TG Telegram Group & Channel
محمد سروش محلاتی | United States America (US)
Create: Update:

🟢پیام و توضیح مجدد دکتر مهدی نساجی

سرکار خانم دکتر عادلخواه،
سلام و احترام

اینجانب در یک متن که گمان نمی کردم مورد توجه استاد سروش محلاتی قرار بگیرد، پیشنهاد نمودم که بزرگان دین، که به آزادی و عدالت و ارزشهای انسانی باور دارند، پیش قدم شوند و راه مفاهمه با غیر دینداران را بر سر اصول مشترک انسانی بازکنند تا در میان اقشار مختلف جامعه ایران، نوعی «تفاهم» برای اداره اجتماعی و سیاسی کشور حاصل شود. به هر حال باید بپذیریم که به هر دلیل، جامعه ایران، در سراشیبی افول دینی حرکت می‌کند.

دراین میان، عالمان دین چه کنند؟ من پیشنهادم این است که برای این که شکاف اجتماعی در ایران از بین برود و ما بتوانیم بر سر حداقل های لازم برای انسجام اجتماعی و وحدت ملی، به تفاهم برسیم، عالمان فرهیخته ای چون استاد سروش محلاتی، آغازگر گفت و گو با غیردینداران بر سر اصول مشترک شوند و راه بسته باز شود و ایران عزیز باقی بماند.

اولا، این یک پیشنهاد است و استاد سروش محلاتی و دیگران آزادند که به آن توجه کنند یا نکنند، بنابراین گمان میکنم این نگرانی حضرت عالی که اولویت دادن به گفت و گو با دیگر اقشار جامعه و کمرنگ کردن بحثهای درون دینی، مخالف آزادی اندیشه است، محملی ندارد.

ثانیا، پیشنهاد اینجانب صرفا یک پیشنهاد برای جذب جوانان نیست. من اصلا در مورد جوانان سخنی در نوشته قبلی نگفتم. بحث بسیار فراتر از جوانان است. این که جهان و به تبع آن ایران به سمت بی دینی و خداناباوری می رود، یک امر فراگیر اگزیستانشیال است. به عبارت دیگر مردم جهان به این سمت می روند که «امنیت وجودی» خود را که یک نیاز هستی شناختی و روانشناختی است، از راههایی غیر از دین بدست آورند. منظورم از «امنیت وجودی» همه آنچه از اقتصاد و رفاه و عدالت و نظم و اخلاق و معنویت است که هر انسانی برای یک زندگی معنابخش و آرام احتیاج دارد است.

در مقام مثال، مردم در گذشته از بخاری های چوبی برای گرم کردن خانه استفاده می کردند، اما امروزه سیستم های گرمایی جایگزین و رقیب به وجود آمده اند و مردم دیگر لزومی به استفاده از بخاری های چوبی نمی بینند، مگر در کلبه ها و خانه های روستایی. بسیاری مردم جهان هم احساس می کنند امنیت وجودی خود را می توانند از راههایی غیر از دین به دست آورند  ودیگر عملا نیازی به دین نمی بینند و نگاهشان به برخی کشورهای بی دین (مانند کشورهای اسکاندیناوی) است که با رشد وتوسعه علم وتکنولوژی و اخلاق و عقلانیت سکولار، برای شهروندان خود امنیت وجودی ایجاد کرده اند.

حال دینداران که به نظر می رسد رو به اقلیت خواهند بود چه کنند؟
به نظرم چهار واکنش متصور است:

١. اقلیت مضطرب: این گروه دیندرانی هستند که ازپذیرش روند دینداری (که در بالا توضیح داده شد)، مضطرب شده و با عباراتی مانند «اوضاع دنیا خیلی خراب است»، «نسل جدید خیلی بد شده است»، «خدا به دادمان برسد» و غیره، عملا رفتارهای اضطرابی از خود نشان می دهند.

٢. اقلیت منفعل: این گروه از دینداران، راه انفعال و انزوا پیش می گیرند و با خود می گویند، بگذار مردم جهان همین دست فرمان را بروند تا سرشان به سنگ بخورد. ما سردر کار خویش می گیریم و در درون خودمان (دینداران)، زیست جهانی منعزل از دیگران می سازیم و دیگران را به حال خود وا می نهیم.

