TG Telegram Group & Channel
☭مارکسیسم سنتر☭ | United States America (US)
Create: Update:

آیا مارکسیسم کهنه شده است؟

گفته می شود که مارکسیسم، یک ایدۀ کهنه است و ما به چیزی جدید نیاز داریم. این نقد، با انواع مغلطه ها همراه هست. فراوان هستند ایده های قدیمی که امروز درست به اندازۀ زمان شکل گیری شان معتبر هستند. آیا مثلا باید کل فلسفۀ یونان را دور بیندازیم، چون قدیمی است؟ آیا هیچ چیزی نیست که بشود از ظهور و سقوط امپراتوری روم، امپراتوری بریتانیا، آلمان نازی و غیره آموخت؟ ضمنا چه چیزی خیلی قدیمی محسوب می شود؟ هر چیزی که مال ۱۰۰۰ سال پیش باشد؟ یا ۲۰ سال؟ یا ۱۰۰ سال؟ ماه پیش؟ دیروز؟ نتیجۀ منطقی چنین نقدی این است که ما باید همۀ دانش و تجربه را دور بیندازیم. به علاوه چنین ادعایی از طرف سرمایه داری ریاکارانه است. اگر مارکسیسم قدیمی است، در آن صورت سرمایه داری که قدیمی تر است. آدام اسمیت که اقتصاد سیاسی کلاسیک سرمایه داری را تکامل بخشید، درست یک قرن پیش از مارکس قلم می زد! اما اسمیت هنوز هم در دانشگاه ها تدریس می شود و خود یکی از سرفصل های دروس اقتصادی است.شما یک نسخه از مانیفست کمونیست را بردارید، بعد به کتابخانه بروید و دربارۀ هر کتاب دیگری که در قرن 19 نوشته شده باشد جستجو کنید. به استثنای کتاب منشأ انواع داروین، هر کتاب دیگری که انتخاب کنید تقریبا به طور قطع صرفا موضوعیت تاریخی دارد و دربارۀ جامعۀ امروز حرف نسبتا کمی دارد. برعکس، به استثنای این یا آن کتاب، هیچ کتابی مدرن تر از مانیفست مارکس و انگلس پیدا نمی کنید. در این کتاب، مسألۀ تقسیم جامعه به طبقات، پدیدۀ جهانی سازی، بحران های جهانی اضافه تولید، دولت، استثمار و ستم بر زنان توضیح داده می شود. بعد می گویند: اما مارکس دربارۀ طبقۀ کارگر حرف می زد طبقۀ کارگر دیگر به آن صورتی که در قرن 19 بود، وجود ندارد. این گفته کاملا درست است، اما در عین حال نقد به مارکسیسم نیست.کسانی که به چیزهای قدیمی وقتی نمی گذارند، اغلب با سرخوشی تمام اصلا نمی دانند که وضعیت امور در گذشته چگونه بوده است. اگر قرار بود افسانه ها را باور کنیم، لابد ارتش کارگران صنعتی صبح به صبح که بلند میشد آماده بود که انجیل مارکس مقدس را بخواند، اما امروز که ما در دنیای رسانه های اجتماعی هستیم، حواس و حوصله برایمان نمی ماند. ای کاش این فانتزی درست بود. در دورۀ مارکس و انگلس،اکثریت قاطع بشریت، دهقانان بودند و نه کارگران. تنها در بریتانیا بود که طبقۀ کارگر اکثریت جامعه را می ساخت. در کمون پاریس،یعنی تنها انقلابی که مارکس برای دیدنش زنده بود، یک کارگاه متوسط متشکل از تنها هشت کارگر بود. این کم تر از نصف تعداد همقطاران در یک فروشگاه فست فود یا کافی شاپ است که ظاهرا اتمیزه شده اند و آگاهی طبقاتی به هیچ شکل در آن ها نفوذ نمیکند. با این وجود کارگران پاریس به بیان مارکس به آسمان یورش بردند.منتقدین می گویند که این رویداد برای پاریس سالی خوب بود، اما الآن وضعیت فرق کرده. باز هم در این جا روشن نمی شود که تفاوت در چیست و چرا این تفاوت چنین تأثیر تعیین کننده ای دارد. تو گویی مردمی که در این رویدادها شرکت داشتند، نه انسان، بلکه موجوداتی از کرۀ مریخ بودند. این نوع اتهام، صرفا در مورد مردمی نیست که به دوره های زمانی دیگری تعلق دارند؛ بلکه برای توجیه این هم استفاده می شود که چرا نمی توانیم از جنبش ها و رویدادهای سایر نقاط جغرافیایی بیاموزیم. یک برداشت اساسا نژادپرستانه وجود دارد مبنی بر این جنبش ها در سایر کشورها، مثل تحولات بهار عربی، هیچ چیزی ندارند که به ما بیاموزند، چون ما مثل آن مردم نیستیم. یکی از نقل قول های قدرتمند مارکسیستی که این گفته را رد میکند، چنین است، هستی اجتماعی است که آگاهی اجتماعی را تعیین می کند. بر این مبنا، اگر شما مردمی را مدتی کافی در شرایط نابرابری و بی عدالتی قرار دهید، آن ها نهایتا برخواهند خاست. این برداشت به مراتب عمیق تر از این است که بگوییم هیچ کدام از ما هیج وجه اشتراکی با دیگران نداریم، یعنی صرفا افرادی تصادفی هستیم که آزادانه، این دور و بر شناور هستیم.
اتفاقا در فیزیک پیش بینی حرکت یک مولکول گاز ناممکن است، اما اگر میلیون ها مولکول را جمع کنید در آن صورت می شود پیش بینی های دقیقی داشت. این به حرکت براونی شهرت دارد.
مارکس هرگز نگفت که شرایط فردی، آگاهی فردی را تعیین می کند، و خودش همیشه تلاش های صورت گرفته برای جعل تئوری او به این شکل جبرگرایانه را تمسخر می کرد. مارکسیسم تماما با جبرگرایی اقتصادی بیگانه است اگرچه برخی استالینیست ها بابت این اتهام مقصر هستند، همۀ آن چه که مارکس و انگلس گفتند،این بود که شرایط اقتصادی یک زیربنا را شکل می دهد، و سیاست و فرهنگ به طور غیرمستقیم به این زیربنا واکنش نشان می دهند. باز هم می بینیم که این گفته به مراتب عمیق تر از این است که بگوییم اقتصاد اصلا هیچ تأثیری ندارد.

