زلالی خوانساری، شاگرد میرداماد و حکیم و ادیب روزگار شاه عباس صفوی، در ضمن قصیدهای به مناسبت آغاز ماه محرّم در کلیات خویش (ص۸۰-۸۱)، فرماید:
«در مرثیهٔ حضرت امام سیوم، جگرگوشهٔ رسولالثّقلین امام حسین علیهمالسّلام»
بگشای چاک سینه که ماه محرّم است/
این ماه نو، کلید درِ شهر ماتم است/
قفلی است بر گشادن دکان عافیت/
یا حلقهای که بر درِ آشوب عالم است؟
فریاد از این هلال که مشتاق ناله را/
طاق بلند بستهٔ آه دَمادَم است/
از سَلخ و غُرّهاش که دمیده سیاهپوش/
خلخال مطرب اَلَم و یارهٔ غم است/
ماه نو است یا نه، که انگشت خونچکان؟
یا بر نگین لعل جگرپاره، خاتم است؟
این مصرعی است دودگرفته ز شمع کلک/
یا مطلعی ز شعلهٔ آه دمادم است؟
هر حکم سرنوشت که سامان تن گرفت/
طُغرای سرنوشت تن و جان آدم است/
ای کاش سرنوشت چنین نانوشته بود/
یا قطع نسل در گِل آدم سرشته بود/
گزینش از محمدرضا ابویی مهریزی
@mirasmaktoob
.
>>Click here to continue<<