٣. اقلیت متخاصم: این گروه از دینداران، اقلیت بودگی را تاب نمی آورند وسعی در تغییر دیگران ولو به زور و ضرب و تخاصم وتهاجم دارند. داعش نمونه ای از این گروه است.

۴. اقلیت فرهیخته: این گروه از دینداران، با درک موقعیت جهانی نه مضطرب می شود، نه منفعل و نه متخاصم، بلکه از خود فرهیختگی نشان می دهد و با غیردینداران بر سر اصول مشترک انسانی که لازمه ادامه حیات اخلاقی و معنوی مردمان جهان است مفاهمه می کنند.

مثلا می گویند ما از منظر دینی عدالت اجتماعی را لازم می دانیم، ولی شما از منظر غیر دینی، ولی به هر حال عدالت اجتماعی مهم است و بیاید این عدالت را با مشارکت یکدیگر توسعه دهیم. البته ممکن است تفاوتهایی میان دینداران و غیردینداران در زمینه تعریف و تحقق عدالت اجتماعی وجود داشته باشد، اما فعلا نیازی نیست روی تفاوت ها تمرکز شود.

البته که دیندارانی چون من و شما و استاد سروش محلاتی، معتقدیم که در نهایت، دینداری وخداباوری بهتر می تواند امنیت وجودی به جهانیان بدهد، اما گمان نمی کنم در حال حاضر، خصوصا با وضعیتی که جوامع اسلامی دارند، بتوان جهانیان را بر این باور معتقد ساخت. بنابراین بهتر است دینداران، فرصت را از دست ندهند و فعلا با رویکرد اقلیت فرهیخته با جهانیان به گفت و گو بپردازند، شاید روزی بازگشت به دین میسر باشد. جهان در حال تجربه چیزهای جدید است و دینداران باید در این زمینه صبور باشند.

همانطور که ملاحظه می کنید، من مساله را جهانی می بینیم و موضوع فقط بحث دینداری جوانان ایران زمین نیست.

🟢پیام و توضیح مجدد دکتر مهدی نساجی

سرکار خانم دکتر عادلخواه،
سلام و احترام

اینجانب در یک متن که گمان نمی کردم مورد توجه استاد سروش محلاتی قرار بگیرد، پیشنهاد نمودم که بزرگان دین، که به آزادی و عدالت و ارزشهای انسانی باور دارند، پیش قدم شوند و راه مفاهمه با غیر دینداران را بر سر اصول مشترک انسانی بازکنند تا در میان اقشار مختلف جامعه ایران، نوعی «تفاهم» برای اداره اجتماعی و سیاسی کشور حاصل شود. به هر حال باید بپذیریم که به هر دلیل، جامعه ایران، در سراشیبی افول دینی حرکت می‌کند.

دراین میان، عالمان دین چه کنند؟ من پیشنهادم این است که برای این که شکاف اجتماعی در ایران از بین برود و ما بتوانیم بر سر حداقل های لازم برای انسجام اجتماعی و وحدت ملی، به تفاهم برسیم، عالمان فرهیخته ای چون استاد سروش محلاتی، آغازگر گفت و گو با غیردینداران بر سر اصول مشترک شوند و راه بسته باز شود و ایران عزیز باقی بماند.

اولا، این یک پیشنهاد است و استاد سروش محلاتی و دیگران آزادند که به آن توجه کنند یا نکنند، بنابراین گمان میکنم این نگرانی حضرت عالی که اولویت دادن به گفت و گو با دیگر اقشار جامعه و کمرنگ کردن بحثهای درون دینی، مخالف آزادی اندیشه است، محملی ندارد.

ثانیا، پیشنهاد اینجانب صرفا یک پیشنهاد برای جذب جوانان نیست. من اصلا در مورد جوانان سخنی در نوشته قبلی نگفتم. بحث بسیار فراتر از جوانان است. این که جهان و به تبع آن ایران به سمت بی دینی و خداناباوری می رود، یک امر فراگیر اگزیستانشیال است. به عبارت دیگر مردم جهان به این سمت می روند که «امنیت وجودی» خود را که یک نیاز هستی شناختی و روانشناختی است، از راههایی غیر از دین بدست آورند. منظورم از «امنیت وجودی» همه آنچه از اقتصاد و رفاه و عدالت و نظم و اخلاق و معنویت است که هر انسانی برای یک زندگی معنابخش و آرام احتیاج دارد است.

