه مادر شده، تبریک گفتم. بحثمان را کشاندم! به این پرونده.

⁃ چرا وکالت ایران را قبول نمیکنید؟ هم قضات می شناسنتان و هم پرونده ی آنچنان پیچیده ای بنظر نمی رسد؟

خنده ای تلخ میکند و با فارسی شکسته میگوید:
⁃ سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند! سید، نامه این دانشجوی ایرانی در انگلیس را که برای آقای رئیسی نوشته است خوانده ای؟
نخوانده بودمش.
میگوید:
⁃ سراسر درد است. دارد داد میزند که رئیس قوه خواهشا به عنوان یک انسان عادل فقط چند دقیقه به پرونده ام نگاه کن. جرمش کار در یک نهاد انگلیسی است. هدفش هم مثل اینکه تبادل هنری بوده.
میگویم:
⁃ پوشش نبوده؟
میگوید:
⁃ این را نمیدانم، هر چه هست کسی پاسخش را نداده، یعنی دغدغه ای برای پاسخ دادن به امثال این نامه ها وجود ندارد. سید، فضای ایران به نحوی نسبت به ما دو تابعیتی ها بدبین شده که میترسم حتی بروم ایران که مبادا با فامیل و آشنایی صحبت کنم و بعدا معلوم شود که جایی سمتی دولتی داشته، آنوقت تو میگویی بیا و پرونده ایران را قبول کن؟ من در دادگاه، دلم بیش از هر کس دیگری می سوزد برای ایران. اگر بدانی چه پرونده های ساده ای علیهمان طرح می شود و احدی از طرف ایرانی حتی اعلام حضور نمیکند چه برسد به قبول وکالت. طرف، پانصد روز در ایران زندانی بوده، پرونده ای یک بیلیون دلاری در آمریکا طرح کرده. روزی دو میلیون دلار غرامت خواسته! آن یکی پدرشان چند سال در ایران زندانی بوده آن وقت فرزندانش بعد از فوتش آمده اند و پول زمان زندانی بودنش را از اموال مصادره شده ایران طلب کرده اند. خانواده های دیپلمات هایمان رسما زندانی اند و هیچ کس صدایش در نمی آید. حتی صادرات دارو هم به مقصد ایران تحریم است و ما در خوشبینانه ترین حالت چند مصاحبه میکنیم. آنقدر که وزیر خارجه کشورمان در غیر محترمانه ترین حالت ممکن هم حاضر شده بیاید آمریکا برای همین چند مصاحبه، ولی با مصاحبه که کاری از پیش نمیرود. کار حقوقی می خواهد. اینجا کشوری است که دعوای حقوقی قائدتا سیاسی نمی شود. ولی حالا کافیست یکی از همین پرونده ها را قبول کنم و پس فردا بخاطر همان پرونده مجبور شوم با یکی دو مسئول ایرانی هم صحبت شوم، احتمالا بعد یکی دو سفر می شوم یکی مثل این دختر، در خوشبینانه ترین حالت ممکن، ده سال زندان. سید عزیز ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان. بحثمان طولانی شد ولی این یکی هم قانع نشد...
@mohsenrowhani

درس نوشتار حقوقی را در دانشگاهمان تدریس میکند. وکیل است. بسیار خوشنام و متخصص. دغدغه ایران را هم دارد، ندیده ام در صحبتی نگاه سیاسی منفی القا کند. میدانستم که هم کارآموزی اش را و هم تخصصش را در همان دادگاهی گذرانده است که الان پرونده ۱.۸ بیلیون دلاری علیه ایران در آن اقامه شده. دیدمش، تازه مادر شده، تبریک گفتم. بحثمان را کشاندم! به این پرونده.

⁃ چرا وکالت ایران را قبول نمیکنید؟ هم قضات می شناسنتان و هم پرونده ی آنچنان پیچیده ای بنظر نمی رسد؟

خنده ای تلخ میکند و با فارسی شکسته میگوید:
⁃ سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند! سید، نامه این دانشجوی ایرانی در انگلیس را که برای آقای رئیسی نوشته است خوانده ای؟
نخوانده بودمش.
میگوید:
⁃ سراسر درد است. دارد داد میزند که رئیس قوه خواهشا به عنوان یک انسان عادل فقط چند دقیقه به پرونده ام نگاه کن. جرمش کار در یک نهاد انگلیسی است. هدفش هم مثل اینکه تبادل هنری بوده.
میگویم:
⁃ پوشش نبوده؟
میگوید:
⁃ این را نمیدانم، هر چه هست کسی پاسخش را نداده، یعنی دغدغه ای برای پاسخ دادن به امثال این نامه ها وجود ندارد. سید، فضای ایران به نحوی نسبت به ما دو تابعیتی ها بدبین شده که میترسم حتی بروم ایران که مبادا با فامیل و آشنایی صحبت کنم و بعدا معلوم شود که جایی سمتی دولتی داشته، آنوقت تو میگویی بیا و پرونده ایران را قبول کن؟ من در دادگاه، دلم بیش از هر کس دیگری می سوزد برای ایران. اگر بدانی چه پرونده های ساده ای علیهمان طرح می شود و احدی از طرف ایرانی حتی اعلام حضور نمیکند چه برسد به قبول وکالت. طرف، پانصد روز در ایران زندانی بوده، پرونده ای یک بیلیون دلاری در آمریکا طرح کرده. روزی دو میلیون دلار غرامت خواسته! آن یکی پدرشان چند سال در ایران زندانی بوده آن وقت فرزندانش بعد از فوتش آمده اند و پول زمان زندانی بودنش را از اموال مصادره شده ایران طلب کرده اند. خانواده های دیپلمات هایمان رسما زندانی اند و هیچ کس صدایش در نمی آید. حتی صادرات دارو هم به مقصد ایران تحریم است و ما در خوشبینانه ترین حالت چند مصاحبه میکنیم. آنقدر که وزیر خارجه کشورمان در غیر محترمانه ترین حالت ممکن هم حاضر شده بیاید آمریکا برای همین چند مصاحبه، ولی با مصاحبه که کاری از پیش نمیرود. کار حقوقی می خواهد. اینجا کشوری است که دعوای حقوقی قائدتا سیاسی نمی شود. ولی حالا کافیست یکی از همین پرونده ها را قبول کنم و پس فردا بخاطر همان پرونده مجبور شوم با یکی دو مسئول ایرانی هم صحبت شوم، احتمالا بعد یکی دو سفر می شوم یکی مثل این دختر، در خوشبینانه ترین حالت ممکن، ده سال زندان. سید عزیز ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان. بحثمان طولانی شد ولی این یکی هم قانع نشد...
@mohsenrowhani


>>Click here to continue<<

یک حقوقی در نیویورک




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)


Fatal error: Uncaught TypeError: shuffle(): Argument #1 ($array) must be of type array, null given in /var/www/hottg/post.php:344 Stack trace: #0 /var/www/hottg/post.php(344): shuffle() #1 /var/www/hottg/route.php(63): include_once('...') #2 {main} thrown in /var/www/hottg/post.php on line 344