📚برگرفته از کتاب مارکسیسم به زبان ساده(آرام نوبخت)

@marxismcenter

آیا مارکسیسم کهنه شده است؟

گفته می شود که مارکسیسم، یک ایدۀ کهنه است و ما به چیزی جدید نیاز داریم. این نقد، با انواع مغلطه ها همراه هست. فراوان هستند ایده های قدیمی که امروز درست به اندازۀ زمان شکل گیری شان معتبر هستند. آیا مثلا باید کل فلسفۀ یونان را دور بیندازیم، چون قدیمی است؟ آیا هیچ چیزی نیست که بشود از ظهور و سقوط امپراتوری روم، امپراتوری بریتانیا، آلمان نازی و غیره آموخت؟ ضمنا چه چیزی خیلی قدیمی محسوب می شود؟ هر چیزی که مال ۱۰۰۰ سال پیش باشد؟ یا ۲۰ سال؟ یا ۱۰۰ سال؟ ماه پیش؟ دیروز؟ نتیجۀ منطقی چنین نقدی این است که ما باید همۀ دانش و تجربه را دور بیندازیم. به علاوه چنین ادعایی از طرف سرمایه داری ریاکارانه است. اگر مارکسیسم قدیمی است، در آن صورت سرمایه داری که قدیمی تر است. آدام اسمیت که اقتصاد سیاسی کلاسیک سرمایه داری را تکامل بخشید، درست یک قرن پیش از مارکس قلم می زد! اما اسمیت هنوز هم در دانشگاه ها تدریس می شود و خود یکی از سرفصل های دروس اقتصادی است.شما یک نسخه از مانیفست کمونیست را بردارید، بعد به کتابخانه بروید و دربارۀ هر کتاب دیگری که در قرن 19 نوشته شده باشد جستجو کنید. به استثنای کتاب منشأ انواع داروین، هر کتاب دیگری که انتخاب کنید تقریبا به طور قطع صرفا موضوعیت تاریخی دارد و دربارۀ جامعۀ امروز حرف نسبتا کمی دارد. برعکس، به استثنای این یا آن کتاب، هیچ کتابی مدرن تر از مانیفست مارکس و انگلس پیدا نمی کنید. در این کتاب، مسألۀ تقسیم جامعه به طبقات، پدیدۀ جهانی سازی، بحران های جهانی اضافه تولید، دولت، استثمار و ستم بر زنان توضیح داده می شود. بعد می گویند: اما مارکس دربارۀ طبقۀ کارگر حرف می زد طبقۀ کارگر دیگر به آن صورتی که در قرن 19 بود، وجود ندارد. این گفته کاملا درست است، اما در عین حال نقد به مارکسیسم نیست.کسانی که به چیزهای قدیمی وقتی نمی گذارند، اغلب با سرخوشی تمام اصلا نمی دانند که وضعیت امور در گذشته چگونه بوده است. اگر قرار بود افسانه ها را باور کنیم، لابد ارتش کارگران صنعتی صبح به صبح که بلند میشد آماده بود که انجیل مارکس مقدس را بخواند، اما امروز که ما در دنیای رسانه های اجتماعی هستیم، حواس و حوصله برایمان نمی ماند. ای کاش این فانتزی درست بود. در دورۀ مارکس و انگلس،اکثریت قاطع بشریت، دهقانان بودند و نه کارگران. تنها در بریتانیا بود که طبقۀ کارگر اکثریت جامعه را می ساخت. در کمون پاریس،یعنی تنها انقلابی که مارکس برای دیدنش زنده بود، یک کارگاه متوسط متشکل از تنها هشت کارگر بود. این کم تر از نصف تعداد همقطاران در یک فروشگاه فست فود یا کافی شاپ است که ظاهرا اتمیزه شده اند و آگاهی طبقاتی به هیچ شکل در آن ها نفوذ نمیکند. با این وجود کارگران پاریس به بیان مارکس به آسمان یورش بردند.