TG Telegram Group & Channel
مرتضی مردیها | United States America (US)
Create: Update:

🖌 سینماگران، داستان‌نویسان و شاعران هم جماعتی بودند که بسیاریشان در تحقق فکر پنجاه‌وهفتی کارسازی کردند. و آنها البته، به‌تقریب هیچ کدامشان آیین‌مدار نبودند. چنان که مشهور است سینمای دهه‌های ۴۰ و ۵۰ در ایران، در دو خط متفاوت پیش می‌رفت: سینمای موسوم به «فیلمفارسی» و سینمای مشهور به «موج نو». یک سو «گنج قارون»، «چرخ فلک»، «در امتداد شب» ...؛ سوی دیگر، «رگبار»، «سازدهنی»، «سفر سنگ» ... . این دو رگه فیلم تفاوت‌های بنیادینی با هم داشتند، اما یک اشتراک مهم هم داشتند: اینکه فقیرها خوب‌اند، پولدارها بد؛ پایین‌دست خوب، بالادست بد؛ رعیت خوب، ارباب بد؛ تبهکار بیگناه، پلیس گناهکار. هرچند فیلم‌های دسته اول، از این حیث، صرفاً، بازنمایی ارزش‌های محبوبِ عامه به قصد فتح گیشه بود، ولی فیلم‌های دسته دوم، در مقام القا و تبلیغ ایدئولوژیک و تثبیت جایگاه روشنفکری کارگردان. از بیضایی تا کیمیایی و مهرجویی، که علیرغم تفاوت‌ها، معلوم‌ نبود گرایش اندیشه‌ای خاصی داشته باشند، ولی همه فیلمسازان ماهری بودند، حاصل کارشان گاه القای شبهه و انکار پیشرفت یا دست‌کم بی‌اعتنایی به آن بود.

عموم فیلم‌های موج نو (که اغلب از فیلمسازان کمونیست ایتالیایی و فرانسوی الهام می‌گرفت) سیاه و بدبین بود. فیلم «مغول‌ها»، ورود رادیو‌تلویزیون به ایران را با حملۀ مغول مقایسه می‌کرد؛ فیلم «دایره مینا» در زمان رونق توسعۀ اقتصادی و صنعتی کشور، مساله‌اش تجارت خون فقرا بود. فیلم «گوزن‌ها» رسماً به دفاع از چریک‌ها پرداخت و سیاه‌روزگاری مفلوکان و معتادان را هم معلول حکومت وانمود. فیلم «سفر سنگ» ترکیب گرایش دینی و قیام ضداربابی را سینمایی کرد. حتی فیلم‌هایی مانند «قیصر» کیمیایی، «گاو» مهرجویی، «طبیعت بی‌جان» شهید ثالث، «آرامش در حضور دیگران» تقوایی و نظایر این‌ها هم که بیشتر تم فلسفی یا تیپ‌شناسی اجتماعی داشت، یک‌جورهایی تفسیر سیاسی می‌شد و محکومیت حکومت از آن بیرون می‌آمد. چند مورد مهم از این فیلم‌ها فیلمنامه‌اش از داستان‌های غلامحسین ساعدی بود که هوادار چریک‌های فدایی خلق دانسته می‌شد.

شریعتی شخصیت «قیصر» را یک فرد انقلابی تفسیر می‌کرد که به دستگاه‌های حکومتی و تظلم پیش آن اعتقادی ندارد و شخصاً به اقامۀ عدالت می‌پردازد. شخص بنیانگذار از فیلم گاو تمجید کرد، درحالی‌که شخصیت «مش‌حسن» بیشتر نماد ازخود‌بیگانگی مارکسیستی و اگزیستانسیالیستی بود. حتی کسی مثل گلستان که دربار می‌رفت و آریستوکرات بود فیلم «اسرار گنج دره جنی» می‌نوشت و می‌ساخت (که هنوز هم برخی ساده‌لوحانه آن را پیش‌بینی انقلاب می‌دانند!) توسعه و پیشرفت را به تمسخر می‌گرفت و می‌گفت کشتی‌های نفتکش برای غربی‌ها نفت می‌برند ولی برای ما فقط کفِ ناشی از چرخش موتورهایشان را روانه ساحل می‌کنند!

