TG Telegram Group & Channel
اخبار معلم | United States America (US)
Create: Update:

#روز_معلم_1403

تلخند هفته معلم

صفیه بسیم/ روزنامه شرق/ 12 اردیبهشت 1403

🔻سکانس اول

یک کلیپ از برنامه قندپهلو می‌دیدم که در آن مجری متنی می‌خواند واز کار دوم یک معلم ابتدایی به عنوان پیک موتوری یاد شده بود و شاگردی که سفارش پیتزا داده بود .در کلیپ مورد  اشاره شاگرد به معلمش طعنه می‌زند که: "گفته بودید که اگر درس نخونی هیچی نمیشی، ببین که همه چیز شدم." معلم با شرمندگی از دانش آموزش عذرخواهی کرده و می‌گوید من اشتباه کردم، ببخشید! ولی تلخی ماجرا آنجاست که شاگرد بعد از عذرخواهی معلم می‌گوید: "عذرخواهی نکنید آقا معلم، من واقعاً کاره‌ای نشدم واینجا خانه دوستم است!

شاید به نظر بسیاری از افراد این مطلب تلخ نیاید ولی از نگاه منِ معلم تلخی زیادی دراین طنز نهفته است. معلمی که تمام سعی‌اش را کرده تا بفهماند علم می‌تواند کلید خوشبختی و موفقیت افراد باشد، خودش به عنوان نماد همان علم، رفاهی ندارد. شاگردی که می‌داند حق با معلم‌اش بوده ولی با دیدن گرفتاری معلم خود طعنه می‌زند و او را شرمنده می‌کند. انتهای طنز که هر دو نفر را چه با علم و چه بی علم، گرفتار مصیبتهای روزگار نشان می‌دهد گویای نبود عدالت اجتماعی در جامعه امروزی است.

🔻سکانس دوم

همکاری از بی‌انگیزگی دانش آموزان در مدرسه وعدم پاسخگویی به سوالات شبه نهایی گله داشت و برگزاری این امتحانات را فقط صرف هزینه‌های بی فایده می‌دانست و اعتقاد داشت که گرفتن نمره برای شاگردان مدارس اهمیت ندارد؛ و یا آنقدر تقلب و لو رفتن سوالات امتحانی گسترش پیدا کرده که دیگر درس خواندن مفهوم خود را از دست داده اس! شنیدم که در روزهای معمولی آوردن گوشی به مدرسه ممنوع بوده در حالی که ایام امتحانات نهایی مجاز شده‌است. برای برخی از ما معلمان این به معنی تایید لو رفتن سوالات امتحانی است و همراهی کادر مدرسه با تقلب بچه‌ها آن هم فقط به خاطر افزایش نمرات ارسالی به ادارات! نمی دانم تا چه میزان آموزش و پرورش از این تخلفات آگاهی دارد و چقدر جهت حفاظت از سوالات امتحانات نهایی مراقبت و محافظت می‌شود ولی به یقین می‌توانم بگویم که این شیوه مدیریتی حاصلی جز بی‌اعتباری سیستم آموزشی کشور درپی نخواهد داشت.

🔻سکانس سوم

زمانی که دانش آموز و دانشجو نتواند به سیستم اعتماد کند و آنرا قابل نفوذ و دسترس برای هر فرد بی لیاقتی ببیند دیگر نیازی به تلاش و اثبات لیاقت خود برای بهره‌مندی از مزایای علم نمی‌بیند و همین امر باعث می‌شود که افت تحصیلی شدید در مقاطع را شاهد باشیم. با گسترش بی‌اعتباریِ علم و مدارک تحصیلی و حضور گسترده مافیای مدرک فروشی، نیازی به دشمن برای غلبه بر ایران نیست؛ چرا که جامعه ایرانی به آرامی رو به ویرانی رفته وهویت خود را از دست می‌دهد.

🔻و سکانس چهارم

آمار شرکت کنندگان کنکور سراسری امسال نشان می‌دهد که تحصیلات دانشگاهی دیگر برای جامعه، به ویژه پسران، اهمیت خود را از دست داده است. این عدم علاقه دلایل زیادی دارد. نوری، معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم می‌گوید: تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهه‌های 60 و 70 تبدیل به تضمینی برای یافتن شغل نشد. از سویی دیگر نبود بازار کار متناسب با رشته‌های دانشگاهی، درآمد‌های پایین و انتظارات جامعه از مردان برای تأمین معیشت، منجر به ورود زودهنگام آن‌ها به بازار کار در رشته‌های درآمدزا شده است. طبق نظر جامعه‌شناسان ایجاد امید در پسران برای بهترشدن زندگی مادی آن‌ها در صورت ادامه تحصیل، می‌تواند انگیزۀ موثری برای تعادل در دانشگاه‌ها باشد.

🔻 به راستی چگونه می‌شود جامعه‌ای این چنین غرق در فرومایگی و ازمحلال را به سمت توسعه و ترقی پیشبرد و انتظار داشت که معلمانش شرمنده شاگردان خود نباشند؟ به راستی آیا هنوز هم معلمان در باب ارزش علم و فن و راههای توسعه‌یافتگی سخن می‌گویند؟ اصلا می‌توانند سخنی در این خصوص بگویند وقتی دانش آموزان مدرسه نتایج مثبت تحصیلات عالی را در اطراف خود مشاهده نمی‌کنند؟ 

یادداشت در روزنامه را اینجا ببینید.