منتقدین می گویند که این رویداد برای پاریس سالی خوب بود، اما الآن وضعیت فرق کرده. باز هم در این جا روشن نمی شود که تفاوت در چیست و چرا این تفاوت چنین تأثیر تعیین کننده ای دارد. تو گویی مردمی که در این رویدادها شرکت داشتند، نه انسان، بلکه موجوداتی از کرۀ مریخ بودند. این نوع اتهام، صرفا در مورد مردمی نیست که به دوره های زمانی دیگری تعلق دارند؛ بلکه برای توجیه این هم استفاده می شود که چرا نمی توانیم از جنبش ها و رویدادهای سایر نقاط جغرافیایی بیاموزیم. یک برداشت اساسا نژادپرستانه وجود دارد مبنی بر این جنبش ها در سایر کشورها، مثل تحولات بهار عربی، هیچ چیزی ندارند که به ما بیاموزند، چون ما مثل آن مردم نیستیم. یکی از نقل قول های قدرتمند مارکسیستی که این گفته را رد میکند، چنین است، هستی اجتماعی است که آگاهی اجتماعی را تعیین می کند. بر این مبنا، اگر شما مردمی را مدتی کافی در شرایط نابرابری و بی عدالتی قرار دهید، آن ها نهایتا برخواهند خاست. این برداشت به مراتب عمیق تر از این است که بگوییم هیچ کدام از ما هیج وجه اشتراکی با دیگران نداریم، یعنی صرفا افرادی تصادفی هستیم که آزادانه، این دور و بر شناور هستیم.
اتفاقا در فیزیک پیش بینی حرکت یک مولکول گاز ناممکن است، اما اگر میلیون ها مولکول را جمع کنید در آن صورت می شود پیش بینی های دقیقی داشت. این به حرکت براونی شهرت دارد.
مارکس هرگز نگفت که شرایط فردی، آگاهی فردی را تعیین می کند، و خودش همیشه تلاش های صورت گرفته برای جعل تئوری او به این شکل جبرگرایانه را تمسخر می کرد. مارکسیسم تماما با جبرگرایی اقتصادی بیگانه است اگرچه برخی استالینیست ها بابت این اتهام مقصر هستند، همۀ آن چه که مارکس و انگلس گفتند،این بود که شرایط اقتصادی یک زیربنا را شکل می دهد، و سیاست و فرهنگ به طور غیرمستقیم به این زیربنا واکنش نشان می دهند. باز هم می بینیم که این گفته به مراتب عمیق تر از این است که بگوییم اقتصاد اصلا هیچ تأثیری ندارد.

📚برگرفته از کتاب مارکسیسم به زبان ساده(آرام نوبخت)

@marxismcenter


>>Click here to continue<<

☭مارکسیسم سنتر☭




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)