کتاب مغزی که خود را تغییر می دهد یک گزارش تکاندهنده و جذاب دربارهی قدرت انعطاف مغز انسان در برابر آسیبهای مختلف است.
برای سالها تصور میشد که وقتی رشد مغز کامل شود، دیگر بدون تغییر میماند. تنها تغییری که ممکن تصور میشود، زوال مغز در کهنسالی بود. اما با پیدایش دانش نوروپلاستیسیتی ما دریافتیم که دریافت ما از مغز خودمان تا چه اندازه اشتباه بوده است.
نوروپلاستیسیتی یا انعطافپذیری عصبی توانایی مغز برای تغییر پیوسته خود است. پیشوند نورو از کلمه نورون گرفته شده است. سلولهای عصبی در مغز و سیستم اعصاب؛ و پسوند پلاستیستی به معنای تغییرپذیر است. نورو پلاستیسیتی یعنی توانایی مغز در ساختار عصبی و کارکرد خود به وسیله افکار و فعالیتها.
🧠اما مغز چطور قادر است خود را تغییر دهد؟
یکی از روشها Unmasking یا نقابزادیی است.
نقابزدایی به ما میگوید که چطور یک مسیر عصبی میتواند غیرفعال شود و مسیری جدید با تکرار قدرت بگیرد.
شیرل شیلتز یک مثال خوب از این پدیده است. او برای مدت پنج سال هر بار که میخواست از جای خود برخیزد، تعادلش را از دست میداد. او تقریبا تمام قسمت وستیبولار مغز خود را از دست داده بود، ناحیهای که برای تعادل به آن نیاز داریم. اما یکی از پیشگامان نوروپلاستیسیتی ، پاول باخ وای ریتا برای او یک دستگاه پوشیدنی مخصوص طراحی کرد. دستگاه در واقع یک شتابسنج بود که سیگنالها را به نواری پلاستیکی حاوی الکترود میفرستاد. این نوار به زبان بیمار متصل میشد. در مرحله بعدی گیرندههای عصبی زبان به جای آن که به طور طبیعی به ناحیهای از کورتکس که لامسه را درک میکند متصل باشد، به بخش پردازش تعادل فرستاده میشد.
بعد از مقداری تمرین با دستگاه، مسیری جدید در مغز او نقابزدایی و تقویت شد. او با این روش توانست بار دیگر تعادل خود را بازیابد.
#معرفی_کتاب
@modiriran مدیران ایران 🕊
>>Click here to continue<<
