وقتی جنگ فقط بیرون نیست، توی بدنت هم اتفاق میافته…
لزومی نداره نزدیکِ صدای انفجار باشی،
کافیه صداش رو بشنوی. یا هر روز در معرض اخبار بد و تصویرهای خشن باشی.
بدن سریعتر از ذهن واکنش نشون میده و وارد وضعیت بقا میشه:
- انقباض عضلات
- تپش قلب
- دلدرد، تهوع
- بیخوابی
- یا احساس کرختی و بیحسی
اینها نشونهی اختلال نیستن.
بدن داره تلاش میکنه زنده بمونه.
مغز همیشه نمیفهمه که فاصله خطر با ما چقدره. مغز فرق زیادی بین «خطر واقعی» و «خطر دیدهشده یا شنیده شده» نمیذاره.
وقتی مغز احساس کنه تهدیدی هست، سیستم عصبی میره روی حالت بقا.
نتیجه؟ بدن نمیتونه برگرده به حالت امن.
حالا حتی در خواب هم حالت آمادهباشه.
پس سیستم عصبی فعال میشه.
کاری از دست ما برنمیاد؟ چرا.
تو نمیتونی جنگ رو متوقف کنی،
اما میتونی به بدنت نشون بدی که «الان، اینجا، امنه».
راهکارهای ساده و مؤثر:
نوشتن قبل از خواب:
سه خط کوتاه بنویس:
– چی حس میکنم؟
– کجای بدنم تحت فشاره؟
– چی کمکم میکنه الان؟
با این سوالها تمرکزت رو از ذهن بیار به بدن.
تنفس چهارقسمتی (Box breathing):
۴ ثانیه دم → ۴ ثانیه مکث → ۴ ثانیه بازدم → ۴ ثانیه مکث
۵ دور تکرار کن. مخصوصاً وقتی بدنت بهم ریختهست.
پوزیشن امن:
به صندلی تکیه بده. پاهات صاف روی زمین.
دستهات روی رانهات.
بدن این وضعیت رو مثل علامت ایمنی تفسیر میکنه
ده دقیقه بدون خبر:
تا بدن رو از هشدار مداوم جدا کنی.
تو نمیتونی جلوی همهی صداها رو بگیری.
ولی میتونی به بدنت کمک کنی زیر بار این صداها له نشه.
حفظ سلامت روان، فقط کار ذهن نیست.
بدن هم وسط این بحران داره زخم برمیداره.
حواست بهش باشه.
برای روزهایی که همه چیز زیاده،
همین چند دقیقه میتونه به بدنت کمک کنه از فروپاشی کامل فاصله بگیره.
@metaphortherapy🪴
>>Click here to continue<<