📝📝📝عدالت برای فلسطین
🔻🔻🔻مقالهای از حسین هوشمند منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊فجایع ضدبشری و تراژدیک در غزه– که بهحق، سومین نکبه (اخراج و آواره کردن فلسطینیها از سرزمینشان) توصیف شده- از ۷ اکتبر (با حمله حماس) آغاز نشده است. ایلان پایه (مورخ اسراییلی و استاد دانشگاه اکستر) میگوید، اسراییل میکوشد تا این فجایع را تاریخزدایی کند.
🖊اما، بهقول رشید خالدی (مورخ فلسطینی دانشگاه کلمبیا) جنگ علیه فلسطین (یا بر سر فلسطین) دستکم یکصد سال تاریخ دارد. در اینجا، قصد بازگویی این تاریخ را ندارم، بلکه سعی من است نشان دهم که در چه پارادایم یا چارچوب هنجاری (normative) میتوانیم این جنگ/تراژدی را بهتر بفهمیم و از اینرو، بهسوی راهحل یا راهحلهای معقول و عادلانه گام برداریم. تحلیلهای نظری برای فهم مسأله اسرائیل/فلسطین بهطور کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
🖊۱. پارادایم استعمار شهرکنشین که صهیونیسم و اسرائیل را بهمنزله یکی از نمونههای متعدد تلاش اروپا برای گرفتن سرزمینها از دست مردم بومی توصیف میکند، و ۲. پارادایم ملیگرایی که میگوید نزاع بین صهیونیستها و فلسطینیها بهمثابه مبارزه بین دو جنبش ملیگرا است که مدعی مالکیت بر سر یک سرزمین هستند.
🖊این پارادایمها هم راهی برای تبیین- این تعارض و هم چارچوبی هنجاری برای ارزیابی و حل آن ارائه میدهند. روشهای متفاوتی که ما برای تبیین یک تعارض بهکار میبریم، پیشنهادهای متفاوتی را برای حل آن ارائه میدهند. بهدلیل اینکه، کثیری از طرفداران نظریه ملیگرایی نهایتاً میپذیرند که اگر چه صهیونیسمِ اولیه ماهیت استعماری نداشت، اما اسراییل از ۱۹۶۷ به یک دولت استعماری شهرکنشین تبدیل شده است، از این رو به بررسی مدعیات ملیگرایی نمیپردازیم.
🖊استدلال ما این است که پارادایم شهرکنشینی-استعماری یا استعمار شهرکنشین (settler colonialism)، چارچوب بهتری برای درک رابطه بین اسرائیلیها و فلسطینیها است.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5973
#حسین_هوشمند #عدالت #فلسطین
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
hottg.com/mashghenowofficial
>>Click here to continue<<