#روز_معلم_1403

تلخند هفته معلم

صفیه بسیم/ روزنامه شرق/ 12 اردیبهشت 1403

🔻سکانس اول

یک کلیپ از برنامه قندپهلو می‌دیدم که در آن مجری متنی می‌خواند واز کار دوم یک معلم ابتدایی به عنوان پیک موتوری یاد شده بود و شاگردی که سفارش پیتزا داده بود .در کلیپ مورد  اشاره شاگرد به معلمش طعنه می‌زند که: "گفته بودید که اگر درس نخونی هیچی نمیشی، ببین که همه چیز شدم." معلم با شرمندگی از دانش آموزش عذرخواهی کرده و می‌گوید من اشتباه کردم، ببخشید! ولی تلخی ماجرا آنجاست که شاگرد بعد از عذرخواهی معلم می‌گوید: "عذرخواهی نکنید آقا معلم، من واقعاً کاره‌ای نشدم واینجا خانه دوستم است!

شاید به نظر بسیاری از افراد این مطلب تلخ نیاید ولی از نگاه منِ معلم تلخی زیادی دراین طنز نهفته است. معلمی که تمام سعی‌اش را کرده تا بفهماند علم می‌تواند کلید خوشبختی و موفقیت افراد باشد، خودش به عنوان نماد همان علم، رفاهی ندارد. شاگردی که می‌داند حق با معلم‌اش بوده ولی با دیدن گرفتاری معلم خود طعنه می‌زند و او را شرمنده می‌کند. انتهای طنز که هر دو نفر را چه با علم و چه بی علم، گرفتار مصیبتهای روزگار نشان می‌دهد گویای نبود عدالت اجتماعی در جامعه امروزی است.

🔻سکانس دوم

همکاری از بی‌انگیزگی دانش آموزان در مدرسه وعدم پاسخگویی به سوالات شبه نهایی گله داشت و برگزاری این امتحانات را فقط صرف هزینه‌های بی فایده می‌دانست و اعتقاد داشت که گرفتن نمره برای شاگردان مدارس اهمیت ندارد؛ و یا آنقدر تقلب و لو رفتن سوالات امتحانی گسترش پیدا کرده که دیگر درس خواندن مفهوم خود را از دست داده اس! شنیدم که در روزهای معمولی آوردن گوشی به مدرسه ممنوع بوده در حالی که ایام امتحانات نهایی مجاز شده‌است. برای برخی از ما معلمان این به معنی تایید لو رفتن سوالات امتحانی است و همراهی کادر مدرسه با تقلب بچه‌ها آن هم فقط به خاطر افزایش نمرات ارسالی به ادارات! نمی دانم تا چه میزان آموزش و پرورش از این تخلفات آگاهی دارد و چقدر جهت حفاظت از سوالات امتحانات نهایی مراقبت و محافظت می‌شود ولی به یقین می‌توانم بگویم که این شیوه مدیریتی حاصلی جز بی‌اعتباری سیستم آموزشی کشور درپی نخواهد داشت.

🔻سکانس سوم

زمانی که دانش آموز و دانشجو نتواند به سیستم اعتماد کند و آنرا قابل نفوذ و دسترس برای هر فرد بی لیاقتی ببیند دیگر نیازی به تلاش و اثبات لیاقت خود برای بهره‌مندی از مزایای علم نمی‌بیند و همین امر باعث می‌شود که افت تحصیلی شدید در مقاطع را شاهد باشیم. با گسترش بی‌اعتباریِ علم و مدارک تحصیلی و حضور گسترده مافیای مدرک فروشی، نیازی به دشمن برای غلبه بر ایران نیست؛ چرا که جامعه ایرانی به آرامی رو به ویرانی رفته وهویت خود را از دست می‌دهد.

🔻و سکانس چهارم

آمار شرکت کنندگان کنکور سراسری امسال نشان می‌دهد که تحصیلات دانشگاهی دیگر برای جامعه، به ویژه پسران، اهمیت خود را از دست داده است. این عدم علاقه دلایل زیادی دارد. نوری، معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم می‌گوید: تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهه‌های 60 و 70 تبدیل به تضمینی برای یافتن شغل نشد. از سویی دیگر نبود بازار کار متناسب با رشته‌های دانشگاهی، درآمد‌های پایین و انتظارات جامعه از مردان برای تأمین معیشت، منجر به ورود زودهنگام آن‌ها به بازار کار در رشته‌های درآمدزا شده است. طبق نظر جامعه‌شناسان ایجاد امید در پسران برای بهترشدن زندگی مادی آن‌ها در صورت ادامه تحصیل، می‌تواند انگیزۀ موثری برای تعادل در دانشگاه‌ها باشد.

🔻 به راستی چگونه می‌شود جامعه‌ای این چنین غرق در فرومایگی و ازمحلال را به سمت توسعه و ترقی پیشبرد و انتظار داشت که معلمانش شرمنده شاگردان خود نباشند؟ به راستی آیا هنوز هم معلمان در باب ارزش علم و فن و راههای توسعه‌یافتگی سخن می‌گویند؟ اصلا می‌توانند سخنی در این خصوص بگویند وقتی دانش آموزان مدرسه نتایج مثبت تحصیلات عالی را در اطراف خود مشاهده نمی‌کنند؟ 

یادداشت در روزنامه را اینجا ببینید.


>>Click here to continue<<

اخبار معلم






Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)