در مقام مثال، مردم در گذشته از بخاری های چوبی برای گرم کردن خانه استفاده می کردند، اما امروزه سیستم های گرمایی جایگزین و رقیب به وجود آمده اند و مردم دیگر لزومی به استفاده از بخاری های چوبی نمی بینند، مگر در کلبه ها و خانه های روستایی. بسیاری مردم جهان هم احساس می کنند امنیت وجودی خود را می توانند از راههایی غیر از دین به دست آورند  ودیگر عملا نیازی به دین نمی بینند و نگاهشان به برخی کشورهای بی دین (مانند کشورهای اسکاندیناوی) است که با رشد وتوسعه علم وتکنولوژی و اخلاق و عقلانیت سکولار، برای شهروندان خود امنیت وجودی ایجاد کرده اند.

حال دینداران که به نظر می رسد رو به اقلیت خواهند بود چه کنند؟
به نظرم چهار واکنش متصور است:

١. اقلیت مضطرب: این گروه دیندرانی هستند که ازپذیرش روند دینداری (که در بالا توضیح داده شد)، مضطرب شده و با عباراتی مانند «اوضاع دنیا خیلی خراب است»، «نسل جدید خیلی بد شده است»، «خدا به دادمان برسد» و غیره، عملا رفتارهای اضطرابی از خود نشان می دهند.

٢. اقلیت منفعل: این گروه از دینداران، راه انفعال و انزوا پیش می گیرند و با خود می گویند، بگذار مردم جهان همین دست فرمان را بروند تا سرشان به سنگ بخورد. ما سردر کار خویش می گیریم و در درون خودمان (دینداران)، زیست جهانی منعزل از دیگران می سازیم و دیگران را به حال خود وا می نهیم.

٣. اقلیت متخاصم: این گروه از دینداران، اقلیت بودگی را تاب نمی آورند وسعی در تغییر دیگران ولو به زور و ضرب و تخاصم وتهاجم دارند. داعش نمونه ای از این گروه است.

۴. اقلیت فرهیخته: این گروه از دینداران، با درک موقعیت جهانی نه مضطرب می شود، نه منفعل و نه متخاصم، بلکه از خود فرهیختگی نشان می دهد و با غیردینداران بر سر اصول مشترک انسانی که لازمه ادامه حیات اخلاقی و معنوی مردمان جهان است مفاهمه می کنند.

مثلا می گویند ما از منظر دینی عدالت اجتماعی را لازم می دانیم، ولی شما از منظر غیر دینی، ولی به هر حال عدالت اجتماعی مهم است و بیاید این عدالت را با مشارکت یکدیگر توسعه دهیم. البته ممکن است تفاوتهایی میان دینداران و غیردینداران در زمینه تعریف و تحقق عدالت اجتماعی وجود داشته باشد، اما فعلا نیازی نیست روی تفاوت ها تمرکز شود.

البته که دیندارانی چون من و شما و استاد سروش محلاتی، معتقدیم که در نهایت، دینداری وخداباوری بهتر می تواند امنیت وجودی به جهانیان بدهد، اما گمان نمی کنم در حال حاضر، خصوصا با وضعیتی که جوامع اسلامی دارند، بتوان جهانیان را بر این باور معتقد ساخت. بنابراین بهتر است دینداران، فرصت را از دست ندهند و فعلا با رویکرد اقلیت فرهیخته با جهانیان به گفت و گو بپردازند، شاید روزی بازگشت به دین میسر باشد. جهان در حال تجربه چیزهای جدید است و دینداران باید در این زمینه صبور باشند.

همانطور که ملاحظه می کنید، من مساله را جهانی می بینیم و موضوع فقط بحث دینداری جوانان ایران زمین نیست.


>>Click here to continue<<

محمد سروش محلاتی




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)