📝 چرا جنبشانقلابی در چندین ماه گذشته در زاهدان ادامه داشته است؟
ا➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ا
👤 مهدی نخل احمدی
ا➖➖➖➖➖ا
◀️ تجربیاتی که معترضین ایرانی از اعتراضات سالهای گذشته داشتهاند. اعتراضات سالهای ۹۶ و ۹۸ و شیوهی سرکوب حکومت تا حدودی تجربهی اندوختهای برای معترضین در ایران برای مواجهه با سبک و سیاق سرکوب توسط نهادهای امنیتی داشته است.
◀️ قتل مهسا ژینا)) امینی که دختری کرد و اهلسنت بود، مسالهی تبعیض را در این دوره از اعتراضات خصوصا در میان زنان ایران برجسته کرده و بسیاری از اقشار و طبقات اجتماعی تا حدود زیادی میتوانستند خود را قربانی این تبعیض بدانند.
◀️ علیرغم آنکه بسیاری راه حل برونرفت از بنبستهای چند ماه گذشته را تن دادن حاکمیت به خواست اکثریت جامعه میدانستند، اما حکومت همچنان حاضر به عقبنشینی از سیاستهای تبعیضگرایانهی خود نبوده است. تا جایی که علی خامنهای، رهبر نظام، در سخنرانی سال جدید کسانی که خواستار تغییر قانون اساسی هستند را دشمن خوانده و هرگونه تغییر در ساختار نظام را منتفی دانست. این شکل از لجاجت در کنار ناکامی حاکمیت در پیشبرد سیاستهای مطلوب خود در عرصهی اجتماعی، شرایط را به سمت عمیقتر شدن شکاف میان حاکمیت و جامعه پیش برده است.
◀️ گمانهزنیهای مختلفی درباره اینکه چرا نظام در ۸ مهرماه دست به چنین کشتار وسیعی در زاهدان زد مطرح شده است. از آن جمله میتوان به امیدواری جمهوریاسلامی به انعکاس کمرنگ ای فاجعه در رسانهها و افکار عمومی و جلوگیری از شروع و ادامهی اعتراضات در این استان، با توجه به مختصات خاص آن، نام برد. این مختصات خاص شاید همان دلایلی باشد که باعث شده است بعد از جمعهی خونین زاهدان اعتراضات در این شهر و دیگر شهرهای استان به شکل مستمر ادامه داشته باشد.
◀️ جمعهی خونین زاهدان شاید نقطهعطفی برای مولوی عبدالحمید بود تا تغییری در برخی از رویکردهای مناقشهبرانگیز خود کرده و مرجعیت خود در افکار عمومی را ترمیم کند. وی در ماههای گذشته همهی گروههای سیاسی در ایران را، اعم از اصلاحطلب و اصولگرا، بیاختیار دانسته و از ایجاد هرگونه تغییر در وضعیت با ادامهی ساختار ساختار کنونی اعلام ناامیدی کرده است. همچنین مولوی عبدالحمید چندین بار انتقاداتی، هرچند بسیار ملایم و احتمالا بیتاثیر، بر سیاستهای طالبان داشته است. سکوت مولوی در هفتهی بعد از جمعهی خونین زاهدان میتوانست او را به مهرهای بیتاثیر در افکار عمومی استان تبدیل کند. اما انتقادات او هرچند باعث خارج شدناش از دایرهی خودیهای نظام شد اما اقبال گستردهی مردمی را در پی داشت.
◀️ از آنجایی که طبقهی روحانیت مهمترین خاستگاه جمهوریاسلامی از سال ۵۷ محسوب میشود، کنترل و جلب حمایت حوزههای علمیه و روحانیت نیز یکی از مهمترین سیاستهای جمهوریاسلامی در دههی گذشته بوده است. در این راستا حاکمیت از ابزارهای مختلفی شامل در اختیار قرار دادن منابع مالی کلان، تهدید، ارعاب و به حاشیه راندن منتقدان بهره برده است. این سیاست دربارهی حوزههای علمیهی اهلسنت نیز از سال ۸۶ با رسمیت دادن به شورای نظارت بر مدارس دینی اهلسنت کلید خورد. هرچند حاکمیت تا حدود زیادی در این زمینه موفق بوده اما این پروژه همواره مخالفانی نیز داشته است. مولوی عبدالحمید، مولوی گرگیج و کاکحسن امنیتی از جمله مخالفان این سیاست جمهوریاسلامی بوده و هستند.
◀️ مولوی عبدالحمید در یک دههی گذشته بارها نسبت به حکومتی شدن و وابستگی حوزههای علمیه به حکومت هشدار داده و اعلام کرده که در صورت تحقق چنین مسألهای، تریبونهای مساجد نه برای احقاق حقوق مردم که برای دفاع از منافع حکومت به خدمت گرفته خواهند شد. بر همین مبنا میتوان ادعا کرد که برخی از حوزههای علمیه اهلسنت در ایران همچنان توانستهاند استقلال نسبی خود از حکومت را حفظ کنند. این استقلال زمینهی ایجاد انعطاف نسبی در موضعگیریها را برای روحانیون و مولویهای اهلسنت فراهم میسازد.
◀️ بهنظر میرسد که در شرایط کنونی نظام هیچ ابتکار دیگری در رابطه با رسیدن به مصالحه با مردم بلوچ ندارد لذا با افزایش تهدید و اقدامات امنیتی تلاش میکند تا معترضین و مولوی عبدالحمید را مرعوب سازد. تهدیدات و اتهامهای رو به افزایش از سوی مقامات مختلف نظام برعلیه مولوی عبدالحمید، افزایش شمار بازداشتشدگان و اجرای احکام اعدام در سطح استان و ایجاد تفرقه در میان طوایف مختلف بلوچ از جمله اقدامات نظام در این مسیر است.
◀️ هرچند که در حال حاضر حضور خیابانی مردم در دیگر شهرهای کشور کمی کمرنگتر شده است اما مردم زاهدان با محوریت این شعارها همچنان در جمعهها به خیابان آمده و برعلیه حکومت اعتراض میکنند. هرچند مطالبهی عبور از نظام اساسیترین خواست امروز مردم ایران با هر قومیت، دین، مذهب و عقیدهای است اما ابهامات در رابطه به چگونگی رسیدن به این هدف باعث میش
>>Click here to continue<<