دیر زمانی نیست که دریافتهام، وقتی از کسی رنجش و کینهای به دل میگیرم، در حقیقت بردهی او میشوم
او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد
اشتهایم را از بین میبرد؛ آرامش ذهن و نیات خوبم را میرباید و لذت کار کردن را از من میگیرد
اعتقاداتم را از بین میبرد و مانع از اجابت دعاهایم میگردد
او آزادی فکرم را میگیرد و هر کجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند
هیچ راهی برای فرار از او ندارم.
تا زمانی که بیدارم، با من است و وقتی که خوابیدهام، وارد رویاهایم میشود وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنارم است؛ هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم.
او حتی به روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛ او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم
او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من میدزد
بنابر این در یافتهام اگر نمیخواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم
خود را در آیینه نگریستم و دریافتم ارزش من بیش از یک فکر ناآرام است.
لوییزهی
✨⚜ " کانال حقیقت متافیزیک "
╭─═ঊঈ👁ঊঈ═─╮
@metaphysics_fact
╰─═ঊঈ🦋ঊঈ═─╯
>>Click here to continue<<