(ادامه👇🏻)

@mardihamorteza

🖌 سینماگران، داستان‌نویسان و شاعران هم جماعتی بودند که بسیاریشان در تحقق فکر پنجاه‌وهفتی کارسازی کردند. و آنها البته، به‌تقریب هیچ کدامشان آیین‌مدار نبودند. چنان که مشهور است سینمای دهه‌های ۴۰ و ۵۰ در ایران، در دو خط متفاوت پیش می‌رفت: سینمای موسوم به «فیلمفارسی» و سینمای مشهور به «موج نو». یک سو «گنج قارون»، «چرخ فلک»، «در امتداد شب» ...؛ سوی دیگر، «رگبار»، «سازدهنی»، «سفر سنگ» ... . این دو رگه فیلم تفاوت‌های بنیادینی با هم داشتند، اما یک اشتراک مهم هم داشتند: اینکه فقیرها خوب‌اند، پولدارها بد؛ پایین‌دست خوب، بالادست بد؛ رعیت خوب، ارباب بد؛ تبهکار بیگناه، پلیس گناهکار. هرچند فیلم‌های دسته اول، از این حیث، صرفاً، بازنمایی ارزش‌های محبوبِ عامه به قصد فتح گیشه بود، ولی فیلم‌های دسته دوم، در مقام القا و تبلیغ ایدئولوژیک و تثبیت جایگاه روشنفکری کارگردان. از بیضایی تا کیمیایی و مهرجویی، که علیرغم تفاوت‌ها، معلوم‌ نبود گرایش اندیشه‌ای خاصی داشته باشند، ولی همه فیلمسازان ماهری بودند، حاصل کارشان گاه القای شبهه و انکار پیشرفت یا دست‌کم بی‌اعتنایی به آن بود.

عموم فیلم‌های موج نو (که اغلب از فیلمسازان کمونیست ایتالیایی و فرانسوی الهام می‌گرفت) سیاه و بدبین بود. فیلم «مغول‌ها»، ورود رادیو‌تلویزیون به ایران را با حملۀ مغول مقایسه می‌کرد؛ فیلم «دایره مینا» در زمان رونق توسعۀ اقتصادی و صنعتی کشور، مساله‌اش تجارت خون فقرا بود. فیلم «گوزن‌ها» رسماً به دفاع از چریک‌ها پرداخت و سیاه‌روزگاری مفلوکان و معتادان را هم معلول حکومت وانمود. فیلم «سفر سنگ» ترکیب گرایش دینی و قیام ضداربابی را سینمایی کرد. حتی فیلم‌هایی مانند «قیصر» کیمیایی، «گاو» مهرجویی، «طبیعت بی‌جان» شهید ثالث، «آرامش در حضور دیگران» تقوایی و نظایر این‌ها هم که بیشتر تم فلسفی یا تیپ‌شناسی اجتماعی داشت، یک‌جورهایی تفسیر سیاسی می‌شد و محکومیت حکومت از آن بیرون می‌آمد. چند مورد مهم از این فیلم‌ها فیلمنامه‌اش از داستان‌های غلامحسین ساعدی بود که هوادار چریک‌های فدایی خلق دانسته می‌شد.

شریعتی شخصیت «قیصر» را یک فرد انقلابی تفسیر می‌کرد که به دستگاه‌های حکومتی و تظلم پیش آن اعتقادی ندارد و شخصاً به اقامۀ عدالت می‌پردازد. شخص بنیانگذار از فیلم گاو تمجید کرد، درحالی‌که شخصیت «مش‌حسن» بیشتر نماد ازخود‌بیگانگی مارکسیستی و اگزیستانسیالیستی بود. حتی کسی مثل گلستان که دربار می‌رفت و آریستوکرات بود فیلم «اسرار گنج دره جنی» می‌نوشت و می‌ساخت (که هنوز هم برخی ساده‌لوحانه آن را پیش‌بینی انقلاب می‌دانند!) توسعه و پیشرفت را به تمسخر می‌گرفت و می‌گفت کشتی‌های نفتکش برای غربی‌ها نفت می‌برند ولی برای ما فقط کفِ ناشی از چرخش موتورهایشان را روانه ساحل می‌کنند!

(ادامه👇🏻)

@mardihamorteza


>>Click here to continue<<

مرتضی مردیها




Share with your best friend
VIEW MORE

United States America Popular Telegram Group (US)